
ماکس پلانک در سال ۱۹۰۰ مقاله ای را با عنوان درباره نظریه قانون توزیع انرژی طیف بهنجار ارائه کرد که سرآغاز تحولی عظیم در فیزیک شد. حدود دو دهه بعد، شرودینگر معادله موج حاکم بر رفتار تابع موج کوانتومی را ارائه داد و بدین ترتیب ساختار جدیدی به نام فیزیک کوانتوم بنا شد. بعد از تولد فیزیک کوانتوم و آنالیز دقیق پدیده های کوانتومی، انسان، آرزوی کنترل سیستم های کوانتومی را در سر می پروراند. در دهه ۱۹۷۰ با تحقیقات گروهی از شیمیدانان صورت واقعی تری به خود گرفت، آنها سعی کردند که واکنش های شیمیایی را به کمک میدان های مغناطیسی کنترل کنند. هدف از کنترل، بالا بردن احتمال یک واکنش خاص با تنظیم میدان مغناطیسی بود. کنترل های مطرح شده توسط شیمیدانان اغلب کنترل حلقه باز بودند. امکان پذیری آزمایش های شیمیایی در واکنش های بین میدان الکترومغناطیسی و سیستم های اتمی موجب تعمیم مفهوم کنترل پذیری برای سیستم های کوانتومی شد. تحول زمانی سیستم های کوانتومی توسط عملگرهای یکانی بیان می شود و در نتیجه مسائل مربوط به کنترل حلقه باز، بصورت تعمیم نمایش های یکانی در گروه لی مطرح می شوند. مجموعه این تلاش ها منجر به گسترش تئوری کنترل حلقه باز سیستمهای کوانتومی گردید. روز به روز بر اهمیت کنترل سیستم های کوانتومی افزوده می شود. در سال های اخیر شاهد ظهور اولین نمونه ها از تکنولوژی کوانتومی مانند اندازه گیری های کوانتومی و مخابرات کوانتومی بوده ایم. این تکنولوژی بر مبنای خواص منحصر بفرد کوانتومی مانند درهم تنیدگی کوانتومی است. صاحبنظران زمان فعلی را زمان رخداد دومین انقلاب کوانتومی می دانند که ورود تئوری کوانتوم به عرصه تکنولوژی می باشد.