
خلاقيت به تدريج و همراه با رشد فرد و دستيابي به تجارب زندگي، ممکن است در مراحلي با اوج و فرودهايي که در طول زمان ظاهر مي شود تحول يابد. خلاقيت دانش آموزان در حدود شش سالگي کاهش مي يابد و در کلاس چهارم اين کاهش بسيار بيشتر مي شود و سپس دوباره افزايش مي يابد. اين پديده افت کلاس چهارم ناميده شده است. دانشمندان علت اين پديده را ورود کودکان به مدرسه مي دانند، چون کودکان در چند سال اول ورود به مدرسه رفتارشان را با انتظارات مدرسه تنظيم مي کنند. علاوه بر اين فشار مضاعف همسالان در کلاس چهارم باعث مي شود که نياز بيشتري به هماهنگي با محيط احساس شود و دانش آموزان نسبت به ارايه توانايي هاي خلاق خود بي علاقه شوند. البته خلاقيت بعد از ۱۲ سالگي و در ادامه دوران نوجواني افزايشي تدريجي اما يکنواخت خواهد داشت که در ۱۶ سالگي مجدداًبه اوج خود مي رسد. بنابراين خلاقيت چيزي بيش از يک خصوصيت شناختي يا شخصيتي است که ممکن است در افراد تغيير کند، بلکه فعاليتي است که در طول حيات انسان توسعه و تکامل پيدا مي کند.
افراد خلاق از سه نظر با ديگران تفاوت دارند:
۱- از سطح بالايي از دانش تخصصي برخوردارند
۲- از قدرت تفکر همگرا که به وسيله بخش پيشاني مغز ميانجي گري مي شود، بهره مند هستد(تفکر همگرا زماني به کار مي افتد که فقط يک راه حل صحيح وجود داشته باشد، در مقابل تفکر واگرا هنگامي وارد عمل مي شود که بتوان به يک مساله چندين پاسخ داد)
۳- قادرند انتقال دهنده هاي عصبي نظير نوراپي نفرين را در بخش پيشاني خود تنظيم کنند. بنابراين به نظر مي رسد بخش پيشاني در خلاقيت نقش بسيار مهمي ايفا مي کند
بطورکلي خلاقيت به تدريج و همراه با رشد فرد و دستيابي به تجارب زندگي، ممکن است در مراحلي با اوج و فرودهايي که در طول زمان ظاهر مي شود تحول مي يابد.