درس ۸ تاپ ناچ ۲ درباره هنر و توصيف کارهاي هنري است. گرامر درس درخصوص مجهول کردن جمله هاي معلوم است. در ابتدا با عبارات و لغات جديد آشنا مي شويم.
I had no idea = I didn't know
Believe it or not = I have some information that may surprise you
How do you like that = I'm really surprised!
you can't always judge a book by its cover = You can't really know someone just by looking at him or her I find it
to each his own = Everyone has a different opinion
I'm just not really into = I don't really like
painting = نقاشي؛ fashion = مد؛ sculpture = مجسمه سازي؛ photography = عکاسي؛ drawing = طراحي؛ jewelry = جواهرسازي
Adjectives to describe art صفاتي براي توصيف هنر
beautiful = زيبا؛ awful= افتضاح؛ exciting = هيجان انگيز؛ boring = خسته کننده؛ fascinating = شگفت انگيز؛ weird = عجيب؛ relaxing = آرامش بخش؛ silly = مزخرف، احمقانه؛ thought-provoking = تاملبرانگیز ؛ depressing = غم انگيز؛ feminine = زنانه؛ masculine = مردانه؛ unusual = غيرمعمول؛ practical = کاربردي،مفيد؛ interesting = جالب
realistic = واقع بین؛ abstract = انتزاعی ؛ traditional = سنتي modern = مدرن
glass = شيشه اي؛ silver = نقره؛ gold = طلائي؛ wood = چوبي؛ cloth = پارچه اي؛ stone = سنگي؛ ceramic = سفالی
be inspired by = با الهام از؛ be influenced by = تحت تاثير واقع شدن؛ be fascinated by = شيفته شدن، مجذوب شدن؛ be moved by = تهییج شدن
گرامر: مجهول يعني اينکه ما در مورد فاعل جهل داريم. در جملات مجهول فاعل مشخص نيست يا اهميت ندارد. براي تبديل جمله معلوم به مجهول؛ مفعول را به اول جمله آورده و قسمت سوم فعل را بکار مي بريم و اگر بخواهيم به فاعل اشاره کنيم آن را در آخر جمله مي آوريم.
سوالي جملات مجهول
مکالمه:
someone recommend a museum کسي يک موزه را پيشنهاد مي کند
A: Be sure not to miss the Louvre while you're in Paris .
وقتي در پاريس هستي مطمئن شو که موزه لور را از دست ندهي
B: Really? Why's that?
واقعا؟چرا/
A: Well, for one thing, that famous painting, the Mona Lisa, is kept there.
خوب يک مورد اين است که نقاشي معروف موناليزا در آنجا نگهداري مي شود
B: No kidding! I've always wanted to see the Mona Lisa!
شوخي مي کني! من هميشه خواسته ام موناليزا را ببينم
A: Well, they have a great collection of paintings. You'll love it.
خوب آنها يک مجموعه عالي نقاشي دارند. شما آن را دوست خواهيد داشت
B: Thanks for the suggestion!
ممنون براي پيشنهادت
مکالمه: someone asking about an object کسي در مورد يک شي سوال مي پرسد
A: Excuse me. What's this figure made of?
ببخشيد اين تنديس از چي ساخته شده است؟
B: Wood. It's handmade.
چوب. آن ساخت دست است
A: Really? Where was it made?
واقعا؟ کجا آن ساخته شده است؟
B: Mexico. What do you think of it?
مکزيک. در مورد آن نظرت چيه؟
A: It's fantastic!
عالي است
Reading
Is it talent or hard work?
When children are asked to draw or paint a picture, they are happy to oblige. And they are willing to talk about and show their creation to anyone they meet. But when adults are asked to do the same thing, they typically get nervous and refuse to even try; claiming that they have no talent.
