
بيوتروريسم، به هر گونه اقدام وحشت زا و آسيب رسان گفته مي شود که با استفاده از آزادسازي يا انتشار عمدي عوامل بيولوژيک شديدا بيماري زا شامل انواعي از ميکروارگانيسم ها و يا سموم بيولوژيک، انجام پذيرد. با تهديدات فزاينده تروريسم، لازم است که خطر مواجه با انواع ميکروارگانيسم ها به عنوان يک ابزار قدرتمند تهاجم و تهديد، جدي گرفته شود. اين مقاله، به توضيح مفهوم جنگ افزارهاي بيولوژيک و روند توسعه تاريخي آن، با تاکيد بر تلاش ها براي کنترل تکثير اين نوع تسليحات در طول زمان مي پردازد. اثرات بالقوه بيماري هاي مسري بر روي مردم و نيروهاي نظامي، از ۶۰۰ سال قبل از ميلاد شناخته شده بود. استفاده از قربانيان طاعون به عنوان سلاح در جنگ هاي قرون وسطي و توسعه آبله بر ضد بوميان در آغاز کشف قاره آمريکا، توسعه جنگ افزارهاي بيولوژيکي در جريان جنگ جهاني اول، دوم و دوران جنگ سرد و حتي در آغاز هزاره سوم، همگي نشان از اهميت استراتژيک قدرت بازدارندگي ميکروارگانيسم هاي بيماري زا براي برتري جويي بعضي دولت ها و فرقه ها داشته و دارد. تلاش هاي تاريخي در استفاده از بيماري هاي عفوني به عنوان جنگ افزار بيولوژيکي، نشان مي دهد که تمايز بين رخ داد طبيعي اپيدمي يک بيماري عفوني و وقوع آن در نتيجه يک حمله بيولوژيکي عمدي، بسيار مشکل است. همين ويژگي، به کارگيري آن را براي اهداف برتري جويي ميسر ساخته است. توافقات بين المللي براي کنترل توسعه جنگ افزارهاي بيولوژيک همچون پروتوکل ۱۹۲۵ ژنو و کنوانسيون منع توسعه، توليد و ذخيره سازي تسليحات باکتريولوژيک و توکسيني نيز نتوانسته است به کنترل توسعه و به کارگيري جنگ افزارهاي بيولوژيک منجر گردد.