
اهميّت آموزش موسيقي در مدارس و اثربخشي آن بر آموزش و پرورش دانش آموزان، علاوه بر تأکيد سازمان جهاني يونسکو، توسط پژوهشگران بسياري در زمينه هاي گوناگون علم تأييد شده است، به گونه اي که امروزه در بسياري از مدارس جهان، آموزش موسيقي به دانش آموزان در حال اجرا مي باشد. در ايران نيز، با توجّه به بحث هاي اخير مبني بر حضور موسيقي در مدارس و قرارگيري هنر آوايي در کتاب فرهنگ و هنر دوره متوسطه، خلاء آن در پايه ابتدايي، عليرغم حساسيت اين دوره در رشد فکري و اجتماعي کودک و شکلگيري شخصيّت وي، و محدود شدن آن تنها به گروه سرود، محسوس مي نمايد. مربیان بیشماری موسیقی را جزء لاینفک یک سیستم آموزشی نیز تلقی می کنند؛ چرا که آموزش دانش آموزان زمانیکه با روح و روان آنها پیوندی نداشته باشد، ناقص و مخدوش است و موسیقی در این زمینه، با ایجاد جذبه، برانگیختگی و احساس شور و شعف در دانش آموزان و شكستن قالب خشک و بی روح آموزش و پرورش، راهگشاست. همچنین، به دلیل تأکید مدارس ابتدایی بر روی روشهای گروهی یادگیری، موسیقی به دلیل حادث شدن در یک مجموعه مشارکتی، قطعاً یک موضوع درسی سازنده است. امّا نباید این نكته را از نظر دور داشت که هدف اصلی آموزش موسیقی کودکان در مدارس ابتدایی، کسب مهارت خوانندگی، نوازندگی، تئوری موسیقی و بطورکلّی نابغه پروری مدِّنظر ابتدای قرن بیستم نیست. بلكه بر جنبه های دیگری همچون خلاقیت، نوآوری، ارتباط و همكاری، کسب و گسترش تجارب موسیقایی فراگیر، به منظور آماده سازی کودک برای آینده، تأکید ورزیده و شیوه های آموزش به رویکردهای باز، تعاملی و کودک محور بدل گشته است.