
تغییر در ابعاد بدنی، ترکیب بدن و چاقی علاوه بر تأثیری که بر سلامت جسمانی دارد می تواند بر عملکرد ذهنی و کنش های شناختی و اعمال ماهرانه افراد به خصوص کودکان مؤثر باشد. البته این تأثیر ممکن است به صورت مستقیم یا غیرمستقیم باشد. همانطور که روند شروع چاقی از دوران کودکی و همزمان با تحول سریع مغزی شروع می شود، چگونگی تغییرات زیستی مرتبط با چارقی ممکن است در سازماندهی تکامل مغز تأثیربگذارد. یکی از تبعات افزایش درصد چربی و چاقی کاهش تمایل افراد به انجام فعالیت بدنی است. تغییر در ترکیب بدن و افزایش درصد چربی می تواند به طور مستقیم و از طریق هورمون های مشتق از چربی بر عملکرد ذهنی افراد موثر باشد. بافت چربی از لحاظ متابولیکی فعال است. این بافت مواد متعددی را با کنش های زیستی متفاوتی تولید می کند که بر سیستم دیگر اندام ها و بافت ها نظیر مغز و تنظیم متابولیسم تاثیر می گذارد. بعضی تحقیقات نشان داده اند که کودکان چاق دارای عملکرد تحصیلی ضعیف تری نسبت به همسالان بدون اضافه وزن هستند. در این راستا تحقیقات نشان داده است که بین میزان فعالیت بدنی و کاهش شناختی رابطه وجود دارد. کودکان با شاخص توده بدن بالاتر عملکرد ضعیف تری در تحصیل، سرعت پردازش و تکلیف فضایی دیداری و حافظه کاری دارند. پژوهش های تصویربرداری نیز نشان می دهد که شاخص توده بدنی بالاتر با حجم ماده خاکستری کمتر در مناطق مغزی درگیر عملکرد شناختی از جمله قشر پیش پیشانی ارتباط دارد. از این رو با توجه به اهمیت عملکرد شناختی در دوره کودکی و در طول عمر می توان از شاخص تناسب اندام به عنوان یک عامل تاثیرگذار بر آن یاد کرد. لذا با تغییر سبک زندگی و استفاده از فعالیت بدنی مناسب، تغذیه سالم و کاهش درصد چربی می توان از اثرات مفید آن در بهبود عملکرد شناختی استفاده کرد.