
در صورتی که اختلال در روانی گفتار بیش از ۶ ماه بطول انجامد نیازمند مداخله آسیب شناس گفتار و زبان می باشد. تشخیص و کنترل زودهنگام اختلالات گفتاری در بهبود آن بسیار حیاتی است. هدف مداخله سریع درمانی، بوجود آوردن یک ساختار مناسب برای گفتار روان است، قبل از اینکه این اختلال گفتاری مزمن و ماندگار شود. به همین دلیل درمان برای بزرگسالان مشکل تر است، زیرا الگوی لکنت در آنها ریشه دار شده است. بسیاری از کودکان به مرور زمان بدون درمان، لکنت را پشت سر می گذارند، اما با توجه به ماهیت متفاوت ظهور لکنت، پیش بینی بهبود خودبخودی آن مشکل است. در حال حاضر درمان قطعی برای لکنت زبان وجود ندارد. چرا که ماهیت دقیق بروز این اختلال هنوز ناشناخته است. گرچه مداخله سریع و پیگیر می تواند لکنت را حتی بطور کامل کنترل نماید و در نتیجه حاصل یک گفتار طبیعی و روان باشد. لکنت به عنوان یک رفتار قابل تغییر، شناخته شده است. آسیب شناس گفتار و زبان تلاش می کند تا ناهماهنگی بین گفتار و تنفس را که در اثر لکنت ایجاد شده، اصلاح نموده و تا درنتیجه شخص مجدداً به گفتار روان و بدون لکنت دست یابد. در طول برنامه درمانی شخص مبتلا به لکنت یاد می گیرد تا با روشهای درمانی گوناگون، پدیده لکنت را در گفتار خود بطور ارادی کنترل نماید. اکثر برنامه های بر روی روشهای خاص گفتار شامل کشیدن کلمات، کاهش سرعت گفتار و شروع ملایم هر کلمه (وضعیت شل عضلات گفتار، پشتیبانی مناسب سیستم تنفسی جهت شروع گفتار، بازدم آرام و آهسته و شروع آرام اولین صدا) متمرکز شده اند. هدف این روشهای درمانی، برنامه ریزی مجدد سیستم عضلات گفتاری جهت تولیدی یک گفتار روان بوسیله هماهنگی تنفس تولید صداست. همچنین بطور همزمان بر روی عوامل روانی وابسته از جمله استرس و اضطراب و حذف رفتارهای جانبی نیز کار می شود و در واقع نوعی رفتار درمانی انجام می شود. از دیدگاه دیگر اقدامات مورد استفاده در اصلاح لکنت را می توان به سه گروه قبل از بروز لکنت، حین لکنت و پس از آن تقسیم بندی نمود. در حال حاضر برنامه های درمانی متعددی وجود دارد. در اینجا به دو نوع آن اشاره می شود. در نوع اول که بصورت فشرده است، گاهی فرد در یک محل مقیم می شود و حداقل ۶ ساعت در روز و به مدت چند هفته با او تمرین می شود. در نوع دوم زندگی عادی فرد کمتر مختل می شود. اما تغییرات ممکن است آنقدر آهسته باشد که انگیزه اش را برای درمان از دست بدهد. در نوع اول از آنجا که فرد دائماً تحت کنترل است، امکان موفقیت در درمان بیشتر و شانس برگشت به حالت قبل کمتر است. در حالیکه در نوع دوم بدلیل آنکه فرد زندگی روزمره اش را ادامه می دهد، در صورتیکه انگیزه و پشتکار کمتری برای پیگیری درمان داشته باشد، از آنجا که کمتر تحت کنترل است، براحتی ممکن است با توجه به ماندگار شدن الگوی قبل از درمان، بهبود مشهودی در درمان خود مشاهده نکرده و انگیزه اش را از دست بدهد. بطورکلی درمان برای تمام افراد ثابت نیست و عواملی نظیر سن، جنسیت، میزان مزمن بودن لکنت در فرد، میزان انگیزه پشتکار در برنامه درمانی، همراهی و همکاری خانواده و اطرافیان بر طول درمان و اثربخشی آن موثر است.