
در اقتصاد مبتني بر دانش معمـولا نـوآوري اقتصـادي و تعامـل بنگـاه هـا بـا يكـديگردر فضـاي مبادله اي كارآمدتري صورت مي گيرد. در يك تحليل نظري، به طور كلي مي توان ويژگي هاي زير را براي اقتصـاد دانـش بنيـان عنـوان كرد:
۱ - اقتصاد دانش بنيان اقتصـاد كميـابي منـابع نيسـت، بلكـه اقتصـاد فراوانـي منـابع اسـت ؛ زيـرا برخلاف بسياري از منابع كه هنگام مصرف مستهلک مي شوند، اطلاعات و دانش، که اساس اقتصاد دانش پايه است، مي تواند بارها مصرف شده و با مصرف بيشتر در واقع رشد کند.
۲- در اقتصاد دانش پايه، دانش به كالا تبديل شده و به فـروش مـي رسـد. هـم اكنـون بازارهـاي مجازي براي خريد و فروش دانش در جهان شكل گرفته و افراد با اعلام قيمت دانش خود، آن را در معرض مبادله قرار مي دهند. بازار دانش، بازاري بسيار ناهمگن است و هر کالا کيفيت و قيمت خاص خود را دارد. صاحبان دانش در واقع به صورت انحصاري يا شبه انحصاري عمل مي کنند.
۳-اقتصاد دانش بنيان، به نوعي يك اقتصـاد بـدون وزن است. اگر نشانه هاي اقتصـاد فيزيكـي، كارخانـه هـاي فـولاد، پتروشـيمي، اتومبيـل سـازي و ادارات مسـتقر در آسمانخراش هاست، نشانه هاي اقتصاد دانش پايه، معمولا به صورت مدارهايي پيچيده، بسيار کوچک و تلفيق شده با يکديگر بوده و شامل فکرها يعني نرم افزارهاست. آنچه در اين اقتصاد به عنوان ارزش شناخته مي شود معمـولا از نـوع فكـري و غيـر قابـل لمس مي باشد.
۴-ارزش محصولات و خدمات در اقتصاد دانش پايه به شرايط افراد بستگي دارد. يـك اطـلاع يا دانش معين مي تواند براي افراد مختلف در زمانها و مكـانهـاي مختلـف ارزش متفـاوتي داشـته باشد.
۵- اقتصاد دانش بنيان، دانش پايگي اقتصاد وابسته به مجموعه اي از نظام ها و فرايندهاي دانشي جامعه است بنابراين داراي ارزش دائمي بيشتري است.
۶- در اقتصاد دانش بنيان، دانش و اطلاعات به هر جا که تقاضا براي آن بيشتر و موانع در مقابل آن کمتر باشد، نفوذ مي کند و تاثير مي گذارد.
۷- محل فعاليت در اقتصاد دانش بنيان، اهميت چنداني ندارد. آنچه مهم است سرعت عمل در فعاليت ها و دسترسي به کل جهان است.