معماری اسلامی، تصویری از کیهان یا انسان در ابعاد کیهانی او است و بدن انسان معبدی است که در آن روح استقرار می یابد. مسجد نیز خانه خداست. بنای مسجد در بر دارنده رسالت دینی و اجتماعی است. معماری مسجد، نمایانگر عمق برداشت های فرهیختگان و افراد عادی از جوهره ذهنیت و ایمان جامعه مسلمان آن دوره است. هنر دینی در جهان بینی اسلام در نمونه اعلای خود در تولید فضای معماری مسجد تجلی یافته است، مسجدی که نمونه اولیه آن سراسر سادگی و خلوص است. در مسجد پیامبر اگر چه اندام های معماری، شکل نیافته است، ولی بزرگترین دستاورد معنا با محوریت شخص پیامبر، در عرصه بی کرانگی فضای مسجد بوجود آمده است. دیدگاه واحد سنت نه تنها معماری را در کلیت آن در بر می گیرد، بلکه همه عناصری که با یکدیگر، یک صورت معماری را خلق می کنند، مانند فضا، شکل، نور، رنگ و ماده را شامل می شود. نور در لحظه عبور از دو محیط غیر همجنس، منکسر می شود و شکل دیگری می یابد. اگر درون مسجد و بیرون مسجد دو دنیای متفاوت باشد، « ورودی» نقطه تماس و استحاله این دو دنیاست. « ورودی» یک مسجد مرز عبور مادی و رسیدن به جلوه گاه معنوی تسلیم و سجده است و اغلب دارای فضاها و عناصری همچون جلوخان، سردر، مناره، در ورودی، سکو، هشتی و دالان است. پس از ورودی ؛ حیاط یا فضای باز مسجد ضمن هویت بخشیدن به مسجد، تجلی وحدت آنها نیز بوده است. هنگامی که وارد حیاط می شویم علاوه بر عناصر معماری اطراف آن، در وسط و نقطه عطف، یک حوض یا آب نما خواهیم دید که تنها برای انجام یک عمل فیزیکی و مادی (وضو گرفتن) صرف نیست، بلکه وسیله ای برای تذکر و تجدید خاطره و پیوند با اعتقادات ناب و زلال است که منشاء آن حوضی است در بهشت که خداوند به بنده پاکش محمد (ص) عطا فرموده است. که تاثیر خاصی بر کودکان دارد بطوریکه در نقاشی های آنها از مسجد به وضوح قابل مشاهده است. در فرهنگ اسلامی گنبد تجلی زنده ای از جهان شناسی اسلامی است و به عنوان یکی از سمبل های مهم در معماری مسجد است که وحدت در کثرت در آن به وضوح قابل مشاهده است و در ذهن کودکان جزء تفکیک ناپذیر معماری مسجد است. از اجزاء دیگر معماری مسجد قوس است. در فرم های معماری اسلامی انسان ابتدا از درون این قوس ها به یک مرحله خود یابی می رسد و پس از یافتن خود با شکستی در نقطه اوج قوس، به شناختی بیرون از خود (خدا) دست می یابد که یاد آور « من عرف نفسه فقد عرف ربه» است. بنابر این قوس دایره ای در معماری قبل از اسلام جای خود را به قوس های جناغی بعد از اسلام می دهد. جزء دیگر معماری مسجد محراب است که جائی است که پیشنماز به هنگام نماز جماعت در مقابل آن نماز می گذارد. از دید کودک محراب اهمیت بالایی دارد و اکثر کودکان در طراحی خود آن را به تصویر می کشند. کاشی کاری محراب ها در نقاشی آنان؛ با توجه به رنگ آبی مورد استفاده و اذعان کودکان به رنگ کاشی قابل مشاهده است. از اجزاء دیگر مناره (گلدسته) است. از دیدگاه بیرونی سمبل انسان است؛ شکلی که به تنهایی در میان همه مخلوقات به طور مستقیم در عالم می ایستد. از دیدگاه درونی، یاد آور انسان است که مشتاق بازگشت به مبدا اصلی و ازلی خود است. کودکان با توجه به اظهارات و بیان آن به سبب ترسیم محیط مسجد، مناره را به وجه بارز معماری مسجد قرار داده و آنها را به صورت خاصی به تصویر کشیده است. جزء دیگر این معماری منبر است. شکلی کلی منبر، پلکانی باریک و محجر است که اشاره به منبرهای سده نخست اسلام به ویژه روزگار پیامبر دارد. منبر نشانگر مفهوم نردبان جهان است که از مرحله دنیوی و روحانی می گذرد و به روح مطلق و پاک می رسد.
نتایج برسی ها نشان داده است که بین عناصر معماری مسجد سنتی و ذهن کودک ارتباط بسیار نزدیک و عمیقی وجود دارد. این نتیجه درباره مساجد مدرن که سمبل های معماری مساجد سنتی در آن وجود ندارد، بسیار ضعیف است. آنچه در معماری مسجد توصیه می شود، اصول است که پیامبر اکرم (ص) در ساخت مساجد از آن استفاده می نموده اند و به سبب اینکه دین و عناصر تشکیل دهنده یکسانی در بنای آن نقش ثابت دارند، می بایست معماری مسجد نیز ثبات داشته باشد.
منبع:
برگرفته از مقاله «تاثیر عناصر کالبدی معماری مساجد سنتی و مدرن ایران بر ذهن کودکان» منتشر شده در پایگاه علمی www.sid.ir