درس ۹ اینترچنج ۳ درباره خدماتی است که هر روزه به ما پیشنهاد می شود و گرامر این درس درخصوص جملات سببی است. در ابتدا ۹ تا از این خدماتی که هر روزه ارائه می شوند در اینجا آمده است.
Home repairs = تعمیرات خانه
Language tutoring = آموزش زبان
Computer services = خدمات کامپیوتری
Moving services = خدمات حمل و نقل
House cleaning = تمیز کردن خانه
Music lessons = کلاس موسیقی
Pet-sitting = نگهداری از حیوانات دست آموز
Financial services= خدمات مالی
Clothing alterations = تغییرات لباس
لغات:
broken up with = پایان دادن به یک رابطه عاشقانه
came up with = ایده به ذهن رسیدن، پیشنهاد کردن
looking forward to = چشم به راه بودن، مشتاق بودن
cut down on = کاهش دادن مقدار
keep up with = پا به پای کسی رفتن
put up with = تحمل کردن
get along with = کنار آمدن با
take care of = مراقبت کردن
گرامر:
جملات سببی به دو صورت معلوم و مجهول بکار می روند که در هر دو حال get یا have را بکار می بریم که فرمول آن به شکل زیر است:
قسمت سوم فعل + مفعول +have/get + فاعل= حالت مجهول
دادم ماشینم را شستن I had/got my car washed
مفعول + فعل + فاعل + have/get + فاعل = حالت معلوم(با get فعل با to می آید)
دادم جان ماشینم را تعمیر کند I got John to fix my car
بخش دوم گرامر در خصوص نحوه ارائه پیشنهاد به افراد است.
مکالمه: من دست و پا چلفتیم I have two left feet
James: This is so depressing! I haven't had a date since Angela broke up with me. What can I do?
جیمز: این خیلی ناراحت کننده است! از وقتی که با آنجلا به هم زدم ( قطع ارتباط عاشقانه) دیگر یک قرار ( باجنس مخالف) نداشته ام
Mike: Why don't you join an online dating service? That's how I met Amy.
مایک: چرا به خدمات قرار آنلاین نمی پیوندی: من به این طریق با امی ملاقات کردم.
James: Actually, I've tried that. But the people you meet are always different from what you expect.
جمیز: در حقیقت من آن را امتحان کرده ام اما همیشه افرادی را که ملاقات می کنی با آنچه انتظار داری فرق دارند
Mike: Well, what about taking a dance class? A friend of mine met his wife that way.
مایک: خوب نظرت در مورد کلاس رقص چیه؟ یکی از دوستان من همسرش را به این طرییق ملاقات کرد
James: A dance class? Are you serious?
جیمز: کلاس رقص؟ جدی میگی؟
Mike: Sure, why not? They offer them here at the gym.
مایک: بله چرا که نه؟ همین جا در باشگاه به آنها پیشنهاد شد.
James: I don't think that's a very good idea. Have you ever seen me dance? I have two left feet!
جیمز: فکر نمی کنم ایده خیلی خوبی باشد. تاکنون رقص من را دیده ای؟ من تو رقصیدن دست و پا چلفتی ام
Reading
Critical Thinking تفکر انتقادی
۱"Think before you speak!" Has anyone ever said that to you? It's only human to react quickly and perhaps emotionally to things that happen. But without giving ourselves sufficient thinking time, we may see things in terms of black and white instead of considering various shades of gray or other colors. Also, it's all too easy to ignore connections and consequences
۱ "قبل از صحبت کردن فکر کنید!" آیا تا به حال کسی این را به شما گفته است؟ این فقط انسان است که به سرعت و شاید عاطفی نسبت به اتفاقاتی که رخ می دهد واکنش نشان می دهد. اما بدون اینکه به خود زمان کافی برای فکر کردن بدهیم ، ممکن است به جای در نظر گرفتن سایه های مختلف خاکستری یا رنگ های دیگر ، ما چیزها را سیاه و سفید می بینیم. همچنین ، بسیار ساده است که ارتباطات و پیامدهای آنها را نادیده بگیریم.
۲At one level, thinking is fairly simple. For instance, it might simply involve making a shopping list. However, there is a deeper and more complex level of thinking. This is often called "critical thinking," and it has several characteristics. First, it requires that you rely on reason rather than emotion. This means you have to look objectively at all available evidence and decide if it is true, false, or perhaps partly true. Second, you have to be self-aware and recognize your biases and prejudices because these may cause you to think subjectively. A third characteristic is that you need to be open to new ideas and interpretations
۲ در یک سطح ، تفکر بسیار ساده است. به عنوان مثال ، ممکن است به سادگی شامل تهیه لیست خرید باشد. با این حال ، سطح تفکر عمیق تر و پیچیده تری وجود دارد. این اغلب "تفکر انتقادی" خوانده می شود و دارای چندین ویژگی است. اول ، این امر مستلزم این است که شما به عقل تکیه کنید نه احساسات. این بدان معناست که شما باید به صورت عینی به تمام شواهد موجود نگاه کنید و تصمیم بگیرید که آیا این واقعیت دارد ، نادرست است یا شاید تا حدی درست باشد. دوم ، شما باید خودآگاه باشید و تعصبات و پیش داوری های خود را بشناسید زیرا ممکن است این باعث شود شما براساس نظر شخصی، فکر کنید. ویژگی سوم این است که ذهن شما باید در برابر ایده ها و تفسیرهای جدید باز باشد.
۳Critical thinking can help you in just about everything you do. One of the most important things it helps you do is solve problems. This has always been an asset in many traditional fields, such as education, research, business and management. But it's also very useful to help people keep up with the new, fast-moving knowledge economy, which is driven by information and technology. Modern workers often have to analyze and integrate information from many different sources in order to solve problems
تفکر انتقادی تقریباً می تواند در هر کاری که انجام می دهید به شما کمک کند. یکی از مهمترین کارهایی که آن می توان به شما کمک کند؛ حل مشکلات است که در بسیاری از زمینه های سنتی مانند آموزش ، تحقیق ، تجارت و مدیریت یک سرمایه بوده است. همچنین آن می توان به مردم کمک کند تا پا به پای اقتصاد جدید دانش محور پرشتاب که توسط اطلاعات و فناوری هدایت می شود، حرکت کنند. کارکنان مدرن غالباً برای حل مشکلات مجبور به تجزیه و تحلیل و ادغام اطلاعات از منابع مختلف هستند.
۴We all sometimes speak before we think, and we all have blind spots. Nevertheless, while thinking critically doesn't always happen automatically, it will certainly serve you well whatever you do in life.
ما همگی گاهی اوقات قبل از اینکه فکر کنیم حرف می زنیم و همه ما نقاط ضعفی داریم. با این وجود درحالیکه تفکر انتقادی همیشه به صورت خودکار اتفاق نمی افتد آن قطعاٌ به شما کمک می کند تا هرچیزی را بهتر در زندگی انجام دهید