
گسترش کروناویروس در ایران به گونه ای بوده است که حدودا صد روز پس از تایید اولین مورد قطعی، مجموع موارد ابتلا بیش از ۲۲۰ هزار و موارد فوتی بیش از ۱۰ هزار مورد اعلام شد. با توجه به ماهیت مبهم این ویروس و قدرت درخور توجه انتقال و نبود واکسن و درمان اختصاصی، مهمترین و در واقع اصلی ترین راه کنترل بیماری از بین بردن زنجیره انتقال ویروس ذکر شده است. مطالعات انجام شده در بحران پاندمیک گذشته، همچون بیماری آنفولانزا و سارس نشان داده است که عواملی نظیر میزان خطر درک شده بیماری، شدت انتقال، درصد مرگ و میر و استرس های تجربه شده از بیماری نقش مهمی در نوع رفتارهای پیشگیرانه عموم مردم ایفا کرده اند. از نظر نقش عوامل روانی در رفتارهای پیشگیرانه، باید به این نکته اشاره کرد که به دنبال شیوع کووید ۱۹، عموم مردم در بسیاری از کشورها استرس و اضطراب فراوانی را تجربه کرده اند. نتایج تحقیقی درباره بحران کرونا حاکی از آن بود که ترس و اضطراب ناشی از بیماری نقش مهمی در رعایت رفتارهای پیشگیرانه بازی می کند. در همین زمینه، یافته های مطالعه ای در زمینه روان شناختی نشان داد که رفتار انسان در برخورد با عوامل استرس زا در زمان طولانی یا برخورد با عوامل استرس برانگیز با ماهیت مبهم در مقایسه با برخورد با شرایط استرس زای ناگهانی با زمان کوتاه متفاوت است و انسان ها در استرس های طولانی شاید به سمت خستگی و بی تفاوتی یا اضطراب فزاینده سوق پیدا کنند. موضوع مهم دیگر اثرگذاری طولانی مدت اخبار ناگوار روی انسان اس که احتمال دارد به مرور بی تفاوتی ایجاد کند؛ به طوری که فرد در مقابل اتفاقات رخ داده در پیرامون بی تفاوت و به تدریج واکنشش در برابر مسائل و موضوعات مختلف در آن حیطه کم شود. با وجود این، به این موضوع باید توجه کرد که بی تفاوتی در مقابل هر اتفاقی باعث تبعات فراوانی همچون از بین رفتن حس مسئولیت پذیری در جامعه در قبال اتفاقات مختلف خواهد شد. بطورکلی مطالعات مختلف به نقش مثبت ترس و اضطراب ناشی از کووید ۱۹ در بهبود رفتارهای پیشگیرانه نظیر شستن دست و رعایت فاصله اجتماعی اشاره می کنند اما تجربه و ترس و اضطراب ناشی از بیماری در طولانی مدت ممکن است اثرهای معکوس بر رفتار پیشگیرانه بگذارد و به خستگی و پریشانی و بحران های روانی منجر شود.