رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۴:۵۷:۲۸ ۲۰۲۴/۲۱/۱۲     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

dorepoolsazimohamabasiri

الهی به امید تو الهی به امید تو  الهی به امید تو دوره پول سازي جلسه دوم از فايل صوتي دکتر محمد بصیری
سلام عرض مي کنم خدمت  همه شما دوستان نازنينم. به دومين جلسه از کلاسهاي پول سازي خيلي خوش آمديد. باور نمي کنيد که من چقدر مشتاقم براي اينکه تغييري توي زندگيتون ببينم. باور نمي کنيد که من چقدر مشتاق تر از شما هستم تا شما به پول دست پيدا کنيد و زندگيتون را فوق العاده کنيد. کلاس پول سازي دو کار ميتونه براي تو انجام بده. يکي اينکه اگر درآمد داري، درآمدت را حداقل دو برابر کنه طي سه ماه.  دوم اگر شغلي نداري شغل آبرومند و درست برات پيدا کنه.  کلاسهاي پول سازي معجزه زندگي شماست. ميخام همين اول کاري چندتا نکته بهتون بگم، و بعد بريم سراغ گاوصندوق و رمز  و ادامه بحثمون.  يک سري سوال به آيدي پشتيباني فرستادين. پرسيده بوديد که اقاي بصيري من شاغلم، آيا الان که مي خواهيد دوره را شروع کنيد و جلو بريد، من شغل قبلي ام را استعفا بدم يا نه؟ خيلي از عزيزاني که تو حوزه کسب و کار آموزش ميدن ميگن شغل قبلي را ول کن برو سراغ شغل جديد ولي من موافق نيستم. من ميگم تا پايان سه ماه اگر شاغليد  به شغلت دست نزن.  يعني اگر جايي کارمندي از صبح تا بعد از ظهر کار مي کني، باش و هنوز کار کن تا پايان سه ماه. پايان سه ماه تصميم مي گيريم که شغل قبلي را ادامه بديم يا  توي کسب و کار جديدي وارد بشيم و شغل جديدي  را شروع کنيم و توضيحاتي از اين قبيل. پس عزيزاني که شاغل هستند تا پايان سه ماه، شغلشان را عوض نکنند. نکته دومي که مي خواهم بهتون بگم، اينه که ازم پرسيده بوديد که ما فلان کلاس شرکت کرديم، فلان استاد اين را گفته و از اين حرفها. من هميشه توي اين ۱۲ سال، در شرکت کننده هاي کلاسهام يک نکته اي را مي ديدم. آنهائي که کلاسي شرکت نکردند، نتايج بهتري گرفتن. آنهائيکه که کتابي نخوندن نتايج بهتري گرفتن. آنهائيکه پيش زمينه ذهني ندارند، نتيجه بهتري گرفتند. چرا؟ چون ۹۹ درصد کتابها، کلاسها و آموزشهايي که ميدن،‌ آموزشهاي درستي نيست. به خاطر همين زمانيکه من بهشون آموزش ميدم، هي تو ذهنشون مي خواهند آموزش من را مقايسه کنند با آموزش قبلي. نه آموزش من را درست اجرا مي کنند نه آموزش قبلي را. ازتون ميخام که اگر وارد دوره من شديد،  فنجان ذهنتون را خالي کنيد. ياد بگيريد که هرچي توي ذهننتون بوده را  بريزيد دور و فقط فقط چيزهايي که من به شما عزيزانم ميگم را اجرا کنيد. پس فقط نکاتي که من ميگم را اجرا کنيد. اصلا کاري نداشته باشيد که فلاني چي گفته يا چي نگفته. همه را بريزيد دور و فقط آموزش هاي من را اجرا کنيد. زمانيکه فنجان ذهنتون تا نصف پر باشه چه اتفاقي ميفته؟ من آموزش هاي جديد ميدم، فنجانتون پر ميشه و دست و بالتون را مي سوزونه. زمانيکه فنجان ذهنت خالي نباشه چه اتفاقي ميفته؟ اصلا گنجايش ورودي جديد را نداره. چيزهايي که بهتون ياد ميدم، فايده اي نداره.  پس اگر آمدي توي اين دوره نگو من خودم فلان کتاب را خوندم، فلان دوره را شرکت کردم. همه را بريز دور و همه حواست و همه ذهنت را فقط بده به دوره و هر چيزي که تا امروز آموزش ديدي بريز دور. فقط چيزهايي که من ميگم را اجرا کن. قرار شد سه ماه با روش من زندگي کني.  پايان سه ماه ببينيم روش محمد بصيري بهتربود؟ يا آن زندگي که تا به امروز داشتي؟ پس فقط و فقط و فقط چيزهايي که من ميگم را اجرا کنيد. نکته سوم مغز ما آدمها کارش حفظ وضعت موجودِ. ميگيد کدام قسمت مغز است؟ ميشه مغز خزنده که نمي خواهم توضيحات علمي بهتون بدم که کدام قسمت مغز اين کار را انجام ميده؟ ولي کار مغز ما انسانها کارش حفظ وضعيت موجودِ. مغز ما انسانها زمانيکه شما مي خواهيد تغيير کنيد،‌ چون کارش حفظ وضعيت موجودِ؛ جلوي تغييرتون را ميخاد بگيره.  چون فکر ميکنه هر تغييري خطرناکِ و چون مغزت نميخاد خطر کنه جلوي تغيير را ميگيره. ميخاد وضعيت موجودت را حفظ کني. مغز تو اگر الان بيکاري، دوست داره همين طور بيکار بماني، چون براي مغزت تغيير زندگيت خطرناکِ. اگر الان بدبختي،‌ مغزت ميخاد چيکار کنه، ميخاد بدبخت بموني،‌ نميخاد شرايطت تغيير کنه. مغز ما انسانها کارش حفظ وضعيت موجودِ. براي همينِ زمانيکه وارد يک دوره مثل دوره من ميشي،‌ مغزت ميخاد جلوي پيشرفتت را بگيره. چجوري مغزت جلوي پيشرفتت را ميگيره؟ سه تا راه داره. من ايمان دارم به آموزشهايي که به شما عزيزان ميدم. سه ماه اجرا کن، نتايجش را ببين و حالش را ببر. حالا مغزت چجوري جلوي تو را ميگيره؟ pooldarshodan سه راه داره. يکي اينکه شک ايجاد ميکنه  نسبت به مدرس. زمانيکه تو ميخاي تغيير کني. زمانيکه ميخاي درآمدت را افزايش بدي،‌ زمانيکه ميخاي از خوابيدن تا ظهر بري سر کار، زمانيکه ميخاي کسب و کار ايجاد کني؛ اولين کاري که مغزت انجام ميده، شک نسبت به مدرستِ. شک مياره تو ذهن، نه اين خودش اصلا اينجوري نبوده، اصلا به درد نميخوره. جالب بود که امروز يکي از کانالها، آمده بود زده بود که بصيري به اين علت داره دوره را برگزار مي کنه که ميخاد نامزد نمايندگي مجلس بشه. حالا درست و غلطش را من کار ندارم،‌ ولي شرکت کننده هاي من از کل کشورند. من کدام شهر ميخام بيام نماينده بشم. اصلا واسه من خنده دار بود. نگاه کنيد مغز ما انسانها کارش حفظ شرايط موجودِ. ميخاد هميني که هستي تا آخر عمر بموني. اگر الان براي هزار تومان داري سگ دو ميزني،  ميخاد همينجوري تا آخر عمر براي هزار تومان سگ دو بزني. پس اول چيکار ميکنه مغزت،‌ شک نسبت به مدرست ايجاد ميکنه. اين آقاي ريشو، اصلا ريش داره. معلوم به يک جايي وصلِ. وقتي ببينه شک نسبت به مدرست جواب نميده؛ ميره وارد راه دومش ميشه. ميخاد شک نسبت به مدرس ايجاد کنه تو يکسر با خودت ميگي که نه، مدرسي که من دارم عاليه من چندين سالِ که دارم که دارم دنبالش مي کنم، در شهرهاي مختلف همايش رفته، من ميشناسمش از نزديک. پدر و مادرش کاملا معمولي بودند، ارثي بهش نرسيده و از اين حرفها. زمانيکه مغزت بفهمه که تو نسبت به مدرست  ايمان داري دومين مرحله شک را ايجاد ميکنه. دومين مرحله شک چيه؟ نسبت به آموزه هاي مدرست شک ايجاد مي کنه. زمانيکه من يک چيزي را بهت ياد ميدم مغزت ميگه نه اين چيزي را که داره ميگه اجرا نکن. جواب نميده اجراش نکن، به درد نمي خوره، اين براي بقيه جواب داده، واسه تو جواب نميده. پس دومين مرحله که مغزت ميخاد جلوي تو را بگيره، نسبت به آموزه هاي من برات شک ايجاد مي کنه. اگر تو دوباره بياي بگي نه، بصيري به من گفته سه ماه همين ها را انجام بده، اصلا کار با اين نداشته باش که پيشرفت مي کني يا نمي کني. تو سه ماه انجام بده  نتايج پايان سه ماه مياد. تو فقط انجامش بده. اگر مغز نتونه نسبت به آموزه هاي من براي تو شک ايجاد کنه وارد مرحله سوم ميشه. مرحله سوم مغزت چيه؟ بهت ميگه عزيزم تو مال اين حرفها نيستي. بصيري خودش آدم خوب،‌ آموزشهاش هم بي نظير اما تو مال اين حرفها نيستي. ميزنه تو سرت. تو عمرا پولدار بشي، عمرا به جايي تو زندگيت برسي. هي تخريبت مي کنه. و اگر تو مقاومت کني، مغزت بعد از چند وقت کلا همراهت ميشه. ميگه من اين همه زور زدم، اين داره با قدرت بيشتري جلو ميره. بگذار کمکش کنم. پس بايد چند هفته اي نسبت به اين سه تا شکي که مغزت ايجاد مي کنه، مقاومت کني عزيز دلم. نکته چهارم عزيزانم اگر مسير من را شروع کرديد که شروع کرده ايد نبايد وسط راه ولش کنيد من زمانيکه متافيزيک را به شما آموزش ميدم اگر شما وسط راه ولش کني فکر مي کني  چه اتفاقي ميفته؟  وضعت حتي بدتر از وضع روز اول ميشه. اگر تو مسير را شروع کردي بايد تا تهش بري. نبايد متوقف بشي نبايد با هر قدمي که بر ميداري به عقبت نگاه کني. بايد تا آخر مسير بري جلو نبايد متوقف بشي. دقيقا مسير موفقيت، مسير پولدار شدن، مسير ثروت سازي، مسير ايجاد کسب و کار، مثل بالا رفتن از يک کوهِ. شما داري از يک کوه بالا ميري به قله مي رسي، فوق العاده اس. حالا تو وسط راه ميگي نه جواب نميده؛ اصلا داري با ماشين بالا ميري، گاز دادي، گاز دادي، رفتي بالا به نصف راه رسيدي، نصف دامنه کوه رسيدي. اگر پا رو از روي گاز برداري، چه اتفاقي ميفته؟ با سرعت چند برابر ميخوري زمين و وضعيتت بدتر از روز اول ميشه. پس اگر وارد دوره شدي تا آخرش بايد بري نبايد متوقف بشي. بايد تا تهش بري. من مطمئنم که پايان شبه سيه، سفيد است. آخر هر شبي به روز ختم ميشه. پايان اين سه ماه  تلاش تو چه ذهني و چه جسمي، به نتيجه ختم ميشه. بايد تا آخرش بري نبايد متوقف بشي. نکته پنجم نبايد حرفهاي ديگران برات مهم باشه. الان دوره من را شرکت کردي، هي با بقيه صبحت مي کني، من دوره بصيري را شرکت کردم. خوب فکر مي کني بقيه آدمها چي ميگن؟ من جلسه پيش گفتم ۹۹ درصد آدمهاي  اطراف ما آدمهاي کاملا معموليند.  آدمهاي گنجشک روزيند. آدمهايي هستند که به شدت معموليند. يک آدم با زندگي معمولي،‌ يک آدم کاملا متوسط، يک آدم گنجشک روزي، به او بگو مي خوام ثروتمند شم، بهت چي ميگي؟ ميگه عمرا بتوني. خوب الان تو داري چيکار مي کني؟ داري خودت رو خراب مي کني. داري مدرست رو خراب مي کني. داري آموزشهات رو خراب مي کني، داري ذهنت رو خراب مي کني، داري باورهاتو خراب مي کني. با هيچکس صحبت نکن. چيکار داري که بقيه چيکار دارند؟ چيکار داري که بقيه دارند چيکار مي کنند؟ چيکار داري هي به بقيه بگي من دارم فلان کار را انجام ميدم. توي سکوت کارت را انجام بده. بذار موفقيت هات سروصدا کنه. پس عزيز دلم قرار نيست من به بقيه بگم من دارم اين کار رو انجام ميدم. تو برو موفق شو. موفق شدي مثل بمب ميترکونه. زمانيکه پول داشتي مثل بمب ميترکونه. با بقيه کار نداشته باش. تو زمانيکه شروع کني به تغيير و تحول، زمانيکه شروع کني به تلاش ذهني و جسمي کردن، آدمهاي اطرافت هم عوض ميشن. بصورت ناخودآگاه. از طريق هاله هاي انرژي. کلي اطلاعات تخصصي وجود داره راجع به اين قضيه، تو با بقيه کار نداشته باش. تو فقط روي هدفت زوم کن. روي آن درآمدي که دوست داري زوم کن. و باورهات رو درست کن.ghanoonbavariaاين چند تا نکته بود که خدمت شما عزيزانم گفتم، حالا برگرديم به توضيحات جلسه قبل. در جلسه قبل بهتون چي گفتم؟ گفتم فرمول طلائي پولدار شدن ازطريق خوداشتغالي داريم. چند تا رمز داشت؟ فکر کن هفت تا رمز. يک رمزش تو در اول بود، شش تا روي در دوم. حالا يک سوال؛ در اول مهمترِ يا در دوم؟ قطعا، قطعا، قطعا با شدت شديد دارم ميگم در اول مهمِ. ۹۹ درصد در اول مهمِ يک درصد درِ دوم مهمِ. اين چيزيه که هيچ جاي کشور بهت نميگن. اين چيزيه که آدم معمولي ها خبر ندارند. آدم معمولي ها فقط با تلاش جسمي  جلو ميرند، مثل  کارگرها سگ دو مي زنند و به جايي نمي رسند. در اول خيلي مهمِ. در دوم هم مهمِ ولي درِ اول از درِ دومِ خيلي مهمترِ. تو اول بايد باورهاي پولساز در خودت ايجاد کني و بصورت متافيزيک سراغ پول بري. متافيزيک چي بود؟ همان چيزي بود که امام علي گفته بود، پول را به سمت تو ميکشونه. ميخام چند لحظه فکر کني، شده تا به امروز حتي هزار تومان،‌ ده هزار تومان، صدهزار تومان از يک جايي که انتظارش رو نداري به دستت برسه. فکر کن راجع بهش. تا حالا شده هزار تومان، ده هزار تومان، صدهزار تومان هرچقدر از يک جايي که انتظارش را نداري به دستت رسيده باشه؟ مطمئنم جواب همتون بله است. خوب چجوري بدستت رسيده؟ ميگي خدا خواسته. اما چجوري؟  فکر کن اين دقيقا همان حالتيِ که پول بسمت تو مياد بجاي اينکه تو بسمت پول بري، از طريق  متافيزيکِ. تو بصورت ناخودگاه از طريق متافيزيک،‌ پول جذب کردي. حالا پولهاي دنيا دست کيه؟ دست خداست، براي خدا فکر مي کني فرقي داره که به تو هزار تومان يا صد ميليون تومان بده. باور کنيد هيچ فرقي نداره. خدا که واحد پول من و تو براش مهم نيست. خدا به ميزان باورت بهت ميده. تو باورت را قدرتمند کن، خدا به ميزان باورت بهت ميده. جهان هستي بر قانوني سوار است؛ قانون زندگي قانون باورهاست. تو زمانيکه باورهاي قدرتمند در خودت ايجاد مي کني نتايج قدرتمند مي گيري. پول نتيجه است، علت باورِ؛  به حرفم توجه کن، پول نتيجه است، علت باورِ. تو اول بايد باورهاي قدرتمند در خودت ايجاد کني تا به نتيجه ثروتمندي برسي. خيلي وقتها اصلا به آدمها ميگم عزيز دلم الان بنزين شده سه برابر. وضعيت جامعه تو فکر مي کني خيلي بدِ. حالا يک سوال؛ پول دست مردم هست يا نيست؟ ۹۹ درصد آدمها ميگن پول دست مردم نيست. اين ۹۹ درصد همان هايي هستند که زندگي هاي معمولي دارند. همان هايي هستند که يک شون گرو هشت شونِ و هشت شون گرو شانزده شونِ و همش بايد به اين فکر کنند که آخر ماه ميشه؛ يعني حقوق دوباره به من ميدن. اينهايي که ميگن پول نيست،‌ همون هايي هستند که هي مي ترسند،‌ ميگن نکنه من از جائيکه الان هستم اخراج بشم. خوب ما الان آن گروه نهصد نفري که  تو ايران عضويم فکر مي کنيد باورمون اينه پول هست يا نيست؟ ما هممون باور داريم که پول هست. من هيچوقت هيچ جايي شاغل نبودم که از کسي حقوق بگيرم. حالا فرض کنيد که من يک جايي شاغل بودم اگر آن آدم منو اخراج کنه چه اتفاقي ميفته؟ خوب شما فکر کن اگر آن آدم منو اخراج کنه چه اتفاقي ميفته؟ از ديدگاه من هيچ اتفاقي. من اعتقاد دارم پول هست. اين اخراجم کنه، ببخشيد مگه روزي رسان من بنده هاي خدا هستند، روزي رسان من خداست. اگر از کارم اخراج بشم ايرادي نداره،‌ جاي بعدي ميرم. من اصلا توي ذهنم ديدگاهم اينِ که در واقعيت، من در دنيا پيش هيچ انساني شاغل نيستم. بخاطر اين بود که يک جمله حدود سي ثانيه پيش گفتم که من هيچ وقت توي زندگيم شاغل نبودم. من پيش هيچ مردمي،‌ پيش هيچ انساني شاغل نبودم. من از زمانيکه فهميدم پيش خداوند شاغل شدم و خداوند هيچ وقت من را اخراج نميکنه. از زمانيکه پيش خدا شاغل شدم چه اتفاقي توي زندگيم افتاد؟ آرامش آمد توي زندگيم. فهميدم که روزي من دست بنده ها نيست، دست خداست. زمانيکه پيش خدا شاغل شدم مي دونستم که خدا من را مي فرسته فلان جا کار کنم. خوب ايراد نداره فلان جا در آمدم از کار؛ خدا من را مي فرسته جاي بعدي. من پيش خدا شاغلم اون وظيفه داره  به من حقوق بده. او وظيفه داره پول را وارد زندگيم کنه. من اين باور را نسبت به خدام دارم.bavar من اين باور را نسبت به زندگيم دارم. من باور دارم که پول هست. من باور دارم که پيش هيچ انساني در دنيا شاغل نيستم. نه بودم،‌ نه هستم و نه خواهم بود. من پيش خداوند شاغلم و خداوند به من روزي ميرسونه. حالا اون ۹۹ درصد ميگن پول نيست. آن ۹۹ درصد هي ميگن پول نيست. بگذاريد دو تا آمار بهتون بگم حال کنيد. آن ۹۹ درصدي که ميگن پول دست مردم نيست، برن يک تحقيق کنند در مورد مصرف سيگار ايران، مردم چقدر سيگار کشيدند در سال قبل. يعني در سال ۹۷ مردم ايران چند ميلون تومان سيگار کشيدند. من خيلي وقتها مي پرسم از آدمها، توي خبرگزاريها و روزنامه هاي مختلف زدند، توي گوگل هم سرچ کنيد بخشي از اطلاعاتش بالا مياد. من مي پرسم مردم ايران چقدر در سال سيگار مي کشند؟ آدمها اول به من ميگن مثلا يک ميليارد، بعد ميگن ده ميليارد، بعد ميگن صد ميليارد. بهشون ميگم نه بالاترِ. ميگن پونصد ميليارد، بعد ميگم نه بالاترِ، تو يکسال مصرف سيگار ايران بالاترِ، بعد ميگن هزار ميليارد تومان، بعد ميگم باز هم بالاترِ،  بعد ميگن هزار و پونصد ميليارد تومان، بعد ميگم بالاترِ، بعد ميگن دو هزار ميليارد تومان، ميگم بالاترِ. مصرف سيگار ايران تو سال ۹۷  سه هزار و چهارصد و سي ميليارد تومان بود؛ به عدد نگاه کنيد. تو سال ۹۷ سه هزار و چهارصد و سي ميليارد تومان در ايران سيگار کشيده شده. تقسيم کنيد بر ده ميليون آدم سيگاري که داريم، ببينيد نفري چقدر در مياد؟ سه هزار و چهارصد و سي ميليارد تومان مردم ايران خرج سيگار کردند. حالا سوال  پول دست مردم هست يا نيست؟ آن ۹۹ درصد ميگن نيست. من زمانيکه اين آمار را ميدم، ميگن اِه پس پول دست مردم هست. چجوري که مردم واسه سيگار خرج مي کنند، واسه آن فروشگاهي که تو زدي خرج نميکنند؟ براي اينکه تو باورت مشکل داره. اين اولين علت مشکلِ. چون باورت اينه که پول نيست، خوب پولم تو زندگيت نيست. من چون باورم اينه که پول هست پس پولم تو زندگيم هست. دقيقا قانون نظام هستيِ. به هرچه باور داشته باشيم تو زندگي مي بينيمش. يک آمار ديگه بهتون بدم، فکر مي کنيد مصرف فست فود ايران در سال ۹۷ چقدر بوده؟ يعني تو سال ۹۷ چقدر براي فست فود اومدن خرج کردن. اين خارج از رستوران رفتنِ، فقط فست فودها را دارم ميگم. آمارهاي مختلف بين ۱۲ هزار ميليارد تومان تا پونزده هزار و سيصد و ده ميليارد تومان گفتند. پونزده هزار ميليارد تومان مردم ايران تو سال گذشته خرج فست فود کردند. يعني رفتن بيرون خوردن و يک يا دو ساعت بعد دفع کردند و اون چيزي که خوردن پيتزاست که خوردنش سرطان زاست. حالا چجوري که مردم براي فست فود خرج مي کنند. مي بيند زمانيکه من آمارهاي جديد ميدم، به اين نتيجه ميرسي که پول دست مردم هست. برو حساب کن که تو يکسال گذشته چقدر ايراني ها کنسرت رفتند. تو شهر خودت را ببين، هر شهري که هستي برو تو سايت ايران کنسرت، ببين اگر کنسرت هست، ببين بليط هاش چطوري فروش ميره. پول دست مردم هست. کي ميگه پول دست مردم نيست. اونيکه باور داره نيست خوب با آدمهايي روبرو ميشه که همشون فقيرند. خيلي واسه من جالب بود؛ حدود شش ماه پيش، يک دوره تو خراسان جنوبي داشتم درباره پولسازي بود. يک آقايي آمد پيشم که آموزشگاه دار بود ولي آموزشگاهي که داشت آموزشگاه موسيقي بود. آمد گفت آقاي بصيري  پول دست مردم نمي بينم هر که مياد آموزشگاه ما ثبت نام ميکنه همه بدبخت و بيچاره و فلک زده و داغونند. گفتم پولهاشون را  چجوري پرداخت مي کنند؟ گفت همشون چک ميان ميدن، دويست تومان کلاس را چک ميان ميدن، آخرش هم پاس نمي کنند و از اين حرفها. بهش گفتم که مهمترين مشکل تو چيه؟ تو باورت اينه که پول دست مردم نيست. بخاطر همين توي آموزشگاهات هم با آدمهايي روبرو ميشي که پول دستشون نيست. به سختي خرج مي کنند. حالا تو اين باور را تو ذهنت ايجاد کن که پول هست،‌ پول هست،‌ پول هست چه اتفاقي ميفته؟ از زمانيکه اين باور در ذهنت ايجاد شد مشتري هايي  به سراغت ميان که همه پولدارند. اين آدم سه ماه بعد از دوره به من پيام داد که آقاي بصيري هرچه مشتري داره مياد بيست درصد هم بيشتر ميکشه. ميگن از بس که کارتون خوبِ بذار بيشتر پول بدم. همشون هم دارند کارت ميکشن چک ديگه تعطيل. خوب اين آدم باورش رو عوض کرد. ما بايد محدوديت هاي ذهنيمون را بشکنيم. mahdodyatzehnخيلي از محدوديتها توي ذهنمونِ. من يکي از ويلاهام در شمال کشور استخر داره.  واسم خيلي جالب بود؛ بعد از سيزده بدر، هفته بعدش، ماهي قرمز سفره هفت سينمون را بردم داخل استخرم انداختم، واسم خيلي جالب بود؛ تنگ ماهي را با دو تا ماهي داخلش بردم زير آب و تنگ برگردوندم و از آب در آوردم. فکر مي کنيد ماهي ها بعد از اينکه تنگ را از آب خارج کردم؛  ماهي ها حرکتشون تو آب استخر چطوري بود؟ واسم فوق العاده بود. محدوديت هاي ما همش توي ذهنمونِ  رفقاي من. به جمله ام فکر کنيد. محدوديت فقط توي ذهنتِ. اونيکه ميگه پول نيست اونيکه ميگه کار نيست محدوديت توي ذهنشِ. ماهي ها چجوري توي استخر حرکت مي کردند؟ تا حدود دو ساعت ماهي ها فقط به شعاع تنگ توي استخر حرکت مي کردند. ماهي ۵ سانت ۶ سانت مي رفت آنطرف بر مي گشت سر جاي قبليش،‌ دوباره  ۵ يا ۶ سانت مي رفت آنطرف دوباره برمي گشت سر جاي قبليش.  يعني ماهي توي ذهنش اين بود که همون ماهي که آدمها ميگن فقط ذهنش ۶ ثانيه ياري مي کنه، تا دو ساعت ماهي  تو شعاع تنگ حرکت مي کرد. چي را ميخام برات بگم؟ ماهي محدويتش توي ذهنشِ؛ ديگه تنگي وجود نداره. ولي آن هنوز در شعاعِ تنگش حرکت ميکنه. رفقاي جانم محدوديت هاي ما توي زندگي، توي ذهنمونِ. بخاطر اينِ که ميگم متافيزيک مهمِ، درِ اول مهمِ،‌ باورهاي پولساز مهمِ. محدوديتهاي ذهنت را از بين ببري، باورهاي پولساز در خودت ايجاد کني،  پول تو زندگيت مياد، خلاقيت تو زندگيت مياد. خداوند عادلِ سر راه همه امکانات قرار ميده. پس چرا يکسري امکانات را نمي بينند؟ چون اونا باورهاشون مشکل داره. دقيقا مثل آن ماهيِ هستند. ميخام به اين جمله فکر کنيد. همتون اين قضيه را داشتيد. با باباهاتون صحبت کنيد؛ همشون ميگن من فلان سال يک زميني بهم پيشنهاد شد که اگر مي خريدم الان قيمتش پنج برابر بود، خدائيش نميگن؟ بعد يک چيز ديگه، ميگن فلان رفيقم رفت دقيقا همان زمين را خريد، الان ميلياردرِ. خوب عزيز دلم تو چرا اون زمين را نخريدي؟ چرا نخريدي؟ چون باورهات مشکل داشت. خدا سر راه همه ما آدمها  فرصتها، ايده ها و امکانات را قرار ميده. و اگر باورت مشکل داشته باشه يک زمين با قيمت مناسب جلوت بيان بذارن، تو چي ميگي؟ ميگي نه من براي چه برم آن زمين را بخرم؟ اصلا اين زمين نه آب نه برق و نه گاز داره.  براي چه برم بخرمش؟ باورت باور محدود کننده است. چون باورت باور محدوديتِ. تو باورهات مشکل داره ولي رفيقت همان زمين را ميخره، پولش ده برابر،‌ بيست برابر،‌ سي برابر ميشه. من خيلي از رشدهاي ماليم، از خريد و فروشهام بوده. از خداوند کمک ميخام. يک چيزي را سر راهم قرار ميده ميخرمش؛ يکسال بعد قيمتش ميشه ۵ برابر.  خوب خدا داره من را راهنمايي مي کنه. خدا هممون رو راهنمايي مي کنه. ولي اونيکه باورهاي محدود کننده داره نمي تونه امکانات را ببينه،‌ هي تو فاز منفيِ. کاري  انجام نميده. حالا ميخام اين جمله را روزي صد بار با خودتون تکرار کنيد. من يک قانوني دارم بنام قانون تسبيح. ميگم شما حتما به مدت سه ماه يک تسبيحي توي گردنتان باشه، تمريناتي که من بهتون ميدم، انجام بديد. خيلي از آنها صدتايي هستند، روزي صد بار يک دور تسبيح تا پايان سه ماه روزي يک دور تسبيح. يعني صد بار بگيد پول هست، پول هست،‌ پول هست، روزي يک دور تسبيح. من تا پايان يک ماه به شما روزي  سه تا نيم ساعت تمرين ميدم. يعني روزي يکساعت و نيم شما بايد تمرين کنيد تا پايان سه ماه، بعد ببينيد چه اتفاقي توي زندگيتون ميفته. پس يک تمريني که از امروز بهتون دادم تا پايان سه ماه بايد چيکار کنيد؟ تسبيح بگيريد دستتون روزي صد بار بگيد پول هست، پول هست، پول هست. حالا از شما يک سوال مي پرسم، پول هست يا نيست؟ ميدونم الان باورهاتون تيکه تيکه تغيير ميکنه. يک ۲۱ روز هر نوع قانون تسبيح را روي پول هست،‌پول هست اجرا کني چه اتفاقي ميفته؟ باورتون ميشه که پول هست. زمانيکه باورتون بشه پول هست چه اتفاقي ميفته؟ پول مياد تو زندگيتون. قانون زندگي قانون باورهاست. توجه کنيد ميگم قانون. قانون چيه؟ وضع کننده خداست. قوانين را کي وضع کرده؟ قوانين تغيير ناپذيرند. وضع کننده قوانين خداوندِ. قانون زندگي قانون باورِ. باور کني پول بدست مياري؛ پول بدست مياري. باور کني پول بدست نمياري،‌ پول بدست نمياري. قانون زندگي قانون باورِ. تو مي توني اين قانون را قبول داشته باشي، مي توني قبول نداشته باشي. اگر قبول نکني چه اتفاقي ميفته. anyesheاگر اين قانون را قبول کني چه اتفاقي ميفته؟ زندگيت بهشت ميشه. خودت بهشتي ميشي. بهشت جاي آدمهاي باحالِ. ولت کنن بري بهشت، محالِ. تبديل به آدم با حالي ميشي. آدم پولدارِ با حال. معجزه مياد توي زندگيت، اگر اين قانون را قبول کني.  اگر اين قانون را قبول نداشته باشي چه اتفاقي ميفته؟ فردات مثل امروزت، سال بعدت مثل امروزت. بزرگي مي گفت، عده کمي از انسان ها ۷۰ سال عمر مي کنند،۹۹ درصد بقيه انسانها يکسال را ۷۰ بار تکرار مي کنند. قانون قبول نداشته باشي ۷۰ سال ديگه ات هم مثل امسالِ. هفتاد سال بايد در جا بزني. من باور  دارم از آسمان برام طلا مي باره، خوب مي باره. من قبول دارم هر چيزي که بخرم چند برابر ميشه، خوب ميشه. من قبول دارم توي هر کسب و کاري برم، ميترکونم، خوب ميترکونم. کاترين پاندر ميگه من ساز و کار نظام هستي را پيدا کردم،  کاترين پاندر ميگه تو هموني که مي انديشي.. من ميگم تو هماني که مي انديشي و اعلام مي کني. چجوري فکر مي کني؟ باورهات چيه؟ زندگيت همان باورهاتِ. هر چيزي که تو زندگي باور داشته باشي تو زندگيت خلق ميشه. باورت داشته باش پول مياد، پول مياد. باور داشته باش پول هست، خوب پول هست. باور داشته باشي پول نيست، خوب نيست. آدمها نون باورهاشون را مي خورن.  به جمله ام توجه کن. ما آدمها نون باورمون را مي خوريم.  من محمد بصيري اعتقاد به خرکاري ندارم. من محمد بصيري اعتقاد ندارم تو بايد ۴ صبح بلند شي. هي آموزشهاي مزخرف ميدن. تو ۴ صبح شروع کن پولدار ميشي. اگر قرار بود ۴ صبح بلند شدن، ۵ صبح بيدار شدن، آدمها پولدار بشن،‌ سيرابي فروش ها پولدار بودن، رفته گرها پولدار بودن،‌ آنها صبح دارن کار مي کنند.  حالا چرا ميگن تو سر صبح شروع کن؟  الگوهاي غلط. ما کلي الگوي غلط داريم، ما کلي باورهاي مزخرف داريم.  يک درصد يهودي هاي دنيا دارن بر ۹۹ درصد مردمهاي دنيا حکومت مي کنند چرا؟ چون آنها باورهايي دارند که ۹۹ درصد ندارند. ۹۹ درصد آدمهاي جامعه باورهاي اشتباه دارند. با باورهاي اشتباه به هيج جا نمي رسيم.  با باورهاي اشتباه هر چقدر هم سگ دو بزني، هر چقدر هم کار کني، به جايي نمي رسي.  من هر روز دارم با آدمهاييي روبرو ميشم که دارند ميگن روزي پونزده ساعت، شونزده ساعت، هفده ساعت کار مي کنيم، يک ميليون تومن حقوق مي گيريم، يک و پونصد حقوق مي گيريم. عزيز دلم تو فقط داري تلاش جسمي مي کني. باورت را درست کن، نصف آن کار کن، درآمدت چند برابر ميشه. من اعتقاد ندارم ما بايد خرکاري کنيم.  خدا تو را نيافريده از سر صبح تا آخر شب سگ دو بزني. خدا ما را آفريده لذت ببريم.  ما بايد با کمترين ميزان تلاشمون بيشترين نتيجه را بگيريم. چجوري؟ باورهامون رو درست کنيم. ما ماشين اثبات باورهامون هستيم.  به جمله ام فکر کن؛ ما ماشين اثبات باورهامون هستيم.  يعني به هر چيزي که باور داشته باشيم،  خداوند باورمون را به ما اثبات مي کنه.  به جمله ام بايد دقت کني. من تو خيلي  از شهرستان ها که ميرم، آدمها ميان پيشم ميگن آقاي بصيري نميدانم چرا با هر کي دوست ميشم، همشون آدمهاي عوضين. همشون آدمهاي بزن و در رويي هستند.  ازش مي پرسم خوب عزيز دلم،  به اين جمله من اول توجه کنيد. ما ماشين اثبات باورهامون هستيم.  ميگه خوب. ميگم باورت نسبت به آدمها چيه؟  فکر ميکنه ميگه،‌آدمها همشون عوضين. ميگم زمانيکه باورت اينه آدمها همشون عوضين، خدا باورت رو اثبات ميکنه. تو باورت اينه آدمها همشون عوضين  من باورم اينه آدمها همشون فوق العاده ان، خدا آدمهايي سر راهم ميذاره که فوق العاده ان. ما ماشين اثبات باورهامون هستيم.بذاريد يک مثالي براتون بزنم.  من و شما از هر شهري که هستيم، از ايران عزيزمون راه ميفتيم ميريم تايلند. چرا تايلند؟ تايلند خيلي خوش ميگذره. ميريم تايلند و تايلند يکسري جنگل هم داره.  ميريم توي يکي از جنگل هاي تايلند.  يک دعوت کننده داشتيم که من و شما را دعوت کرده به تايلند.  زمانيکه رفتيم  داخل جنگل،  ميگه زمانيکه شما داشتيد از شهر خودتون مي آمديد،  آيا با خودتون تبر آورديد؟ ميگيم نه ما تبر نياورديم. ميگه دوباره برگرديد شهر خودتون  از خونتون اگر تبر داريد که داريد، تبرتون را هم با خودتون بياريد.  خوب من و شما بر مي گرديم و يک تبر با خودمون بر مي داريم و بر مي گرديم توي جنگل هاي تايلند همان کسي که ما را دعوت کرده به ما يکي چيزي ميگه.  ميگه شما يک ساعت وقت داري که درخت قطع کنيد، بوسيله همان تبري که با خودت آوردي. يکساعت وقت داري  درخت قطع کني و به ازاي قطع هر درخت ۱۰۰۰ دلار به شما ميدم. فکر مي کني هزار دلار الان ميشه سيزده ميليون تومان و چقدر  خوب  و از اين حرفها. بعد ميگي تو يک ساعت مي تونم صدتا درخت قطع کنم که ميشه يک ميليارد و سيصد ميليون تومان به به.  خوب طرف من و شما را کنار هم ميذاره و ميگه استارت. زمانيکه استارت را گفت شما شروع مي کني تبر زدن. هي بزن و هي بزن.  من زمانيکه استارت را شنيدم ميرم پشت يک درخت . تو همينجور داري تبر مي زني ده دقيقه،‌بيست دقيقه، سي دقيقه، چهل دقيقه مي بيني درختِ هيچ تغييري نکرده و حتي يک درخت را ننداختي.  چرا؟ چون تبري که با خودت آوردي تايلند تبرِ تيزي نبوده.  ميام دنبال من مي بيني من پشت يک درخت نشستم، دارم با يک سنگي تبرم را تيز مي کنم.  خوب بعد از اينکه من حدود چهل دقيقه تبرم را تيز کردم در بيست دقيقه پاياني با هر سه يا چهار ضربه يک درخت را ميندازم.  متوجه شدي؟ تبر استعاره از باورهاي توست.  تو زمانيکه با باور کند ميري درخت قطع کني،  هيچ درختي قطع نميشه. تو آمدي کلي زحمت کشيدي ولي به هيچ نتيجه اي ختم نشده.  بعد نکته جالب اينه که تو زمانيکه مشغول تبر زدن با تبر کندت هستي اگر ببيني من پشت يک درخت نشستم و تبر نميزنم به من چي ميگي؟ کسي که باورهاي مشکل دار داره،  چي ميگه؟ ميگه پاشو خودت را مسخره کردي؟ بيا تبر بزن، زحمت بکش، درخت قطع کن.  ولي من با قوانين آشنام.  من ميدونم با تبر کند درخت قطع نميشه. من بايد تبرم را تيز کنم. تبر استعاره از باورهاي توست.  تو زمانيکه باورهات رو تيز ميکني، اصلا تو زمان کم نتايج فوق العاده برات رغم مي خوره. تو زمان کم يکسري نتايج ميگيره واو. يکسري  نتايجي مي گيري که خودت شگفت زده ميشي. بعد واسه من مي فرستي که بصيري من فلان اتفاق توي زندگيم افتاده؛ اين همه دنبال کار مي گشتم کار پيدا نمي شد، از زمانيکه باورم درست شد، آدمها به من پيشنهاد کار ميدن. آدمها با درصد بالا به من پيشنهاد کار ميدن.  علت چيه؟ زمانيکه تو باورهات باورهاي قدرتمند ميشه چه اتفاقي ميفته؟ نتايج فوق العاده مي گيري. بايد الان چيکار کني؟  بايد باورهاي اشتباهت را شناسايي کني. باورها از کجا در ما آدمها شکل ميگيره.  اين هم بهتون بگم.  بعضي منابع ميگن يک تا هفت سال،  بعضي ميگن يک تا دوازده سال.  باورها بواسطه آدمهاي نزديکت در بچگي در شما ايجاد شده. مامانت، بابات، اطرافيانت چجوري صحبت مي کردند؟ تو بچگي معلمت چجوري صحبت مي کرده با تو؟  چه حرفهايي را ميزده بهت؟ تلوزيون چي را پخش مي کرده؟ چرا ۹۹ درصد مردم ايران وضعيت مالي مزخرفي دارند؟  چون باورهاشون مشکل دارند.  چرا باورهاشون مشکل دارده؟ چون از بچگي بهشون گفتن پول  به راحتي بدست نمياد.  خوب کسي که باورش اينه پول به راحتي به دست نمياد، پولم به راحتي در زندگيش به دست نمياد.  اونيکه باور داره بايد سگ دو بزنه،‌خوب بايد بزنه. ما باورهاي مشکلدار توي زندگيمون داريم. زمانيکه باورهامون را درست کنيم همه چيز زندگيمون درست ميشه. حالا من متخصص پولسازيم. من متخصص باورسازيم.  تو خيلي از شهرهاي ايران و کشورهاي مختلف دنيا رفتم دوره ديدم. من بلدم چطوري ميشه پول در آورد.  يکسري ها هستند که به شما ميگن، شما برو فلان کار را انجام بده . بعد بهش ميگي من پولدار ميشم. ميگه ان شاء اله.  يعني چي ان شاء اله.  ان شاء اله اصلا يعني چي؟ من با ان شاء اله مشکل دارم. خدا آن چيزي را ميخاد که تو ميخاي.  خواست خداوند خواست توِ و  چه بسا خداوند بيشتر از تو راغب تو به خواسته ات برسي.  من علوم تشکيکي بهت ياد نميدم من علوم قطعي بهت ياد ميدم. من يک چيزي را بهت ياد نميدم که فردا روز بهت بگم حالا تو رفتي انجام کردي نشد ديگه . يک چيزي را بهت ياد ميدم که اگر  اجرا ني صد در صد بشه.  علوم قطعي را بهت ياد ميدم. خيلي وقتها هست آدمها ميان پيش من که آقاي بصيري به نظرت من پولدار ميشم؟  من يک تستي را ميذارم جلوشون.  تست پولسازيِ.  بذاريد اصلا اين تست را با شما هم انجام بديم.  با همين وضعيتي که داريد اصلا فرض کنيد توي دوره من شرکت نکرديد؛ جواب سوالهاي من را براي تست پولسازي  براساس تفکرات ديروزتون بديد.  قبل از اينکه فايلهاي من را بشنويد.  بر اساس الانتون نه. الان شما داريد تغيير مي کنيد. فايلهاي من سراسر انرژيِ.  سراسر باور جديدِ که داره به سمتت پرتاب ميشه. با مغز ديروزت جواب بده. خودکار،‌ کاغذها که حتما همراهتان هست.  بذاريد براتون تست پولسازي انجام بدم ببينم با باورهايي که تا ديروز داشتيد،  اصلا احتمال داشته پولدار بشي.  بايد ده تا جمله اي که ميگم را يادداشت کنيد،  به هر جمله بين ۱ تا ۱۰ نمره بديد. بين ۱ تا ۱۰ نمره بديد يعني  چقدر به اين جمله باور داريد؟  براساس مغز ديروزت نمره بده. براساس الانت نه. چون براساس الانت بخواهي نمره بدي،‌خيلي هاش رو بالا نمره ميدي. چون تو الان وارد مدار جديد شدي. وارد مدار پولسازي شدي.  براساس مغز ديروزت جواب بده.  پس ده تا جمله ميگم، جملات را ياداشت کنيد و همان موقع که جمله را گفتم  بين ۱ تا ۱۰ بهش نمره بده.  اگر خيلي به اين جمله اي که من ميگم معتقد بودي،  بهش ده بده. اگر يک کم معتقد بودي شش بده.  اگر اصلا معتقد نبودي يک بده.  براساس باورت و اعتقادت به اين جمله ، نمره بده بين ۱ تا ۱۰.   جمله اول را يادداشت کن.  بدست آوردن پول آسانترين کار دنياست.   من الان به اين باور رسيدم که پول در آوردن دقيقا مثل نفس کشيدنِ. همينجوري که به راحتي ميتونيم نفس بکشيم، به راحتي هم مي تونيم پول در بياريم.حالا تو براساس مغز ديروزت،‌ چقدر به اين جمله اعتقاد داشتي؟ اگر اصلا اعتقاد نداشتي که آسانترين کارِ،  بعضي ها اينجوريند دوست دارم واقعيت جواب بديد. واقعيت جواب دادن خيلي تاثير گذاره. تو زمانيکه به خودت دروغ بگي، ديگه تمومِ. ديگه به نتيجه نميرسي.  بايد براساس واقعيت جلو بري.  بدست آوردن پول آسانترين کار دنياست،  نمره ات را بنويس. جمله دوم، هر چقدر ايمان انسان بالاتر رود، انسان ثروتمندتر مي شود. جمله رو ببين، به به.  هر چقدر ايمان من بالاتر بره،‌ ايمانم به کي؟ ايمانم به خدا، به خودم . به دو تا خ خدا و خودم.  هر چقدر ايمان من بالاتر برِ من ثروتمندتر ميشم. اگر باور کامل داري عدد ده را بده. براساس ايماني که داري عدد بين ۱ تا ۱۰ بده.  جمله سوم،  در ايران پول در آوردن خيلي آسانتراز کشورهاي آمريکايي و اروپائي هست.  بيه اين جمله نمره بده. من الان باوردارم که پول در آوردن توي ايران به شدت آسانِ. چرا؟ چون ۹۹ درصد ما ايراني ها شيرازي هستيم.  من شيرازي ميگم شوخي مي کنم.  شيرازي ها خيلي آدمهاي دوست داشتني هستند.  من اعتقاد دارم ما ايراني ها ۹۹ درصد چون خيلي تنبل هستند،‌ پول در آوردن  در ايران خيلي آسانترِ. تو يک کوچلو تلاش کني، يک کوچولو خلاقيت بخرج بدي، يک کوچولو باورهات را درست کني به راحتي مي توني پول دربياري. پس به اين جمله بر اساس مغز ديروزت نمره بده. جمله چهارم. تحصيلات دانشگاهي و آکادميک تاثير آنچناني در ثروتمند شدن ندارد. برام خيلي جالب بود. ديروز توي پيام ها ديدم يک خانمي پيام داده بود که آقاي بصيري من بعد از اينکه فايل شما را گوش کردم تصميم گرفتم براي کنکور درس نخونم.  چون من مي خواستم با قبولي در کنکور پزشکي بخونم تا به واسطه پزشکي پولدار بشم.  الان فهميدم پزشکي هدف من نبوده پول هدف من بوده. خوب چرا ۷ سال، ۱۰ سال زندگيش را بذاره از همين الان برو دنبال پول. من هر ماه مراجعه کننده هايي دارم از شهرهاي استان هاي مختلف که پزشک و دندان پزشک هستند ولي مطب هاشون خاليه.  ميگن چيکار کنيم که مطبمون پر بشه. رفتند ساليان سال درس خوندن ولي مطب خاليه. ديگه گذشت آن زمانيکه تو بواسطه دکترا، بواسطه مدرکت مطبت پر ميشد.  الان اصلا از اين خبرها نيست. بايد باورهات را درست کني.  خوب جمله چهارم را هم بهتون گفتم نمره بديد.  جمله پنجم. من در هر کاري که  بشم سود عالي کسب مي کنم. بعضي ها باورشون اينه که من در هر کاري که ميرم گند ميزنم.  حدود يک ماه پيش يک مراجعه کننده اي داشتم که مي گفت من در هر کاري که ميرم آن کار کلا ورشکست ميشه.  خوب با اين باور هر کار ديگه اي هم که راه بيندازه ورشکست ميشه.  من اصلا از وضع نابسامان مملکت و گراني  و بيکاري و صحبت هايي از اين قبيل اصلا صحبت نمي کنم. اگر اصلا صحبت نمي کني ۱۰ و اگر کمتر صحبت مي کني، کمتر نمره بده.  من در زندگيم اصلا راجع به فقر صحبت نمي کنم. چون از کلامت بر تو حکم مي شود.  اگر تو را جع به فقر صحبت کني فقر را به زندگيت دعوت مي کني.  اگر راجع به بيکاري صحبت کني، بيکاري را به زندگيت دعوت مي کني.  اگر راجع به دزدي صحبت کني، دزدي را به زندگيت دعويت مي کني.  من اين کار را انجام نميدم.  کي ها اين قضيه را تو خانواده هاشون داشتند که يکي تو خانواده مريض ميشه، مثلا سرطان داره. بعد کل خانواده درباره سرطان اين بنده خدا هي با همديگه صحبت مي کنند.  پايان يکسال چه اتفاقي ميفته دو تا ديگه از اعضاي خانواده هم سرطان مي گيرند.  علت چيه؟  ما راجع به هر چي صحبت مي کنيم تو زندگي پديدارش مي کنيم.  راجع به ثروتمندي صحبت مي کنيد يا را جع به فقر و گراني و بيکاري.  راجع به هر چي صحبت کني تو زندگيت پديدار ميشه.  من اصلا راجع به فقر صحبت نمي کنم.  من مخالف درجه يک انتقادهاي مزخرفم.  بعضي ها تو کشور هستند که کارشون اينه که فقط انتقاد کنند.  منم انتقاد دارم به عملکرد مسئولين.  من هم اعتقاد دارم که خيلي از تصميمات اشکال داره.  ولي من ميخام پولدار بشم.  من ميدونم با صحبت کردن راجع به مشکلات  کشور، مشکلات بيشتري به زندگي خودم دعوت مي کنم. مگه ديوانه ام که مشکل به زندگي خودم دعوت کنم.  من راجع به ثروتمندي صحبت مي کنم راجع به حال خوب صحبت مي کنم.  حال بهتري به زندگيم دعوت مي کنم. جمله ششم. من  وقتي خانه گرانقيمت يا ماشين گرانقيمت مي بينم،  خوشحال مي شوم، واو، خيلي مهمِ.  ماشين گرانقيمت مي بيني،‌خونه چند ميلياردي مي بيني،  خوشحال ميشي؟  يا ميگي اين پدر سوخته دزد،  معولم نيست که پول کي را کرده تو شيشه تا اين را خريده.  من در بچگي خيلي سالها توي خونه مستجري مي نشستيم.  از بچگي زمانيکه آدم پولدار مي ديديم،‌بابا هي مي گفت، ببين من مثل اينها دزد که نيستم.  و رفته بود توي باورهاي ذهني من که پولدار ها همشون دزدند.  مي بينيد چه باورت سميِ است.  کسي که باورش اين باشه که پولدارها همشون دزدند،  هيچوقت تو زندگيش پولدار نميشه.  چون روح ما انسانها نمي خواد دزد باشه. گرفتيد جريان چيه؟ دارم چيزي را  بهت آموزش ميدم که تو ايران هيچکس نميگه. خيلي مهمه. جمله هشتم. هر زمانيکه پول زيادي بدست مي آورم، اولين کاري که  مي کنم، کمک به نيازمندان است. باور کنيد از هر دستي بدي، از همان دست مي گيري. ما مگه تو قرآن نداريم،  يک دانه را ميکاري، دهها و صدها خوشه  به بار مياد که در خوشه،  صدها دانه است. تو يک کمک کوچولو مي کني صدها برابرش به طرف تو بر مي گرده.  چقدر تو زندگيت کمک مي کني؟  صد هزار تومان دستت مياد ميري ده درصدش را ببخشي. واسم خيلي جالبِ اين ۹۹ درصد که زندگي هاي مزخرف دارند، زمانيکه اين جمله را بهشون ميگم؛ درجا ميگن خودم از همه نيازمندترم. مطمئنم خيلي هاتون اين مشکل را داريد.  آيا شما وقتي پول دستت مياد، درجا بخشي از آن را مي بخشيد؟ نمي گم همش را ببخش.  . ميري بخشي از آن را ببخشي. خوب به اين جمله هم نمره بده. جمله نهم. بيشتر ثروتمندان انسان هاي خوبي هستند و  از راههاي درست ثروتمند شده اند. به جمله توجه کن. بيشتر ثروتمندان انسان هاي خوبي هستند و از راههاي درستي ثروتمند شده اند. مطمئنم اگر تا ديروز ازت مي پرسيدم آدمها چجوري ثروتمند ميشند، مي گفتي بيشترشون دزدي مي کنند، اختلاس مي کنند، کلاهبرداري مي کنند ولي من صدها آدم را مي شناسم که درآمدهاي فوق العاده ميلياردي  دارند، دزدي هم نمي کنند. وام دولتي هم نمي گيرند، به هيچ رانتي هم وصل نيستند.  من کلي آدم خوب مي شناسم.  حالا تو باورت چجوريه؟ آيا تو هم باور داري که بيشتر ثروتمندان آدمهاي خوبي هستند؟ جمله دهم. عاشق آدمهاي روي زمين هستم.  و هميشه در انديشه خدمت هستم. خيلي جمله مهمِ. ببين جمله دهم دو بخشِ.  عاشق انسان هاي روز زمين هستي يا نيستي؟ ۹۹ درصد ايراني ها از بقيه مردم متنفرند.  ۹۹ درصد ما ايراني ها از اصلا در انديشه خدمت نيستيم.  همش به اين فکر مي کنيم که اگر من خدمتي کنم، بايد يک پولي را طرف به من بده. اگر اينجوري فکر کني،‌شما خدا را نمي شناسي.  اگر اينجوري فکر کني، شما نظام هستي را نشناختي.  اگر اينجوري فکر کني قانونمندي هاي نظام هندسي را نشناختي.  مگه پول را مردم به من ميدن. مردم وسيله خداوند هستند. مردم دست خداوند هستند. من هر وقت کسي پولي را به دستم مي رسونه،  هر وقت کلاسي برگزار مي کنم، آدمها ميان به من پول ميدن، من ازشون تشکر مي کنم.  ولي ميدونم آدمها نيستند که به من پول ميدن. من ميدونم آدمها دست خداوند هستند.  خداوند داره به من پول ميده خداوند انداخته تو دل آدمها،‌فلان پول را به من بدن. يک چيز با حال بهتون بگم. کلاس سي ميليوني فکر مي کني،‌آدمها بايد پول بدن يا ندن؟  خوب ۹۹ درصد آدمها، آدم معموليند. آنهائيکه زندگي هاي معمولي دارند ميگن کلاس سي ميليوني! کي پيدا ميشه؟ بعضي از اين ۹۹ درصدي ها که به هيچ جا نمي رسند ميگن کدام اسکولي پيدا ميشه که سي ميليون بابت کلاس بده. ولي من قانونمندي هاي نظام هستي را مي شناسم. بخاطر همين که هر شهرستاني ميرم دهها آدم ميان کلاس من ثبت نام مي کنند، کلاس سي ميليون توماني.  چرا چون خداوند تو دلشون انداخته بيان  کلاس من ثبت نام کنند.  من از آدمها تشکر مي کنم براي کاري که براي من انجام ميدم.  ولي من ميدونم که آدمها دست خداوند هستند.  به اين جمله فکر کنيد،‌طرف ميگه بصيري بدبختت مي کنم.  اگر من بواسطه حرف اين آدم ناراحت بشم يعني قدرت را به کي دادم؟ قدرت را دادم به آن آدم درحاليکه  آن آدم دست خداوندِ.  مگه يک آدم ميتونه من را بدبخت کنه،‌اگر خدا نخاد.  من هميشه ميگم صاحب آبرو خداست. طرف ميگه آبروت را  مي برم. صاحب آبرو خداست. انسانها دست خداوند هستند. تا زمانيکه خدا نخاد،‌ آبروي کسي ريخته نميشه. به جمله دهمم فکر کنيد. عاشق انسانهاي روي زمين هستم و هميشه در انديشه خدمت هستم. خوب اين ده تا جمله را بايد چيکار کني؟  اين ده تا جمله را روي کاغذ يادداشت کنيد،‌ کنار هر جمله از صفر تا ده نمره بديد و پايان ده جمله نمراتتون را با همديگه جمع کنيد. طرف مثلا ميگه بدست آوردن پول آسانترين کار دنياست،‌ نمرش يکِ،  هرچقدر ايمان انسان بيشتر باشد،‌انسان ثروتمند تر مي شود ،‌نمرش پنجِ.  هر نمره اي که شما فکر مي کني با مغز ديروزت.  پس الان بايد چيکار کني؟  بايد کاري که انجام ميدي اين باشه. ده تا جمله را  روي کاغذ مي نويسي، نمراتش را کنارش مي نويسي.  جمع نمراتش را پائينش مي نويسي،  از روي کاغذ عکس مي گيري براي من مي فرستي. جمله دهم را يادتون نره.  من عاشق انسان هاي روز زمين هستم و هميشه در انديشه خدمتم. کلاس رايگاني که من دارم در آن به شما آموزش ميدم، حداقي يک ميليارد تومان توي ايران و خارج از ايران براش خرج کردم.  چرا به صورت رايگان دارم ارائه ميدم.  چون من ميدونم که اگر من  به مردم کشورم خدمت کنم،  خداوند از دست ديگه خودش به من روزي رساني مي کنه. يک چيز خيلي با حال بهتون بگم. بهتون گفتم که سال ۹۱ يکبار ديگه من اين کلاس را بصورت رايگان برگزار کردم. حالا يک نکته جالب، زمانيکه تمام شد،  نزديک يک چهارم شرکت کننده ها بين يک ميليون تا بيست و پنج ميليون پول به حساب من ريختند.  با اينکه کلاس من کاملا رايگان بود.  بهشون مي گفتم چرا داريد پول ميريزيد؟  مي گفتند آقاي بصيري، من بواسطه کلاس شما ۵۰ ميليون تومان در آوردم.  خوب شما باعث اين ۵۰ مليون شديد، بخشي از آن تقديم شما. و يک چيز ديگه بهتون بگم  من زمانيکه به کسي بصورت رايگان خدمتي مي کنم، خداوند بواسطه ۷ ميليارد دستي که داره به من خدمت مي رساند.  ۷ ميليارد انسان هاي روز زمين دست هاي خداوند هستند.  به من خدمت مي رسه به من پول مي رسه و اتفاقات فوق العاده توي زندگيم ميفته. يک چيز ديگه هم بهتون بگم.  خيلي دوست دارم همش باهاتون صحبت کنم و تجربه هام را بگم.  آدمها زماني تو زندگيشون استرس ايجاد ميشه، زماني آدمها بهشون فشار عصبي وارد ميشه،  که قدرت را در دست مردم مي بينند. عزيزان دلم. در اين عالم همه قدرت در دستان خداست. همه قدرت در دستان خداست . آدمها هيچ نيرويي در اين دنيا ندارند. من باور دارم که خداوند  از بي شمار راه ميتونه به من پول برسونه. به من ميتونه خوشحالي برسونه، خوشبختي را برسونه. بخاطر اينه که من پشت يک در متوقف نميشم.  من بجاي کوبيدن يک در بصورت پيوسته،  که در مردم باشه، من در خداوند را مي کوبم.  من ساليان سال ِ که از مردم هيچي نخواستم. از مردم درخواستي ندارم. چون من ميدونم مردم نيرويي ندارند. قدرت در دستان خداست عزيزانم. زمانيکه قدرت را در  دستان خداوند ببيني،  آرامي.  چون خدا از بي شمار راه به تو مي تونه روزي برسونه.  ازت ميخام رفقيم من، فايل اين جلسه را که يکساعت ميشه، بارها و بارها گوش کني.  و تمرين را انجام بديد.  عزيزان دلم عاشقتونم،  عاشقتونم، عاشقتونم چون شما تکه اي از خداوند هستيد.   چون شما خود خداوند هستيد. از خداوند ميخام بدرخشيد، آرام باشيد. از خداوند ميخام  پول بدست بياريد عالي زياد. آنقدر که نتونيد بشماريدش و با پولتون بتونيد به هزاران آدم خدمت کنيد. تا سلامي ديگه همتون را به خدواند منان مي سپارم . عزيزان دلم شبتون بهشت.    

دانلود فايل پي دي اف جلسه دوم

khod

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب