رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۱۱:۱۱:۲۴ ۲۰۲۵/۱۸/۰۸     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

musighidarmani

موسیقی درمانی رشته نسبتا جدیدی است که از ابتدای تاریخ در علم پزشکی استفاده می شده است. همان طور که انجمن موسیقی درمانی آمریکا بیان می کند حداقل قدمت ایده تاثیر موسیقی در شفا، که می تواند بر سلامتی و رفتار تاثیر داشته باشد را می توان در نوشته های ارسطو و افلاطون مشاهده کرد. در طب سنتی ایران نیز از قرن چهارم تا هشتم ه.ق کاربرد قابل توجهی داشته است. موسیقی درمانی از قرن بیستم به طور رسمی آغاز به کار کرده است. پس از جنگ جهانی اول و دوم، جامعه نوازندگان به بیمارستانهای سربازان در کشورهای در حال جنگ رفتند و برای سربازان آسیب دیده جسمانی و روحی به اجرای موسیقی پرداختند. پاسخ مثبت بیماران جسمی و روحی به موسیقی باعث شد که پزشکان و پرستاران، نوازندگان را در بیمارستان بکار گیرند. انجمن موسیقی درمانی کانادا بیان می کند که، "موسیقی درمانی استفاده ماهرانه ای از موسیقی و عناصر موسیقی توسط درمانگر است که به ترویج، حفظ و بازگرداندن روانی، جسمی، عاطفی، و سلامت معنوی" کمک می رساند. همچنین قدرت تاثیر در حالات مختلف انسان را دارد. قطعات موسیقی به خاطر داشتن عناصر متفاوت موسیقی مد و ریتم، پاسخ های عاطفی متفاوتی را القاء می کنند. در موسیقی آنچه به عنوان القای هیجانات مطرح می باشد وابسته به شکل بندی متفاوت این عناصر موسیقایی است. آنچه حائز اهمیت است تاثیرهای ابعاد مختلف موسیقی و رابطه آن با درمان است، که نداشتن اطلاعات موسیقی ناکافی بین موسیقی درمانان، می تواند خطر درمان مضر و غیر مؤثری برای بخش کثیری از جمعیت آسیب پذیر این رشته را به همراه داشته باشد. امروزه موسیقی درمانی در شاخه های، پزشکی، روانپزشکی و روان شناسی کاربرد دارد و به صورت روش های متداول زیر به کار برده می شود از جمله ؛ موسیقی درمانی غیر فعال، موسیقی درماني فعال، مشاوره، موسیقی و به موضوع های (تحولی رشدی ) و آموزشی، موسیقی و تحرک، موسیقی همراه با خورد زیستی و فعالیت های گروهی موسیقیایی توجه خاصي شده است. شبکه های عصبی در مغز نسبت به ادراک موسیقی (مثل زیرایی، ریتم، شدت صوتی و ...) حساس می باشند. چنان که تغییر هر یک از عوامل در یک ملودی( آهنگ) می تواند با واکنش های هر یک از مراکز مرتبط مغزی همراه باشد. تاثیر هیجانات موسیقیایی نیز، تابع وضعیت عناصر ساختاری موسیقی مانند ریتم و فواصل ملودی می باشد. مغز ساختهای ملودیک و ریتمیک موسیقی را به صورت یک کل واحد ادراک می کند، در حالی که مطالعات بالینی و روانی – زیستي بیانگر آن است که پردازش مستقلی از این دو عامل در زمان ایجاد و ادراک موسیقی وجود دارد. تحقیقات انجام شده پیشنهاد می کنند با تغییرات ساده در ویژگی های ساختاری ملودی می توان پاسخ های هیجانی متفاوتی را ایجاد کرد چنانکه اجرای ملودی در فواصل مینور و باضربآهنگ آهسته، حسی از حزن و غم و بالعکس اجرای ملودی در فواصل ماژور و با ضرباهنگی تند، حس و بیانی از شادی را القا می کند.
به طور کلی علم روانشناسی را، علم بررسی رفتار و علم موسیقی را، علم بررسی اصوات می داند در نتیجه علم موسیقی درمانی را می توان به توانبخشی صوت در رفتار تعریف کرد. برای بررسی یک برنامه دقیق برای موسیقی درمانی باید به هر دو عامل فوق ذکر توجهی خاص کرد. موسیقی درمانی در واقع استفاده از موسیقی و برنامه های تنظیم شده موسیقیایی برای توان بخشی به تمامی بیماران جسمی و روانی می باشد و برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و عاطفی استفاده می شود.
 

 

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب