رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۱۲:۵۵:۵۸ ۲۰۲۴/۲۰/۰۴     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

interchange

درس ۹ اینترچنج ۲ درباره حمل و نقل، سرگرمی ها و وسایل ارتباطی در گذشته، حال و آینده است. گرامر این درس هم درباره زمان های گذشته، حال و آینده و همچنین جملات شرطی است.

سرگرمی Entertainment

past= radio and movie

گذشته: رادیو و فیلم 

  present= computer games, high-definition TV (HDTV), and ۳-D movies

حال: بازی های کامپیوتری، تلوزیون اچ دی و فیلم های سه بعدی 

future= thought-controlled video games and virtual reality movies

آینده: بازی های ویدوئی کنترل شده و فیلم های واقعی مجازی

حمل و نقل Transportation

past= railroads and ocean liners

گذشته= خطوط راه آهن و خطوط دریایی 

  present= hybrid cars, high-speed trains, and spacecraft 

   حال: اتومبیل های هیبردی، قطارهای سریع و السیر و سفینه فضایی

future= self-driven cars, GPS shoes, and time machines

آینده= اتومبیل های خودکار(بدون نیاز به راننده)، کفش های دارای جی چی اس و ماشین های زمان

 ارتباطات Communications

past= the telephone and the postal system

گذشته: سیستم پست و تلفن

   present= text messaging, videophones, and social networking

      حال: پیام های متنی، تلفن ویدئو و شبکه های اجتماعی

future= cell phone implants, a sensory Internet, and ۳-D social networking?‎

آینده= تلفن های همراه جاسازی شده در بدن(سر)، اینترنت حسی و شبکه های اجتماعی سه بعدی

مکالمه: That's progress این پیشرفت است

Tanya:‎ This neighborhood sure has changed!‎
تانیا: این محله قطعاً تغییر کرده است!
 Matt:‎ I know.‎ A few years ago, not many people lived here.‎ But the population is growing so fast these days.‎
مت: می دانم. چند سال قبل تعداد کمی از مردم اینجا زندگی می کردند اما امروزه جمعیت خیلی سریع رشد می کند.
 Tanya:‎ Remember how we used to rent videotapes at that little video store?‎
تانیا: به یاد بیاور چطور ما قبلنا نوارهای ویدئو را از آن مغازه ویدئوئی کوچک کرایه می کردیم؟
mokalemeinterchange Matt:‎ Yeah.‎ Now it's a multiplex cinema.‎
مت: بله. حالا یک سینمای پردیس(مالتی پلکس ) است.
 Tanya:‎ And I hear they're tearing down our high school.‎ They're going to build a shopping mall.‎ Soon, there will be just malls and parking lots.‎
تانیا: و من شنیدم دارند دبیرستان را تخریب می کنند و می خواهند یک مرکز خرید بسازند. به زودی اینجا فقط مرکز خرید و پارکینگ خواهد بود
 Matt:‎ That's because everyone has a car!‎ Fifty years ago, people walked everywhere.‎ Nowadays, they drive.‎
مت: به خاطر اینکه همه ماشین دارند! پنجاه سال قبل مردم پیاده همه جا می رفتند. امروزه آنها رانندگی می کنند.
 Tanya:‎ That's progress, I guess.‎
تانیا: فکر می کنم این پیشرفت است.

گرامر: در تصویر زیر سه زمان گذشته، حال و آینده با هم مقایسه شده است:

zamanhadarinterchange

قسمت دوم گرامر این درس در خصوص جملات شرطی است که در شرطی نوع اول در بخش اول زمان حال ساده و در بخش دوم آینده ساده به کمک فعل های کمکی  will,may,might می آید.

shartidarinterchange

Reading

readinginterchange

You think you're falling in love.‎ You're really attracted to a certain person.‎ But this has happened before, and it was just a "crush.‎" How can you tell if it's real this time?‎ Here's what our readers said:‎ If you're falling in love, .‎.‎ .‎

فکر می کنید عاشق می شوید. شما واقعاً جذب شخص خاصی می شوید. اما این قبلاً اتفاق افتاده است و این فقط یک "عشق خام" بود. چطور می توانید بگویید که این بار واقعی است؟ این چیزی است که خوانندگان ما گفتند: اگر عاشق می شوید....

♦ you'll find yourself talking to, calling, or texting the person for no reason.‎ (You might pretend there's a reason, but often there's not.‎)

*در می یابید که بدون دلیل می خواهید با او صحبت کنید ،تماس بگیرید یا پیامک دهید(ممکن است وانمود کنید که دلیلی وجود دارد ، اما اغلب چنین نیست.)

(۱۱ • you'll find yourself bringing this person into every conversation.‎ ("When I - was in Mexico — ," a friend begins.‎ You interrupt with, "My boyfriend made a great Mexican dinner last week.‎")

در می یابید که می خواهید این شخص را در هر مکالمه ای وارد کنید. ( یک دوست شروع به گفتن می کند - وقتی من در مکزیک بودم. شما حرف او را قطع می کنید و می گویید دوست پسر من، هفته گذشته شام مکزیکی عالی درست کرد.)

• you might suddenly be interested in things you used to avoid.‎ ("When a woman asks me to tell her all about football, I know she's fallen in love," said a TV sports announcer.‎)

ممکن است ناگهان به چیزهایی که قبلنا اجتناب می کردید، علاقمند شوید. ( یک گوینده برنامه های ورزشی تلوزیون گفت: وقتی که یک زن از من خواست که همه چیز را در مورد فوتبال به او بگویم من فهمیدم او عاشق شده است.)

OK, so you've fallen in love.‎ But falling in love is one thing, and staying in love is another.‎ How can you tell, as time passes, that you're still in love?‎

خوب ، بنابراین شما عاشق شده اید. اما عاشق شدن یک چیز است و ماندن در عشق چیز دیگری است. چگونه می توانید با گذشت زمان بگویید که هنوز عاشق هستید؟

If you stay in love, your relationship will change.‎ You might not talk as much about the person you are in love with.‎ You might not call him or her so often.‎ But this person will nevertheless become more and more important in your life

اگر عاشق بمانید ، رابطه شما تغییر خواهد کرد. ممکن است خیلی درباره شخصی که عاشق آن هستید صحبت نکنید. ممکن است خیلی اوقات به او تلفن نکنید. اما با این وجود این شخص در زندگی شما بیشتر و بیشتر اهمیت پیدا می کند.

You'll find that you can be yourself with this person.‎ When you first fell in love, you were probably afraid to admit certain things about yourself.‎ But now you can be totally honest.‎ You can trust him or her to accept you just as you are.‎ Falling in love is great — staying in love is even better!‎

خواهید فهمید که می توانید با این شخص، خودتان باشید. وقتی برای اولین بار عاشق شدید ، احتمالاً می ترسیدید موارد خاصی را راجع به خودتان بپذیرید. اما اکنون می توانید کاملاً صادق باشید. شما می توانید به او اعتماد کنید تا همانطور که هستید ، شما را بپذیرد. عاشق شدن بسیار عالی است - ماندن در عشق حتی بهتر است!

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب