رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۸:۳۶:۵۸ ۲۰۲۴/۲۱/۱۲     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

interchange

درس ۱۵ اینترچنج ۲ درباره اخبار است و گرامر درس درخصوص شرطی نوع دوم و همچنین کاربرد should, would در زمان گذشته است. در ابتدا با تعدادی از کلمات که متضاد هم هستند آشنا می شویم:

  رد کردنaccept#refuse پذیرفتن
نپذیرفتن، رد کردنadmit-#denyقبول کردن
مخالفت کردن agree#disagree موافقت  کردن
قرض دادنborrow#lendقرض کردن
 لذت بردنdislike#enjoy دوست نداشتن
ازدواج کردنdivorce#marryطلاق گرفتن
 گم کردنfind#loseپیدا کردن
به یاد آوردنforget#rememberفراموش کردن
   خرج کردنsave-#spend  پس انداز کردن

مکالمه: If I found $۷۵۰,۰۰۰

Phil:‎ Look at this.‎ Some guy found $۷۵۰,۰۰۰!‎ He returned it, and the owner simply thanked him with a phone call.‎
فیل:به این نگاه کن. شخصی ۷۵۰۰۰۰ دلار پیدا کرد! او آن را پس داد و مالک خیلی ساده تلفنی از او تشکر کرد.
Pat:‎ You're kidding!‎ If I found $۷۵۰,۰۰۰, I wouldn't return it so fast.‎
پت: شوخی می کنی! اگر من ۷۵۰۰۰۰ دلار پیدا کنم خیلی زود آن را پس نمی دهم.
Phil:‎ Why?‎ What would you domokalemeinterchange?
فیل: چرا؟ چیکار می کنی؟
Pat:‎ Well, I'd go out and start spending it.‎ I could buy lots of nice clothes and jewelry.‎
پت: خوب، بیرون می روم شروع به خرج کردن آن می کنم. من می توانم مقدار زیادی لباس و جواهرات بخرم.
Phil:‎ Someone might also find out about it.‎ And then you could go to jail.‎
فیل: ممکن است کسی موضوع را بفهمد و سپس شما ممکن است به زندان بروی.
Pat:‎ Hmm.‎ You've got a point there.‎
پث: همم. به نکته خوبی اشاره کردی

 

گرامر: شرطی نوع دوم برای فرض زمان حال با احتمال کم بکار می رود در حقیقت در مواردی که فرض یعنی قسمت اول جمله شرطی درست نیست آن را بکار می بریم.

فعل ساده + would/could/might + گذشته ساده یا گذشته استمراری +If

مثال: If I had a million dollar, I would/could/might buy a car

در مواردی که مطمئن هستیم کاری را انجام می دهیم همانند مثال بالا would را بکار می بریم.

shartidovom

بخش دوم گرامر در مورد کاربردshould, would در گذشته است که برای انجام کاری که باید در گذشته انجام می شد و انجام نشده است و یا برعکس؛ بکار می رود.

قسمت سوم فعل + would/should+ have + فاعل

shouldhavepp

Reading

readinginterchange

Terry:‎‎ Someone told me That my brother's girlfriend was dating another guy.‎‎ I told my brother and he then decided to confront her with the story.‎‎ They had an argument and, although she denied the rumor, they broke up.‎‎ Now it turns out that the rumor wasn't true, and my brother isn't speaking to me.‎

تری: شخصی به من گفت دوست دختر برادرم با پسر دیگری ملاقات می کند من به برادرم گفتم و او تصمیم گرفت که  موضوع را به او بگوید. آنها با هم بگو مگو کردند و اگرچه او شایعه را نپذیرفت با هم قطع رابطه کردند.  حالا معلوم شده که این شایعه درست نبوده است ، و برادرم با من صحبت نمی کند.

Pixie:You really learned a lesson, didn't you?‎ You shouldn't have listened to gossip.‎ Now you have to repair the damage.‎ Apologize and hope that he will forgive and forget

پیکسی: واقعاً درسی آموختی ، نه؟ نباید به شایعات گوش می دادید. حالا شما باید این مسلئه را جبران کنید. پوزش بخواهید و امیدوارم که او ببخشد و فراموش کند!

Lola:‎ Don't blame yourself.‎ You sincerely tried your best.‎ But, frankly, I wouldn't have acted so quickly.‎ I would have waived to see what happened.‎ Try talking to him — and good luck

لولا: خود را سرزنش نکنید. شما صمیمانه بهترین تلاش خود را کردید. اما ، صادقانه بگویم ، من خیلی سریع عمل نمی کردم. من از موضوع چشم پوشی می کردم تا ببینم چه اتفاقی افتاده است. سعی کنید با او صحبت کنید - و موفق باشید.

Linda:‎  My son is ۲۳ and still lives at home.‎ He finished college last year, but I really don't think he's trying to get a job.‎ Meanwhile, I've been cooking his meals and doing his laundry

لیندا: پسرم ۲۳ ساله است و هنوز در خانه زندگی می کند. او سال گذشته کالج را به پایان رساند ، اما  حقیقتاً من واقعاً فکر نمی کنم که او در تلاش برای  پیدا کردن کار است. دراین ضمن ، من وعده های غذایی او را آماده کرده ام و و لباس هایش را اتو کرده ام.

 

Too Bad:‎ You're making it too easy for him to stay home.‎ Be firm and tell him he has to find a job and get his own place.‎ He's old enough to take care of himself

خیلی بد: شما در خانه ماندن او را بسیار آسان می کنید. محکم باشید و به او بگویید که مجبور است شغلی پیدا کند و جایی برای خودش پیدا کند. او به اندازه کافی بزرگ است که از خودش مراقبت کند.

Poodle:‎ You're his mother, and family is family.‎ It's hard to find a job if you have no experience.‎ And don't you have to cook for yourself?‎ Don't complain about your son

پودل: شما مادر او هستید و خانواده، خانواده است. اگر تجربه ای نداشته باشید ، پیدا کردن شغل دشوار است. و آیا شما نباید برای خودتان آشپزی کنید؟ از پسرت شکایت نکن

Robin:‎ I saw my friend's brother at the beach with some of his friends.‎ It wasn't a holiday, so I think he was skipping school Should I tell my friend?‎

رابین: من برادر دوستم را در کنار ساحل با برخی از دوستانش در ساحل دیدم. این یک تعطیلات نبود ، بنابراین من فکر می کنم او در حال فرار از مدرسه بود آیا باید به دوستم بگویم؟

Zeb:I would suggest you keep your mouth shut.‎ Let them work things out for themselves If you say something, you, could damage your friendship with both of them.‎

زب: من به شما پیشنهاد می دهم دهان خود را بسته نگه دارید. اجازه دهید آنها مشکلاتشان را خودشان حل کنند. اگر چیزی بگویید ، ممکن است به رابطه دوستی شما با هر دوی آنها آسیب برسانید.

Speedy:What are you waiting for?‎ You should tell your friend right now, and tell her mom, too!‎ The only way to solve your dilemma is to be ۱۰۰% honest

عجول: منتظر چه چیزی هستید؟ شما باید همین حالا به دوست خود بگویید و به مادرش نیز بگویید! تنها راه حل معضل شما صادق بودن ۱۰۰٪ است.

 

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب