رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۴:۲۲:۲۲ ۲۰۲۴/۲۴/۰۴     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

interchange

درس ۱۶ اینترچنج ۲ درباره نحوه عذر آوردن برای انجام ندادن کاری است. گرامر درس درخصوص نقل قول کردن سخن کسی است. در ابتدا با تعدادی از این بهانه ها و عذر آوردن ها آشنا می شویم:

Ending a phone call:‎پایان دادن به یک مکالمه تلفنی
I'm driving right now الان در حال رانندگی هستم
My battery is dyingباطری ام دارد تمام می شود
Forgetting to meet someone:‎فراموش کردن قرار ملاقات با کسی
I remembered the date wrong تاریخ را اشتباه به خاطر سپرده بودم
I forgot to check my calendar فراموش کردم تقویم را نگاه کنم
Not doing homework:‎انجام ندادن تکالیف
My computer crashed.‎کامپیوترم خراب شد(شکست یا قفل کرد)  
I thought it was due tomorrow فکر کردم برای فرداست
Getting to class late:‎دیر به کلاس رسیدن
I couldn't get a ride.‎نتوانستم ماشین پیدا کنم
I missed the bus.‎از اتوبوس جا ماندم
Not accepting a date:‎نپذیرفتن یک قرار ملاقات
I already have plans.‎من برنامه هایی دارم
I have a doctor's appointment.‎نوبت دکتر دارم

گرامر: در جملات نقل قول امری بعد از said یا told me جمله مثبت را با فعال با to شروع می کنیم و در جملات منفی با فعل +not to شروع می کنیم.

 در جملات درخواستی بعد از asked me فعل با to می آوریم.

gramerinterchange

بخش دوم گرامر درخصوص نقل قول کردن جملات خبری به این صورت است که زمان را یک مرحله به عقب بر می گردانیم یعنی زمان حال ساده  به گذشته ساده و حال کامل(ماضی نقلی) به گذشته کامل و  گذشته ساده به گذشته کامل تبدیل می شود و به همین صورت تغییرات زیر را اعمال می کنیم:

can به could  تبدیل می شود

will به would

now به then

here به there

yesterday به the previous day

tomorrow به the following day

today به that day

I به he یا she

we به they

you به me یا us

gramerinterchange

مکالمه: Are you doing anything on Saturday

Albert:‎ Hi, Daniel.‎
آلبرت: سلام دانیل.
Daniel:‎ Oh, hi, Albert.‎ How are thingsmokalemehinterchange?
دنیل: آه، سلام آلبرت اوضاع چطوره؟
Albert:‎ Just fine, thanks.‎ Uh, are you doing anything on Saturday night?‎
آلبرت: خوب ممنون. شنبه شب کاری می خواهی انجام دهی؟
Daniel:‎ Hmm.‎ Saturday night?‎ Let me think.‎ Oh, yes.‎ My cousin just called to say he was flying in that night.‎ I told him I would pick him up.‎
دانیل: همم. شنبه شب؟ بگذار فکر کنم. آه بله. پسر عمویم زنگ زد گفت او آن شب پرواز می کند.. من گفتم که می آیم دنبالت.
Albert:‎ Oh, that's too bad!‎ It's my birthday.‎ I'm having dinner with Amanda, and I thought I'd invite more people and make it a party.‎
آلبرت: آه  چقدر بد شد. تولد من است. من  می خواهم با آماندا شام بخورم و فکر کردم من افراد بیشتری را دعوت کنم و یک مهمانی بگیرم  
 Daniel:‎ Gee, I'm really sorry, but I won't be able to make it.‎
دانیل: جی، من واقعاً متاسفم اما من نمی توانم بیایم

 Albert:‎ I'm sorry, too.‎ But that's OK.‎

آلبرت: من هم متاسفم. اما اشکال نداره.

Reading

readinginterchange

The Truth About lying
Most of us are taught to believe that lying is wrong.‎ But it seems that everybody tells lies - not big lies, but what we call "white lies.‎" If we believe that lying is wrong, why do we do it?‎ Most of the time, people have very good reasons for lying.‎ For example, they might want to protect a friendship or someone's feelings.‎ So, when do we lie and who do we lie to?‎ A recent study found that the average person lies about seven times a day.‎ Here are some reasons why

حقیقت در مورد دروغ گفتن
به اکثر ما آموزش داده شده تا باور کنیم دروغگویی اشتباه است. اما به نظر می رسد که همه دروغ می گویند - نه دروغ های بزرگ ، بلکه آنچه که آن را "دروغ سفید" می نامیم. اگر معتقدیم دروغگویی اشتباه است ، چرا این کار را می کنیم؟ بیشتر اوقات ، مردم دلایل بسیار خوبی برای دروغگویی دارند. به عنوان مثال ، آنها ممکن است بخواهند از یک دوستی یا احساسات شخصی محافظت کنند. بنابراین ، کی دروغ می گوییم و به چه کسی دروغ می گوییم؟ یک مطالعه جدید نشان داد که یک فرد متوسط روزانه هفت بار دروغ می گوید. اینجا چند دلیل برای آن آمده است:

۱Lying to hide something: People often lie because they want to hide something from someone.‎ For example, a son doesn't tell his parents that he's dating a girl because he doesn't think they will like her.‎ Instead, he says he's going out with the guys

۱ دروغ گفتن برای مخفی کردن چیزی: مردم غالباً دروغ می گویند زیرا می خواهند چیزی را از کسی پنهان کنند. به عنوان مثال ، پسری به والدین خود نمی گوید که با یک دختر ملاقات می کند زیرا فکر نمی کند که او را دوست داشته باشند. در عوض ، او می گوید با بچه ها بیرون می رود

۲Lying to make an excuse: Sometimes people lie because they don't want to do something.‎ For example, someone invites you to a party.‎ You think it will be boring, so you say you're busy

۲دروغ گفتن برای بهانه آوردن: گاهی اوقات مردم به دلیل اینکه نمی خواهند کاری انجام دهند دروغ می گویند. به عنوان مثال ، کسی شما را به مهمانی دعوت می کند. فکر می کنید خسته کننده خواهد بود ، بنابراین می گویید مشغول کار هستید.

۳Lying to avoid sharing bad news:‎ Sometimes we don't want to tell someone bad news.‎‎ For example, you have just had a very bad day at work, but you don't feel like talking about it.‎‎ So if someone asks you about your day, you just say that everything was fine.‎‎

۳دروغ گفتن برای جلوگیری از به اشتراک گذاشتن خبرهای بد: بعضی اوقات نمی خواهیم خبر بدی را به کسی بگوییم ، برای مثال شما فقط یک روز بسیار بد را در محل کار خود گذرانده اید ، اما دلتان نمی خواهد در مورد آن صحبت کنید. بنابراین اگر کسی از روز شما بپرسد ، شما فقط می گوئید که همه چیز خوب بود.

۴Lying to make someone feel good: Often we stretch the truth to make someone feel good.‎ For example, your friend cooks dinner for you, but it tastes terrible.‎ Do you say so?‎ No.‎ You probably say, ‪"Mmm, this is delicious!‎"‬

۴دروغ گفتن برای اینکه کسی احساس خوبی داشته باشد: اغلب ما در حقیقت غلو می کنیم تا کسی احساس خوبی داشته باشد. به عنوان مثال ، دوست شما شام را برای شما طبخ می کند ، اما طعم وحشتناکی دارد. اینو میگی؟ نه. احتمالاً می گویید ، "مم ، این خوشمزه است!"

 

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب