رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۱۲:۲۴:۳۵ ۲۰۲۴/۰۲/۰۵     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

interchange

درس ۳ اینترچنج ۳ درباره انواع درخواستهایی است که افراد از هم دارند و گرامر درس نیز در خصوص نحوه بیان درخواست بصورت مستقیم و غیرمستقیم است. در ابتدا با تعدادی از این درخواست ها آشنا می شویم.

buy me a coffee برای من قهوه بخر
treat me to a movie من را به سینما مهمان کن
fix my computer کامپیوترم من را تعمیر کن
babysit my kids از بچه های من مراقبت کن
lend me some money به من مقداری پول قرض بده
help me move to a new apartment به من کمک کن تا به آپارتمان جدید نقل مکان کنم
pick up some groceries مقداری خوار و بار بردار (بیاور)

donate to my favorite charity به خیریه مورد علاقه من اهدا کنید

مکالمه:Would you mind مانعی ندارد؟

 

Min-gu:‎ Hello?‎
مینگو: سلام؟
Jana:‎ Hi, Min-gu.‎ This is Jana.‎
جانا: سلام، مینگو. من جانا هستم.
mokalemehinterchange Min-gu:‎ Oh, hi, Jana.‎ What's up?‎
مینگو: آه، سلام جانا. چه خبر؟
Jana:‎ My best friend is in a band, and I'm going to one of his concerts this weekend.‎ I'd love to take some pictures for his website.‎ Would you mind if I borrowed your new camera?‎
جانا: بهترین دوستم در یک گروه موسیقی است و من می خواهم آخر این هفته به یکی از کنسرت های او بروم. من می خواهم تعدای عکس برای وب سایت او بگیرم. اشکال نداره که دوربین جدید شما را امانت بگیرم
Min-gu:‎ Urn, no.‎ That's OK, I guess.‎ I don't think I'll need it for anything.‎
مینگو: نه. فکر کنم مشکلی نباشه. فکر نکنم به آن نیاز داشته باشم
Jana:‎ Thanks a million.‎
جانا: بسیار ممنونم
 Min-gu:‎ Sure.‎ Uh, have you used a camera like mine before?‎ It's sort of complicated.‎
 میگو:قابل نداره. قبلاٌ با دوربینی شبیه مال من کار کرده ای؟ یک جورایی پیچیده است.
 Jana:‎ Uh-huh, sure, a couple of times.‎ Would it be OK if I picked it up on Friday night?‎
جانا: بله چند باری. جمعه شب خوب است بیایم آن را ببرم؟
Min-gu:‎ Yeah, l guess so.‎
مینگو: بله به گمانم

گرامر: روش های مختلف بیان درخواست در تصویر زیر آمده است:

darkhastdarinterchange

ادامه گرامر درباره نحوه بیان بصورت غیر مستقیم است.

gramerinterchange

Reading

readinginterchange

۱Living in a foreign culture can be exciting, but it can also be confusing.‎ A group of Americans who taught English in other countries recently discussed their experiences.‎ They decided that miscommunications were always possible, even over something as simple as "yes" and "no.‎"

۱ زندگی در یک فرهنگ خارجی می تواند هیجان انگیز باشد ، اما همچنین می تواند گیج کننده باشد. گروهی از آمریکایی ها که  انگلیسی در کشورهای دیگر تدریس می کردند ، اخیراً در مورد تجربیات خود بحث کردند. آنها مصمم بودند  كه سوء تفاهم همواره امكان پذير است؛ حتي در مورد موارد ساده همانند "بله" و "نه".

۲On her first day in Micronesia, Lisa thought people were ignoring her requests.‎ The day was hot, and she needed a cold drink.‎ She went into a store and asked, "Do you have cold drinks?‎" The woman there didn't say anything.‎ Lisa rephrased the question.‎ Still the woman said nothing.‎ Lisa gave up and left the store.‎ She later learned that the woman had answered her:‎ She had raised her eyebrows, which in Micronesia means ‪"yes.‎"‬

۲ در اولین روز حضورش در میکرونزی ، لیزا فکر کرد که مردم به درخواست های او توجه نمی کنند. روز گرم بود و او به نوشیدنی سرد احتیاج داشت. او وارد یک فروشگاه شد و پرسید: "آیا شما نوشیدنی سرد دارید؟" زن که آنجا بود چیزی نگفت. لیزا سوال را مجدداً تکرار کرد. هنوز هم زن چیزی نگفت. لیزا از درخواست کردن دست برداشت و از فروشگاه خارج شد. بعداً فهمید که این زن به او پاسخ داده است: او ابروهای خود را بالا آورده بود ، که در میکرونزی به معنی "بله" است.

۳This reminded Jan of an experience she had in Bulgaria.‎ She had gone to a restaurant that was known for its stuffed cabbage.‎ She asked the waiter, "Do you have stuffed cabbage today?‎" He nodded his head.‎ Jan eagerly waited, but the cabbage never came.‎ In that country, a nod means "no.‎"

۳ این تجربه ای  را که یان در بلغارستان  داشت به خاطر او آورد. او به رستورانی رفته بود که به کلم پر شده معروف بود. او از پیشخدمت پرسید ، "آیا شما امروز کلم پرشده دارید؟" پیشخدمت سرش را تکان داد. جان مشتاقانه منتظر بود ، اما کلم هرگز نیامد. در آن کشور ، سر تکان دادن به معنی "نه" است.

۴Tom had a similar problem when he arrived in India.‎ After explaining something in class, he asked his students if they understood.‎ They responded with many different nods and shakes of the head.‎ He assumed some people had not understood, so he explained again.‎ When he asked again if they understood, they did the same thing.‎ He soon found out that his students did understand.‎ In India, people nod and shake their heads in different ways depending on where they come from.‎ You have to know where a person is from to understand if they are indicating "yes" or "no.‎"

۴ تام هنگام ورود به هند ، مشکل مشابهی داشت. او پس از توضیح چیزی در کلاس ، از دانش آموزانش پرسید که آیا آنها می فهمیدند؟ آنها بصورت  های مختلف سر را به بالا و پایین و چپ و راست تکان می دادند. او فرض کرد که برخی افراد نفهمیده اند ، بنابراین دوباره توضیح داد. وقتی دوباره پرسید که آیا آنها فهمیدند ، آنها باز هم همان کار را کردند. خیلی زود فهمید که شاگردانش می فهمند. در هند ، مردم بسته به جایی که از آنجا می آیند ، سر را بالا و پایین یا چپ و راست می کنند. شما باید بدانید که فرد از کجاست تا بفهمید که آنها "بله" یا "نه" می گویند.

 

 

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب