سرزمین های اروپایی در قرون وسطی از جمله در قرن دهم میلادی قربانی بربریت، جنگ ها، غارتگری ها و رقابت های شوالیه ها و طبقه اشراف بودند. و از امنیتی نسبی برخوردار نبودند، ایشان همواره سعی داشتند با تشکیل دولت هایی مستقل و جنبش های دهقانی، به دنبال ایستادگی در برابر مهاجمان و شکست آنها، از وضعیتی پایدارتر برخوردار شوند. مورخان از قرن دهم، به آخرین دوره از (عصر فترت) یاد می کنند. در این قرون، اروپا به لحاظ اقتصادی، سیاسی، دینی و اجتماعی، وضعیت علمی و فرهنگی در شرایط نامطلوبی به سر می برد. این در حالی است که، سرزمین های اسلامی در قرن چهارم هجری، دوره رنسانس و شکوفایی خود را می گذراندند، عصری که مسلمانان در تمامی حوزه های تمدن ( همچون علم، فرهنگ، صنعت و هنر) پر آوازه و صاحب نظر بودند. بعضی منابع تاثیرات علمی مسلمانان بر مردم اروپا را از طریق اندلس و سیسیل می دانند و در آنجا است که، دستاوردهای هنر اسلامی مورد توجه مردم اروپا قرار می گیرد.همچنان که کاردینی معتقد است، اندلس، مادر حقیقی تجدید حیات علمی غرب است. در این راستا، می توان دلایل تاثیر پذیری معماری غرب از معماری اسلامی را در منابع مستندی همانند میراث اسلام و شرق زدگی، الهامات اسلامی در هنر و معماری انگلستان و آمریکا به وضوح دید. پژوهشگران بی غرض حوزه تاریخ تمدن، به ویژه تاریخ اسلام و اروپا، همگی بر تاثیر دستاوردهای مسلمانان بر اروپا در حوزه های مختلف از جمله هنر در قرن چهارم هجری تاکید می ورزند. اما در ردیابی مصنوعات هنری در آثار موزه ای و کتب منتشره در دو حوزه تاریخ تمدن و تاریخ هنر با فقدان آثار تولید شده توسط هنرمندان اروپایی قرن دهم میلادی، تحت تاثیر پذیری از هنر اسلامی قرن چهارم مواجه می شویم. به نظر می رسد که آثار اسلامی قرن چهارم هجری از طریق بازرگانی و هدایای خلفای اسلامی به پادشاهان، اشراف و شوالیه ها به اروپا در قرن دهم میلادی منتقل شده است، اما هنرمندان اروپایی با توجه به شرایط نابسامان آن دوران، تنها دریافت کننده و سفارش دهنده آثار بودند و به تولید آثار با بهره گیری از ویژگی های اسلامی اهتمام نورزیدند. به احتمال زیاد تاثیر پذیری از ویژگی های اسلامی در قرون بعدی که وضعیت پایدارتر است، پدید می آید.
منبع:
بر گرفته از مقاله انتقال هنرهای صناعی سرزمین های اسلامی از قرن چهارم هجری قمری به اروپای غربی در قرن دهم میلادی منتشر شد در پایگاه علمی www.sid.ir