غریزه جنسی از نیازهای ذاتی انسان است و در رده نیازهای حیاتی اولیه قرار می گیرد. این غریزه خود نوعی کشش دلپذیر است که زن و مرد را به سوی ازدواج کشانیده و بقاء و تداوم خانواده را تضمین می کند. در سایه ارضای میل جنسی علاوه بر نیازهای جسمانی، فرد از لحاظ اخلاقی، فکری و روانی به آرامش می رسد. این غریزه تاثیر انکارناپذیری در زندگی زناشوئی و انسجام و پایداری آن و نقش سازنده و پر اهمیت و بنیادینی در مسیر به سوی سلامت و تعادل روانی زوجین ایفا می کند. کارکرد اولیه رابطه جنسی زناشوئی، احساس لذت مشترک است که صمیمیت را افزایش می دهد، آن را عمیق تر می سازد، در حکم کاهش دهنده تنش در برخورد با فشارهای زندگی و ازدواج عمل می کند، در اصل پیوند زناشوئی خاصی را پدید می آورد و به ارتباط زوجین یا یکدیگر شور و شوق می بخشد. رابطه ي جنسي در زندگي زناشويي از نظر جسماني براي سلامتي مفيد است. رابطه ي جنسي، ميزان تستسترون را بالا مي برد و به قوي شدن استخوان ها و ماهيچه ها كمك مي كند، ترشح اندروفين را تسهيل و به كاهش دردهاي جسماني كمك كرده، ترشح هورمون ( DHEA ) دي هيدرو پيندر سترون را افزايش مي دهد و موجب تقويت ادراك مي شود. طي رابطه ي جنسي مقدار زيادي اكسي توسين در بدن زن ترشح مي شود كه نياز به آرامش و نزديكي را بر طرف مي كند و طول عمر را براي هر دو به دنبال دارد. اين رابطه از نظر رواني نيز احساس آرامش، نزديكي، صميميت، افزايش رضايت، كاهش نشانه هاي افسردگي و افزايش اعتماد به نفس زوجين را به همراه دارد.
رابطه جنسی بین زجین را می توان به عنوان یک مدل کوچک تر از کل رابطه بین آنها در نظر گرفت. اینکه چقدر زوجین از رابطه جنسی خود رضایت دارند و چه عواملی بر رضایت جنسی آنها اثر می گذارد، موضوع بسیار مهمی است، که این عوامل شامل، کیفیت رابطه و تعاملات زناشوئی، دفعات فعالیت جنسی و تجربه ارگاسم، دانش و آگاهی جنسی طرفین، اختلالات جنسی، ویژگی های شخصیتی، بیماری های جسمی، مشکلات روانی، اعتماد به نفس جنسی، آسیب جنسی در دوران کودکی، سن، طول مدت ازدواج و تحصیلات خود و همسر است. ارتباط در عملکرد زناشوئی فرایندی را شامل می شود که در آن زن و شوهر به صورت کلامی و غیرکلامی در قالب گوش دادن، مکث، حالت چهره و ژست های مختلف به تبادل افکار و احساسات اقدام می کنند. ارتباط سالم، یک ارتباط باز است که در آن ابراز عقاید و احساسات، به شکل جرات ورزانه ولی غیرتهاجمی انجام می شود. وقتی زن و شوهر ارتباط درستی دارند، انتقال و درک واضح و روشنی از محتوا و قصد هر پیامی دارند و نیازهای روانی یکدیگر را درتمامی ابعاد زندگی ارضا می کنند. الگوهای ارتباط بین زن و شوهر به سه دسته تقسیم می شود:
۱- الگوی ارتباطی سازنده متقابل: مهمترین ویژگی آن این است که الگوی ارتباطی زوجین از نوع برد- برد است. در این الگو زوجین به راحتی درباره مسائل و تعارضات خود گفتگو می کنند و به دنبال راه حل آن بر می آیند و از واکنش های غیر منطقی، پرخاشگری و غیره اجتناب می کنند.
۲- الگوی ارتباطی توقع / کناره گیری: این الگو دو قسمت دارد: الف) توقع مرد/ کناره گیری زن؛ ب) توقع زن/ کناره گیری مرد. در این الگو یکی از زوجین سعی می کند در ارتباط درگیر شود، در صورتیکه دیگری کناره می گیرد. این الگو به شکل یک چرخه است که با افزایش یکی، دیگری افزایش یافته و تشدید این الگو به مشکلات دائم زناشوئی منجر می شود. در این الگو، زوج متوقع فردی وابسته و زوج کناره گیر، ترس از وابسته شدن دارد. این الگو ارتباط قوی با نارضایتی از ازدواج دارد.
۳- الگوی ارتباطی اجتناب متقابل: در این الگو تعارض بین زوجین شدید است به گونه ای که بحث و جدل به یک الگوی دائمی و مخرب تبدیل شده است و زوجین از برقراری ارتباط با یکدیگر اجتناب می کنند؛ زندگی آنها به شکل موازی با یکدیگر بوده و ارتباط آنها در کم ترین حد ممکن است یا اصلاً وجود ندارد. در این الگو زوجین هر دو سعی می کنند از بحث کردن درباره مشکل دوری کنند.