رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۵:۵۳:۲۳ ۲۰۲۵/۱۵/۰۷     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

musighikodak

انسان از زمان جنینی قادر به شنیدن موسیقی است. جنین با نسبت های موجود در یک نغمه و همچنین با نسبت های بین نغمه های تشکیل دهنده یک موسیقی خو می گیرد. در واقع، نوعی تمرین ریاضی توسط گوش از آغاز تا پایان زندگی ادامه می یابد. موسیقی به دلیل داشتن انرژی، تحرک و جاذبه ذاتی، بسیار نافذ بوده و در افزایش مهارت گوش دادن مؤثر است. بنابراین، استفاده از موسیقی می تواند برای برداشتن موانع شنیداری مفید باشد. گوش دادن فرایند پیچیده و فعالی است که شامل توجه، شنیدن، انتخاب و سازمان دهی اطلاعات، تفسیر، پاسخ دهی و به یاد آوردن است. گوش دادن علاوه بر شنیدن شامل تفسیر و پاسخ دهی به پیام های دیگر نیز هست. شنیدن فرایندی زیست شناختی است و وقتی اتفاق می افتد که امواج صوتی به پرده گوش اصابت می کند.
در هر سبک موسیقی، شگردهای متنوعی وجود دارد. برخی پویا و توانمند و برخی دیگر منفعل و آرامش بخش هستند. مثلا، یک موسیقی جاز، ممکن است خون را به جریان در آورده، ضربان قلب را بالا برده و موجب ترشح شدید هورمون های بدن شود. در حالیکه موسیقی جاز آرام تری می تواند فشار خون را پایین آورده، ذهن را در حالت آلفا قرار دهد و انسان را سرحال کند. موسیقی راک آرام احساس پابرجایی، نظم، پیش بینی پذیری و امنیت را به انسان انتقال می دهد و با انگیزش ذهنی و فکری، محیط مناسبی برای کار و مطالعه ایجاد می کند. موسیقی کلاسیک (موزارت و هایدن)، دارای وضوح و شفافیت است و می تواند به تقویت تمرکز، حافظه و ادراک فضایی کمک کند. موسیقی رمانتیک(شوبرت و همکاران) روی عواطف و بیان احساس تأکید می کند و اغلب به مضامین فردگرایی، وطن پرستی و عارفانه متوسل می شود. اینها بهترین نوع موسیقی برای تقویت عشق، مهر، عاطفه و احساس همدردی است.
ارزش های اجتماعی یادگیری موسیقی بر نظریاتی بنا شده است که بخشی از آنها به اثرات فرا موسیقیایی آموزش موسیقی در سنین کودکی اشاره دارد. در سال های اخیر، در این راستا پژوهش های علمی متعددی انجام شده است. وجه اشتراک نتایج اکثر این مطالعات مؤثر بودن یادگیری موسیقی بر رشد شناختی و تفکر انتزاعی است. گاردنر، موسیقی را به عنوان یکی از عوامل سازمان دهنده فرآیندهای شناختی کودکان مطرح می کند. برخی پژوهش ها نیز نشان داده اند که بین توانایی های موسیقیایی و توانایی استدلال فضایی - زمانی ارتباط وجود دارد. برترین و با ارزش ترین نقشی که موسیقی از نظر آموزشی برای کودکان ایفا می کند، پروراندن و آماده ساختن حواس پنج گانه آنها برای درک بهتر و عمیق تر دانستنی هایی است که پیرامون شان را احاطه کرده است. وقتی کودک نگاه می کند، گوش می دهد، یا با دست لمس می کند، بهتر می شناسد و چون در این دوره از زندگی تجربه و مشاهده اثر مستقیمی بر درک آنها از فراسوی خود دارد، پرورش حواس مناسب ترین وضع را دارد و اهمیت آن به خوبی مشهود است. حس شنوایی بیش تر از حواس دیگر نسبت به محرک های وابسته خود عکس العمل نشان می دهد چراکه عوامل تحریک کننده را از فواصل دور هم می تواند دریافت کند. همچنین، ارتباط تنگاتنگی بین حس شنوایی و گویایی و تکلم وجود دارد. کودکی که نمی تواند گوش کند قادر به تکلم هم نیست. نقش زبان و تکلم در تفکر کودک کاملا واضح است. موسیقی قدرت دریافت کودک را ارتقا می دهد و حافظه صوتی کودکان و قدرت تمیز و دقت درک اصوات را در آنها بالا می برد. به باور لوزانف" موسیقی سنفونیک، ضمیر ناخودآگاه را بیدار می کند و مغز را در حالت آرامش و سکون قرار می دهد و آثار خستگی را از میان می برد. لذا، هنگامی که آموزگار درس می دهد باید قطعه ای از موسیقی کلاسیک پخش شود. موسیقی باعث می شود که همه بخش های مغز به کار بیفتد و در نتیجه قدرت فراگیری و یادگیری کودکان و نوجوانان ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش می یابد. موسيقي خوب و اصولي مي تواند درک زيبايي را در کودکان بالا ببرد و آفرينندگي، خلاقيت دقت شنوايي و درک آنها را افزايش دهد. همچنين مي تواند باعث تقويت ارتباطهاي  گروهي و اجتماعي آنها گردد. موسيقي به ويژه مي تواند براي کودکان سرگرمي و بازي گروهي سازنده اي باشد که آنها را از توجه به رفتارهاي پرخطر دور کرده،‌ جو با نشاط و سالمي براي آنها به وجود آورد.

 

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب