رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۱۲:۲۲:۵۶ ۲۰۲۴/۲۱/۱۱     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

fourcorners

درس۹ فرکرنز ۲ درباره مشاغل افراد و این که کجا متولد شده اند و نحوه بیان اطمینان و عدم اطمینان در مورد یک موضوع است. گرامر این درس درباره گذشته ساده و گذشته فعل be می باشد. در ابتدا لغاتی درباره نام مشاغل و لغاتی درخصوص صفات شخصیتی افراد یاد می گیریم.

Career شغل:

astronaut= فضانورد؛     athlete= ورزشکار؛     composer= آهنگ ساز؛     designer= طراح؛      director= کارگردان؛     explorer= کاشف مکان؛      politician= سیاستمدار؛     scientist= دانشمند

Personality adjective صفات شخصیتی

honest= راستگو؛     talented= بااستعداد؛     brave= شجاع؛     caring= مهربان؛     inspiring= الهام بخش؛      intelligent= باهوش؛     determined= مصمم؛     passionate= علاقه مند به چیزی، نشان دهنده احساسات شدید به چیزی

گرامر: was/were گذشته فعل be هستند که به کمک آنها می توان سوالات مختلفی پرسید. Where were his parents from خانواده او اهل کجا هستند؟

برای پرسش از اینکه فردی کجا متولد شده است was/were را بکار می بریم.

Where was Ali born علی کجا متولد شد.

He was born in Tehran او در تهران به دنیا آمد.

wasborn

گدشته ساده: این زمان از فاعل بعلاوه قسمت دوم فعل ساخته می شود. که سوالی و منفی کردن آن به کمک فعل کمکی did انجام می شود و اغلب با ago  می آید بدین صورت که ago + قسمتی از زمان، همانند two days ago دو روز قبل.

gozashtehsadeh

Certainty and uncertainty اطمینان و عدم اطمینان

برای بیان اطمینان از چیزی عبارات I'm positive یا I'm certain یا I'm sure را  به معنای مطمئن ام بکار می بریم و برای بیان عدم اطمینان I'm not sure, but I think یا I'm not certain, but I think یا I'm not positive, but I think به معنای مطمئن نیستم اما فکر می کنم... را بکار می بریم.

motmaenam

نکته:

making a difference تغییر ایجاد کردن

the poor  به معنای فقرا. صفت + The اسم جمع می سازد مثال the deaf کرها، the needy فقرا، the obvious واضحات، the impossible غیرممکن ها

conventional به معنای معمولی مثال conventional  bank بانک معمولی

made a profit به معنای سود کردن

Loaned قرض داد مثال  A bank loaned him the money یک بانک به او پول قرض داد

some time ago چند وقت پیش

good at خوب بودن در چیزی I'm good at tennis تنیس من خوب

terrible at بد بودن در چیزی I'm terrible at tennis تنیس من خوب نیست یا I'm terrible at playing tennis

go over= review به معنای مرور کردن است

Aristotle ارسطو

Socrates سقراط

Plato افلاطون

 

 

 

 

 

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب