از نویدبخش ترین کاربردهای هوش مصنوعی در زمینه کارهایی است که ماهیتی یکنواخت و تکراری دارند و اینجاست که فناوری می تواند به کار بیاید؛ صرفه جویی در زمان انسان ها تا آنها بتوانند روی وظایف دیگری تمرکز کنند( وظایفی که انسان ها بهتر از ماشین ها انجام می دهند).
اینکه هوش مصنوعی می تواند مساله ای را حل کند. به این معنا نیست که باید این کار را انجام دهد. برای مثال، ماشین ها نمی توانند سوگیری های یک داده یا عواقبی که پیشنهادشان به ارمغان می آورد را درک کنند. آنها فقط پاسخ سوال را ارائه می دهند و به ادامه ماجرا کاری ندارند. در نتیجه مسائلی وجود دارد که سازمان ها هیچ گاه نباید برای حل آنها از هوش مصنوعی استفاده کنند. مثلا من هیچ وقت دوست ندارم تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی در شرکت استخدام شود، در جلسه هیات مدیره درباره چه موضوعی صحبت شود، یا اینکه چگونه با کارمندان ضعیف برخورد شود؛ به عهده یک ماشین باشد. یا بسیاری از کاربران به هوش مصنوعی به چشم یک درمانگر نگاه میکنند و برای درد و دل کردن به سراغ آن میآیند. درحالی که این رباتها تنها قادرند پاسخهای عمومی به پرسشهای افراد ارائه کنند و درکی از دنیای بیرون ندارند. در میان گذاشتن افکار شخصی به صورت آنلاین حتی ممکن است رازهای زندگی افراد را در معرض افراد سودجو و باجگیران قرار دهد. همچنین از مهمترین چیزهایی که نباید در اختیار هوش مصنوعی قرار گیرد رمز عبور حسابهای مختلف افراد است. این فناوری تمام دادهها را در حافظه خود ذخیره میکند و در صورت نقص سرور، هکرها میتوانند به این اطلاعات دست پیدا کنند. باید توجه داشت که نباید از هوش مصنوعی خواست تا نتایج آینده رویدادهای ورزشی یا رقابت های سیاسی را دقیقا پیش بینی کند و سپس بر اساس آن تصمیم گیری کرد. بطورکلی اگر افراد درباره محدودیت های اخلاقی هوش مصنوعی فکر کرده باشند، احتمال کمتری دارد که به اشتباه از آن استفاده کنند.