اکنون فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی در ایران به بیش از ۱۰ سال رسیده است و روز به روز در حال افزایش است. اشتغال مقدمه ازدواج است و مشکلات اقتصادی بر سن ازدواج در شهرهای بزرگ می افزاید. این همه در حالی است که ازدواج تنها راه مشروع ارضای نیاز جنسی در ایران است و اکنون این راه با موانع زیادی روبرو شده است. بیکاری و ناامنی شغلی در فضای جدید به پدیده ترس از ازدواج در جامعه منجر شده است که باعث شده دیگر مانند گذشته جوانان به راحتی تن به ازدواج ندهند که طلاق بهای سنگین آن باشد. در این میان، افراد بافشارهای ناشی از بلوغ جنسی از یک سو و افزایش سن ازدواج از سوی دیگر و شکاف رو به گسترش میان این دو به گونه های متفاوتی برخورد می کنند. نتایج گزارش وزارت بهداشت در سال ۱۳۸۶ نشان می دهد که حدود ۲۰ درصد پسران و کمتر از ۱۰ درصد دختران تا ۲۰ سالگی رابطه جنسی راتجربه می کنند و حال آنکه بیش از ۳۰ درصد پسران تا ۲۵ سالگی رابطه جنسی پیش از ازدواج داشته اند. نتایج پژوهشی در سال ۱۳۸۶ نشان داده است که ۲۸ درصد نوجوانان و جوانان شهری رابطه جنسی قبل از ازدواج را تجربه کرده اند و در پژوهشی دیگر که در سال ۱۳۸۸ بر روی دانش آموزان ۱۴ تا ۱۷ ساله دبیرستانی انجام شد، نشان داد که ۲۰ درصد از آنها رابطه جنسی را در زندگی خود تجربه کرده اند و در پژوهشی که در سال ۱۳۸۹ در دانشگاهای بزرگ تهران انجام شد نشان داد که ۲۵ درصد دختران مجرد دانشجو در زندگی خود به داشتن نوعی رابطه جنسی اشاره کرده اند که ۱۰ درصد آنها به رابطه کامل جنسی ختم شده است.
روابط جنسی پیش از ازدواج در ایران پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گوناگونی را برای جامعه به همراه داشته است؛ پیامدهایی که با تغییرات ساختار اجتماعی و پیدایش ارزش های جدید فرهنگی در سالهای اخیر تشدید شده است. وقوع تغییرات اجتماعی و تحولات دیگری چون گسترش حضور و نفوذ ماهواره و اینترنت و امکانات ارتباطی جدید در جامعه سبب شده است که امروزه ارزش های سنتی، کمتر از گذشته در جامعه تاثیرگذار باشند. از طرفی، سیاست های توسعه اقتصادی و حرکت به سمت سرمایه داری رقابتی، با ایجاد شرایط ناامن اقتصادی، سبب شده است که سن ازدواج در جامعه از گذشته بالاتر رود ودر نتیجه گرایش به سمت الگوهای روابط پیش از ازدواج افزایش یابد و متنوع تر شود. رشد و گسترش مسائلی چون ایدز و شکل گیری موج سوم آن در ایران، که از طریق مسائل جنسی در حال گسترش است، بی ارتباط با افزایش وتنوع الگوهای متفاوت رابطه جنسی نیست. الگوهای زیرزمینی که در اغلب موارد با تجربه شرکای جنسی متعدد همراه اند.
در این میان، در مورد راهکارهای مواجه با وضعیت موجود چه می توان گفت؟ پاسخ این است که در عرصه راهکار، به راحتی نمی توان سخن گفت. ابعاد مسئله پیچیده تر از ارائه راهکارهای ساده اجتماعی است و ابعادی حتی فراتر از حوزه های جامعه شناختی به خود گرفته است. این مسئله همه عرصه های اقتصادی، فرهنگی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی را درنوردیده است.لذا باید کارشناسان در همه حوزه های مذکور در کنار یکدیگر جوانب گوناگون این مسئله را بررسی کنند تا بتوانند راهی مناسب پیدا کنند.