رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۱:۰۷:۳۰ ۲۰۲۴/۲۳/۱۱     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

interchange

درس ۵ اینترچنج ۲ درباره رفتن به مکان های مختلف است. گرامر درس درباره استفاده از be going to برای بیان انجام کاری در آینده است. در ابتدا با کارهای مختلفی که در تعطیلات می توان انجام داد آشنا می شویم:

Take a fun trip = رفتن به یک سفر تفریحی:
travel in my country= سفر داخل کشور
visit a foreign country = سفر به کشورهای خارجی

Discover something new= کشف کردن چیزهای جدید:
visit museums = دیدن موزه ها
go to a music festival= رفتن به جشنواره موسیقی  

Stay home= ماندن در خانه:
hang out with friends= با دوستان پرسه زدن
 watch movies= فیلم تماشا کردن

Enjoy nature= لذت بردن از طبیعت:
relax at the beach=در ساحل استراحت کردن
go fishing = رفتن به ماهیگیری

لغات:

ATM card= کارت عابر بانک؛    cash= پول نقد؛    hiking boots=کفش کوهنوردی؛     plane ticket= بلیط هواپیما suitcase=چمدان؛     backpack= کوله پشتی؛     credit card= کارت اعتباری؛   medication= دارو؛    sandals= صندل، دمپایی؛    swimsuit= لباس شنا؛    carry-on bag=کیف یا چمدان دستی؛    first-aid kit= جعبه کمک های اولیه؛     passport= گذرنامه؛     student ID=کارت دانشجویی؛    vaccination= تعطیلات

 

مکالمه:What are you going to do قصد داری چکار کنی؟

 
Julia:‎ I'm so excited!‎ We have two weeks off!‎ What are you going to do?‎
جولیا: خیلی هیجان زده ام! ما دو هفته تعطیلی داریم. می خواهی چیکار کنی؟ 
Nancy:‎ I'm not sure.‎ I guess I'll just stay home.‎ Maybe I'll hang out with my friends and watch some movies.‎ What about you?‎ Any plans?‎
نانسی: مطمئن نیستم. فکر کنم فقط خانه بمانم. شاید با دوستانم پرسه بزنیم و تعدادی فیلم تماشا کنم. تو چطور؟ برنامه ای داری؟
 Julia:‎ Yeah, I'm going to relax at the beach with my cousin.‎ We're going to go surfing every day.‎ And my cousin likes to fish, so maybe we'll go fishing one day.‎
جولیا: بله، قصد دارم با دختر عمویم در ساحل استراحت کنم. ما قصد دارم هر روز موج سواری کنیم و دختر عمویم دوست دارد ماهیگیری کند بنابراین شاید یک روز ماهیگیری برویم.
Nancy:‎ Sounds like funmokalemehinterchange.
نانسی: به نظر می رسد خوش بگذرد
Julia:‎ Say, why don't you come with us?‎
جولیا: بگو چرا با ما نمی آیی؟
 Nancy:‎ Do you mean it?‎ I'd love to!‎ I'll bring my surfboard!‎
نانسی: واقعاٌ میگی؟ دوست دارم! تخته موج سواری ام را خواهم آورد.
 Julia:‎ That's great!‎ The more the merrier!‎
جولیا: عالیه! هرچه بیشتر باشیم بیشتر خوش می گذرد!

 

 

گرامر: برای بیان برنامه و کاری در آینده اگر برنامه ریزی کرده و تصمیم گرفته باشیم be going to را بکار می بریم ولی اگر برای برنامه های احتمالی که تصمیمی برای آنها نگرفته ایم will را بکار می بریم.

begoingto

بخش دوم گرامر درخصوص ارائه پیشنهاد و الزام به انجام کاری است.

should

توصیه هایی برای سفر:

advisetravel

Reading

readinginterchange

For her vacation each year, Allie Lebrun goes volunteer traveling.‎ In a recent interview with Volunteer Magazine, she talked about volunteer vacations

آلی لبرون برای تعطیلات هر ساله خود،  به مسافرت داوطلبانه می رود. وی در مصاحبه اخیر با مجله داوطلب ، در مورد تعطیلات داوطلبانه صحبت کرد.

 AL:‎ It's like an exchange program.‎ People find a program in a country they'd like to visit.‎ In exchange for food and accommodations, they work.‎ In other words, they don't get a salary.‎ The idea is that volunteers can learn about real people in other countries.‎ Vacationers who stay in hotels often don't learn much about the local people and culture

آن مثل یک برنامه مبادله ای است. افراد در کشوری که دوست دارند ببینند؛ برنامه ای را پیدا می کنند. در ازای غذا و اقامتگاه، آنها کار می کنند. به عبارت دیگر آنها حقوق دریافت نمی کنند. ایده این است که افراد دواطلب می توانند در مورد مردم در دیگر کشورها چیزهایی را یاد بگیرند.کسانی که تعطیلات می روند و در هتل اقامت می کنند اغلب خیلی در مورد فرهنگ و مردم محلی اطلاعات کسب نمی کنند.

 

 AL:‎ Many of the jobs are on small farms.‎ Farmers often need volunteers to harvest crops.‎ I've harvested vegetables and fruit — including nuts and olives!‎ Some volunteers work with animals, such as milking cows or goats.‎ That's an interesting experience, I can tell you!‎ And sometimes farmers want volunteers to do things like build stone walls.‎ There are lots of possibilities.‎

  بسیاری از مشاغل در مزارع کوچک هستند. کشاورزان غالباً برای برداشت محصول نیاز به داوطلب دارند. من سبزیجات و میوه ها را برداشت کرده ام - از جمله آجیل و زیتون! بعضی از داوطلبان با حیوانات کار می کنند ، مانند دوشیدن شیر گاو یا بز. می توانم به شما بگویم که تجربه جالبی است ، و بعضی اوقات کشاورزان از داوطلبان می خواهند کارهایی مانند ساخت دیوارهای سنگی انجام دهند. احتمالات زیادی وجود دارد.

  AL:‎ Anyone!‎ Many volunteers are fairly young.‎ The work can be hard, so a volunteer needs to be fit.‎ But, actually, age isn't important.‎ I've worked with people in their seventies and even eighties!‎
 

 هر کسی! بسیاری از داوطلبان خیلی جوان هستند. کار می تواند سخت باشد ، بنابراین یک داوطلب باید متناسب باشد. اما ، در واقع ، سن مهم نیست. من در دهه هفتاد و حتی دهه هشتاد با مردم کار کردم!

AL:‎ Just about anywhere in the world!‎ I've volunteered in Italy, Morocco, Indonesia, and several countries in Latin America.‎

 تقریباً در هر جائی از دنیا! من در ایتالیا ، مراکش ، اندونزی و چندین کشور آمریکای لاتین داوطلب شده ام. 

AL:‎ Oh, that's easy!‎ Just go online.‎ Do a search for "volunteer travel"or "volunteer vacations.‎" You'll find lots of websites with information about opportunities for volunteering.‎ Maybe there's a program in a country you've always wanted to visit!‎

 اوه ، این آسان است! فقط آنلاین شوید. "سفر داوطلبانه" یا "تعطیلات داوطلبانه" را جستجو کنید. وب سایت های زیادی با اطلاعات مربوط به فرصت های داوطلب شدن پیدا خواهید کرد. شاید برنامه ای در کشوری وجود داشته باشد که همیشه می خواستید از آن بازدید کنید!

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب