رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۷:۴۵:۱۳ ۲۰۲۴/۲۱/۱۲     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

fourcorners

درس ۹ فورکرنز ۴ درباره پسوندهاست و گرامر این درس در خصوص حدس زدن در زبان انگلیسی و سوالات درونی ساز شده یعنی سوال در سوال است. در ابتدا با تعدادی از لغات جدید و لغاتی که با پسوندهای ful و less ساخته می شوند، آشنا می شویم:

useful= مفید؛                useless= بی فایده
powerful= قدرتمند؛            powerless= ناتوان، بی قدرت
fearful= ترسو؛              fearless= نترس
harmful= مضر؛              harmless= بی ضرر
careful= بادقت؛              careless= بی دقت
meaningful= بامعنی؛          meaningless= بی معنی
thoughtful= ملاحظه کار، متفکر   thoughtless= بی فکر، بی ملاحظه
hopeful= امیدوار؛             hopeless= ناامید

لغات جدید:

abduction= آدم ربایی؛     disappearance= ناپدید شدن؛      discovery= کشف؛    escape= فرار؛     explosion= انفجار؛    theft= دزدی

گرامر:

برای بیان احتمال در گذشته اگر احتمال انجام کار زیاد باشد بصورت زیر انجام می شود:
must + have + pp
couldn't + have + pp
اگر احتمال کار در گذشته کم باشد به صورت زیر انجام می شود
might + have + pp
could + have + pp

musthave

قسمت دوم گرامر درباره سوال در سوال است که در این حالت سوال دوم که در داخل سوال اول گنجانده می شود دیگر شکل سوالی ندارد و همانند جمله خبری فعل کمکی بعد از فاعل می آید. در این نوع سوال اگر سوال دوم wh-questuions باشد همان را می آوریم ولی اگر سوالات بله یا خیر باشد به قبل از سوال دوم IF اضافه می کنیم که به معنای آیا است.

embeddedquestionininterchange

بیان احتمال یا عدم احتمال: برای نشان دادن احتمال عبارات I'm pretty sure that یا It's very probable that یا It's likely that را بکار می بریم و برای بیان عدم احتمال کاری عبارات it's doubtful that یا It's highly unlikely that یا I doubt that را بکار می بریم.

ehtemaldarinterchange

نکته:

It goes like this این طور پیش می رود

turn in to = change تغییرات

feel sorry دل سوختن برای چیزی

magpies نوعی کلاغ

long ago خیلی وقت پیش

he had walked off او رفته بود

as soon as به محض اینکه

pouch کیسه

the man walked past the cave مرد از در غار رد شد

the man turned toward her مرد به طرف او چرخید

that makes sense معقول به نظر می رسد

UFO= unidentified flying object شی پرنده ناشناس

flying saucer بشقاب پرنده

he was so dressed up او تیپ زده بود

فعل ingدار + feel like = دلش خواست مثال he feel like dressing up  دلش خواست تیپ بزند

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب