
طب سوزنی احتمالاً، بهترین و شـناخته شـده تـرین روش طب سنتی چینی است که از طریق تنظیم جریان «چی» (انرژي حیاتی در بدن )، باعث بهبودي می شـود . این روش با فروکردن سوزان هاي بـسیار ریـز در نقـاط خاصی در بدن همراه است . هزاران سال است که طـب سنتی چینی نقشه ي جریان چی را از طریـق سیـستمی به نام کانال هاي انرژي ترسیم کرده اسـت . هـر کـدام از ۱۲ کانال اصلی انرژي به انـدامی خـاص یـا گروهـی از اندامهاي بدن متصل است و عمل کردهاي خاصی از بدن را کنترل می کنند. تئوري آن بر این اسـاس اسـت کـه زمانی که «چی» بی حرکـت بمانـد ، در جـایی مـسدود شود یا زمانی که بدن مقدار زیاد یا کمی از آن را داشته باشد، احساس بیماري ایجاد خواهد شـد . هنگـامی کـه انرژی آزادانه در گردش است، سلامتی باز می گردد.
طب سوزنی فیبرهای عصبی موجود در ماهیچه را تحریک کرده و این فیبرها تحریکات را به نخاع می فرستند. بدین طریق سه مرکز نخاع، قسمت میانی مغز و هیپوتولاموس- هیپوفیز را جهت ایجاد بیحسی فعال می نماید. موضع نخاعی از انکفالین و اندورفین جهت بلوک پیامهای ورودی همراه با تحریک با فرکانس پایین برای تحریکات با فرکانس بالا استفاده می کند. قسمت میانی مغز برای فعال نمودن سیستم پایین رونده Rafeh که از طریق اثر سینرژیک مونوآمینها و سروتونین و نوراپی نفرین انتقال درد را در نخاع مهار می کند، از انکفالین استفاده می کند. همچنین قسمت میانی مغز مداری دارد که ارتباطات اندورفینرژیک را در تحریکات با فرکانس بالا عبور می دهد. در سومین بخش هیپوتالاموس- هیپوفیز غده هیپوفیز جهت بیحسی در منطقه ای دوردست بتااندورفین را به داخل خون می ریزد. همچنین هیپوتالاموس آکسون های طویلی را به قسمت میانی مغز فرستاده و از طریق بتااندورفین سیستم بیحسی بالارونده را فعال می نماید. این مرکز سوم در موارد تحریک با فرکانس بالا فعال نشده و فقط در تحریک با فرکانس پایین فعال می گردد. اساس طب سوزنی با کشف اندورفینها به میزان زیادی تغییر پیدا کرده است. نقاط طب سوزنی یا نقاط نشانه بیان کننده نواحی است که مقاومت الکتریکی پایینی دارند. امروزه بیشتر سوزنهای نخ مانند فولادی برای طب سوزنی استفاده می شوند.