رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۴:۰۶:۰۶ ۲۰۲۴/۲۸/۰۳     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

بی شک رمز ارزها را می توان انقلاب قرن ۲۱ دانست که با فناوری برتر و ویژگی های منحصر به فرد خود، چه بسا در آینده ای نه چندان دور بتوانند جایگاه پول های رایج فعلی را در زندگی ما بگیرند. دلیل این که رمز ارزها و بخصوص اولین آنها یعنی بیت کوین مورد توجه مردم واقع شدن این بود که پس از بحران اقتصادی بزرگ در سال ۲۰۰۸ موجی عظیم از بی اعتمادی علیه سیستم بانکداری و نظام پول رایج شکل گرفت. واقعیت این است که بانک تنها دارای حدود ده درصد از آن سرمایه ای هستند که ادعایش را می کنند به این معنی که اگر تمامی ما در یک روز خاص برای بازپس گیری فقط ده درصد از سپرده های خودمان به بانک ها مراجعه کنیم، برای آنها راهی جز اعلام ورشکستگی باقی نخواهیم گذاشت. قاعدتا چنین اتفاقی در حالت عادی بعید به نظر می رسد ولی هنگامی که اقتصاد وارد دوران رکود خودش می شود، مردم ترجیح می دهند پول هایشان را از بانک ها گرفته و آن را به سایر دارایی ها تبدیل کنند و این همان اتفاقی بود که در سال ۲۰۰۸ مردم را به این نتیجه رساند که بانک هایی که روزی قرار بود امانت دار آنها باشند، اصلا مورد اعتماد نیستند و نتیجه همین بی اعتمادی ها مورد توجه قرار گرفتن مقاله ای بود که توسط شخص (یا گروهی) با نام مستعار ساتوشی ناکاموتا در همان سال نوشته شد. این مقاله آبستن ایده جسورانه حذف مرکزیت بانکها و دولت ها به عنوان مراجع کنترل کننده پول و تراکنش های آن و در عوض معرفی نوعی ارز دیجیتال با نام بیت کوین که به صورت غیرمتمرکز مدیریت می شد بود. برای فهم غیرمتمرکز بودن به مثال زیر توجه کنید. فرض کنید من و همکلاسی ام علی قصد انجام معامله ای را داریم. از آنجایی که ما زیاد به هم اعتماد نداریم پس به یک واسطه نیازمندیم تا این اعتمادسازی شکل بگیرد. حالت اول این است که از شخصی معتمد درخواست کنیم تا به عنوان واسطه در هنگام انجام معامله حضور پیدا کند. این شخص معتمد یک دفتر کل دارد که درون آن جزئیات معاملات مختلف ( از جمله معامله ما) را یادداشت می کند و به این ترتیب به این معاملات اعتبار می بخشد. در حالت دوم ما به جای درخواست از شخص معتمد، از تمامی هم دانشگاهی های خود دعوت می کنیم تا شاهد این معامله باشند و هر کدام از آنها نیز جزئیات معامله را داخل دفتر کل های مخصوص خودشان ثبت نمایند. به این ترتیب ما به جای استفاده از یک دفتر کل مرکزی، از تعداد زیادی دفتر کل توزیع شده بهره برده ایم. حال اگر من قصد کلاهبرداری و تغییر جزئیات این معامله به نفع خودم را داشته باشم، در حالت اول کافی است به دفتر کل شخص معتمد دسترسی پیدا کنم، ولی در حالت دوم برای چنین کاری نیاز دارم تا تعداد زیادی دفتر کل توزیع شده بین افراد مختلف را دست کاری کنم که عملا غیر ممکن به نظر می رسد. در مثال گفته شده حالت اول همان بانک ها هستند که به دلیل مرکزی بودنشان آسیب پذیر نیز هستند و حالت دوم همان ایده ارزی غیرمتمرکزی همچون بیت کوین است که با استفاده از شبکه توزیع شده بین میلیون ها کاربر در سراسر جهان، می تواند بسیار قابل اطمینان باشد.

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب