
در خانواده والدین در موضعی هستند كه می توانند به گونه ای رفتار كنند كه نتیجه آن هدایت رفتار كودك باشد. بنابراین هنگامیكه كودك رفتارنامطلوب در منزل نشان می دهد، دلیل آن می تواند واكنشهای نامناسب یا ناهمسان والدین باشد. در واقع والدین ممكن است نادانسته رفتار نامناسب فرزند خود را تقویت كنند. از اینرو اصلاح رفتاری والدین، پیش نیازی است بر اصلاح رفتاری كودك، كه ضرورت آموزش والدین را ایجاب می كند. دلیل دیگر برای آموزش اولیاء به جای كار با كودك این است كه والدین بیشترین وقت خود را با فرزند خود سپری می كنند، از این رو تأثیر رفتار والدین روی رفتار كودك به مراتب بیشتر از تأثیر روابط درمانگر بر كودك است، كه البته این امر دربارة مربیان و معلمان مدارس نیز صدق می كند. یكی از هدف های مهم آموزش اولیاء ایجاد تغییرات مناسب در رفتار آنها در زمینه ارتباط اولیاء با فرزندانشان می باشد. تحقیقات نشان می دهد كه دوره های آموزش خانواده در افزایش آگاهی اولیای شركت كننده در زمینه های روش های تربیت دینی و اخلاقی، شناخت نیازهای عاطفی-روانی نوجوانان، افزایش هماهنگی روشهای تربیتی خانه و مدرسه و غنی سازی مهارتهای تربیتی والدین موثر بوده است. می توان اظهار داشت كه آموزش خانواده رفتار كودكان را در ارتباط با مدرسه به طریق مثبت تحت تأثیر قرار داده، و بر پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر مثبت داشته است. همچنین شركت در دوره های آموزش خانواده به ارتباط بیشتر خانواده با مدرسه كمك نموده، و به ارتقاء آگاهی ها و دانسته های تربیتی والدین، بهبود راهنمایی تحصیلی فرزندان و هدایت اخلاقی فرزندان منجر شده است و نیز نگرش اولیای دانش آموزان نسبت به دوره های آموزش خانواده مثبت بوده است. با عنایت به مطالب مذكور می توان دریافت كه ضرورت تشكیل دوره های آموزش خانواده در مدارس در جهت افزایش آگاهی ها و دانسته های تربیتی والدین، تغییر و اصلاح نگرش آنها نسبت به انتظارات و توقعاتشان از فرزندان در زمینه عملكرد تحصیلی و رفتاری آنها امری اجتناب ناپذیر است.