
در فرایند تربیت کودکان روش های متعددی از قبیل روشهای مستبدانه، سهل گیرانه و مقتدرانه وجود دارد و والدین تحت تاثیر عوامل متعددی از قبیل سطح سواد، طبقه اقتصادی - اجتماعی، سن و فرهنگ از این روش تربیتی استفاده می کنند. بنابراین هر کدام از این روشها تاثیرات متنوعی در ویژگیهای رفتاری عاطفی، هیجانی و در کل شخصیتی کودکان ایجاد می کنند. میزان افسردگی کودکان پیش دبستانی در شیوه های مقتدر، سهل گیر و مستبد تفاوت وجود دارد و از میان آنها شیوه فرزندپروری مستبد بیشترین میزان اثرگذاری بر روی افسردگی کودکان را دارا می باشد که کودکان خانواده های با سبک فرزندپروی مستبد بیشتر نگران پیامدهای منفی اعمال خود هستند و همین ترس آنها، مانع حرکت، ناتوانی و عدم خودکارآمدیشان می شود. کودکان با والدین مستبد ثبات فکری و روحی ندارند و خویشتن را بدبخت می پندارند. این کودکان کمتر شاد هستند و بیشتر در معرض افسردگی قرار می گیرند. همچنین کودکان والدین مستبد، مضطرب، گوشه گیر و ناشاد هستند. این کودکان در تعامل با همسالان در صورت ناکامی از خود خصومت نشان می دهند. به عبارتی کودکانی که دارای سبک فرزندپروری مستبد بودند از میزان افسردگی بالاتری برخوردار بودند در واقع می توان گفت بهترین پیش بینی کننده افسردگی کودکان سبک فرزندپروری مستبدانه می باشد. نتایج بالا حاکی از آن است که شیوه های تربیتی نامناسب والدین در بروز میزان افسردگی کودکان نقش اساسی دارد.