
شيشه گري سنتي که تا دوران قاجار به صورت کارگاه هاي محلي در اغلب شهرها براي توليد محصولات شيشه هاي چون بطري و تنگ هاي کاربردي براي نگهداري و حمل عرقيجات، گلاب و نظاير آن فعال بوده اند، به تنهايي پاسخگوي نيازهاي رو به رشد داخلي نبوده است. در پي آن، کشورهاي صنعتي در دوران قاجار به سبب توليد انبوه کالاهاي صنعتي و همزماني آن با گسترش روابط سياسي، بازارهاي ايران، محل مناسبي براي عرضه کالاهاي صنعتي کشورهاي اروپايي شد. از اين رو، واردات شيشه از کشورهايي همچون روسيه، انگلستان و فرانسه به ايران آغاز شد. تلاش هاي دولت ايران براي مقابله با روند افزايشي واردات شيشه به شکل گيري کارخانه هايي انجاميد که به دلايلي نظير: فقدان مواد اوليه، ذغال سنگ مناسب و هزينه هاي بالاي حمل و نقل مواد اوليه با مشکلاتي مواجه شد. عدم ممارست تلاش هايي که در اين زمينه انجام گرفت، از جمله عوامل موثر در عدم موفقيت اين کارگاه ها بود. علاوه بر مشکل عدم دسترسي به مواد اوليه مرغوب و مناسب، عدم مهارت و آشنايي شيشه گران ايراني با تکنيک هاي جديد و ناتواني آنها در ساخت قالب هاي فلزي، موارد ديگري است که بر روند توليد شيشه در اين دوران تاثير منفي داشته است. حضور ناموفق شيشه گران خارجي در ايران تاثيرات مثبتي از جلمه آشنايي شيشه گران داخلي با تکنيک ها و فنون شيشه گري ايجاد مي نمايد که سبب ساخت آثاري با ايستايي مطلوب، بدنه ظريف و فرم مقبول تري نسبت به نمونه هاي اوليه توليد محلي در اين دوران مي گردد. هر چند تجربه هاي سرمايه گذاري هاي صنعتي در زمينه توليد شيشه در ايران با شکست زود هنگام مواجه مي شود، اما تاثيراتي که تکنيک هاي ساخت و نقوش و روش هاي تزئين بر شيشه گري سنتي مي نهد، تا به امروز در توليدات داخلي قابل مشاهده است.