
معنا درمانی به بیماران کمک می کند تا به رغم سوگ و ناامیدی بر از دست رفته ها تمرکز نکنند؛ بلکه در جستجوی معنا باشند. در نتیجه زندگی از نگاه معنادرمانی تحت هر شرایطی معنادار است. زمانی زندگی برای مردم معنادار است که آنان بتوانند الگو یا هدفی را در رویدادهای زندگی برای خود در نظر بگیرند، معنای زندگی به محتوایی اشاره می کند که مردم زندگی خود را از آن آکنده می کنند. افراد با اراده ای معطوف به معنا انگیخته می شوند و انسان دارای اراده آزاد است. معنا درمانی معمولا در رده بندی های روانپزشکی وجودی و روانشناسی انسانی قرار می گیرد. معنا درمانی انسان را در بعد انسانی اش دنبال می کند. تحقیقات نشان داده است افرادی که دست به خودکشی می زنند، پس از روانکاوی و بهبود، بدلیل نداشتن معنا در زندگی، دوباره به خودکشی روی می آورند. بسیاری از بیماری های دوران ما، بدلیل بی نتیجه ماندن جستجوی انسان برای معنی است. هرچند افراد با تشخیص هویت آشفته فاقد مهارت جستجوی معنی در زندگی و تعهد و مسئولیت پذیری هستند؛ اما با توجه به تمرکز معنادرمانی بر تونمندسازی بیماران برای غلبه بر مثلث غم انگیز زندگی یعنی درد، گناه و رنج، این افراد نیز به این درمان پاسخ خواهند داد. با استفاده از برنامه معنادرمانی که درآن ارزش های مطرح می شد و برای فرد معنا می یابند، هویت آشفته فرد بهبود می یابد. در برنامه معنادرمانی به مسئولیت پذیری فرد نسبت به سرنوشت و زندگی خود و حتی دیگران توجه می شود که موجب بهبود در هویت آشفته فرد می شود.