استعداد يا کار سخت؟
هنگامی که از کودکان خواسته می شود یک تصویر را بکشند یا نقاشي کنند، خوشحال می شوند که آن را انجام دهند. و آنها مي خواهند کارشان را به هر كس كه ملاقات می كنند نشان دهند و درباره آن صحبت كنند. اما وقتی از بزرگسالان خواسته می شود همین کار را انجام دهند ، معمولاً عصبی می شوند و حتی از امتحان کردنش امتناع می ورزند. ادعا می کنند که استعدادی ندارند.
Most adults see themselves as lacking the -artistic gene." However, when you look at drawings made by artists when they were children, their work doesn't differ much from the scribbles and stick figures all children draw when they are young. When Don Lipski, who makes a successful living as a professional artist, looks back at drawings that he made as a child, he doesn't find any early evidence of his own artistic talent. "۱ was always making things ... doodling and putting things together. I didn't think of myself as a creative person. I was just doing what all kids do."
اکثر بزرگسالان خود را فاقد ژن هنری می دانند. "با این وجود ، وقتی به نقاشی هایی که توسط هنرمندان در زمان کودکی انجام می شود نگاه می کنی ، کار آنها تفاوت زیادی با تصاوير و خط خطي هايي که همه کودکان در زمان کودکي ترسیم می کنند، ندارند. دون ليپسکسي که به عنوان یک هنرمند حرفه ای زندگی موفق دارد، وقتي به نقاشی هایی که در کودکی کرده بود ، نگاه می کند ، او هیچ مدرکی از استعداد هنری خودش پیدا نمی کند. "من همیشه چیزها را می ساختم ... .خط خطي مي کردم و چيزها را کنار هم قرار مي دادم. من فکر نمی کردم فرد خلاقي باشم. من فقط کاری را انجام می دادم که همه بچه ها انجام می دهند. "
The general belief is that artistic talent is something one is born with: a person either has talent or does not. Clearly, great artists like Michelangelo or Picasso had natural talent and possessed more artistic ability than the average person. However, one factor that isn't often considered is the role that years of training, practice, and hard work have played in the creation of great pieces of art. In addition, most artists are successful because they are passionate about their an—they love what they do. Their passion motivates them to continue to create—and improve their ability—day after day. While natural talent may be an advantage, hard work appears to be a necessary part of the creative process.
اعتقاد عمومی این است که استعداد هنری چیزی است که با آن متولد می شويد: فرد یا استعداد دارد یا ندارد. بدیهی است ، هنرمندان بزرگی مانند میکل آنژ یا پیکاسو استعداد طبیعی داشتند و توانایی هنری بیشتری نسبت به یک فرد متوسط داشتند. با این حال ، یکی از عواملی که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد ، نقشی است که سال ها آموزش ، تمرین و سخت کوشی در خلق آثار هنری عالی داشته اند. علاوه بر این ، بیشتر هنرمندان موفق هستند زیرا علاقه مند به کار خود هستند - کاری را که می کنند دوست دارند. اشتیاق آنها به آنها انگیزه می دهد که روز به روز به ایجاد و بهبود توانایی خود ادامه دهند. در حالی که استعداد طبیعی ممکن است یک مزیت باشد، به نظر می رسد کار سخت بخشی ضروری از روند خلاقيت است.
In Drawing on the Right Side of the Brain, author Betty Edwards argues that while few people are born with natural artistic talent, all of us have the potential to improve our artistic ability. We just have to be willing to keep working at it. She claims that anyone can learn to use the right side of the brain, the side that governs visual skills like drawing and painting. In other words, artistic ability can be learned.
با قرار گرفتن طراحي در سمت راست مغز، بتی ادواردز که نویسنده است، استدلال می کند که اگرچه تعداد کمی از افراد با استعداد طبیعی هنری متولد می شوند ، همه ما این توانایی را داریم که توانایی هنری خود را ارتقا دهیم. ما فقط باید مایل به ادامه کار باشیم. او ادعا می کند که هر کس می تواند یاد بگیرد از سمت راست مغز استفاده کند ، همان طرفی از مغز که مهارت های بینایی مانند طراحي و نقاشی را کنترل مي کند. به عبارت دیگر ، توانایی هنری را می توان آموخت.