امروزه جامعه تحت بمباران تبلیغاتی زیبایی های غلو شده رسانه ها و تبلیغات قرار دارد و قطعا زیبایی های دروغین و ساختگی افراد را به سمت زیبایی و تناسب استاندارد شده، سوق می دهند. این تمایلات می توانند به اختلال بد شکلی بدن منجر شوند که ذهن را به نقص های زیبایی شناختی بدن و یا نقصهای غیر واقعی، مشغول می کند. بنابراین، ممکن است افراد همواره حس کنند که یک بخش بدن یا در تمام اعضا آن ها زشت و بدقواره است و آنها در چشم دیگران افرادی ریز اندام، ضعیف، بی انرژی و ناتوان و یا بالعکس بسیار چاق، تنبل و بیمارگونه به نظر می آیند. احتمال دارد که در افراد دارای تصویر بدنی منفی، ذهن به طور مرضی به داشتن عضلات خیلی بزرگ فاقد چربی درگیر شود و یا تمایل به افزایش وزن و پرخوری ایجاد شود. همچنین ممکن است که تمرینات ورزشی صرفا روی ظاهر فیزیکی متمرکز شوند. حتی در برخی افراد مشابه اعتیاد به دارو، صرفا به خاطر لذت و حس خوشایند ناشی از تمرین، تمایل به تمرین بدنی افراطی و اعتیاد به ورزش به وجود آید. افراد دارای نگرانی خیلی شدید مربوط به بدن نیز (کسانی که خود را خیلی چاق خیلی لاغر می دانند) از حضور در موقعیتهایی که ممکن است فرم بدن آنها منفی ارزیابی شود، اجتناب می کنند و نسبت به شرکت در ورزش علاقه کمتری نشان می دهند. تصور بدنی منفی بر مکان انجام ورزش نیز تاثیرگذار است. مثلا ورزشکاران کم وزن و نحیف ممکن است از تعویض لباس، پوشیدن لباس های ورزشی خاص، حضور در مکانهای ورزشی شلوغ و عمومی، خودداری کرده و با محدود کردن خود به ورزش های راحت و در حد توان بیشتر در مکان های خصوصی ورزش کنند. گاهی نیز مشاهده می شود که افراد چاق برداشت نادرستی از جثه خود دارند و چاقی را به منزله سلامت و قوی بودن خود تفسیر می کنند و در مقابل افراد دارای وزن مناسب و با کمی لاغر را بسیار نحیف و ضعیف می دانند. ولی این نوع استدلال های افراد چاق صرف نظر از اینکه شاید یک نوع مقابله روانشناختی هستند (فرافکنی، توجیه و ..)، احتمالا مانع بزرگی برای مشارکت آنها در ورزش و کنترل وزن خواهند بود.
دلایل مختلفی مانند بیماری، فعالیت های حرفه ای و تحصیلی و انواع مختلف فعالیتهای اجتماعی بازدارنده مشارکت منظم در ورزش از طریق اشغال بخش عمده ای از زمان فرد می توانند مقدار پایبندی به ورزش را دستکاری کنند. بنابراین، لزوما تمام افراد حاضر در میادین ورزشی، به عنوان ورزشکار منظم و فعال شناخته نمی شوند و شاید برخی از آن ها فقط به دلایلی چون تشویق اطرافیان، توصیه پزشکان، انگیزش درونی و غیره به طور گذرا به انجام فعالیت بدنی مبادرت کنند. با این حال، به نظر می رسد که جمع آوری اطلاعات از افراد حاضر در میادین و مراکز ورزشی می تواند در تدوین راهکارهای مناسب برای افزایش رغبت مشارکت در ورزش منظم از طریق تغییر نگرش آنها به بدن و یا کاهش رفتارهای افراطی بسیار کاربردی و کمک کننده باشد.
لازم به ذکر است که زنان نسبت به مردان نگرش منفی تری نسبت به هیکل خود دارند و به علاوه، انتظارات موجود در جامعه از زنان برای داشتن ظاهری مجذوب باعث می شود که یکی از اهداف زنان از شرکت در فعالیتهای بدنی ویژه کاهش وزن، نه فقط برای افزایش سلامتی، بلکه برای افزایش جذابیت ظاهری نیز باشد و لزوما فقط ناشی از نارضایتی از شکل بدن نیست. همچنین ادراک تصویر بدنی نظیر هر جنبه روانی از سیر زمانی تکاملی برخوردار است. در واقع تصویر بدنی در زمان هایی از زندگی دچار نوسان و تغییر می شود. به نظر می رسد که انجام ارزیابی های همزمان ادراکی و نگرشی از ظاهر بدن، پیش بینی بهتری برای اختلالات مربوط به تصویر بدنی، کنترل وزن نسبت به هر یک از ارزیابی ها به تنهایی فراهم می کند.