رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۲:۵۹:۱۱ ۲۰۲۴/۲۵/۰۴     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

والدینی که بیش از توان و استعداد کودکان از آنها انتظار دارند، یا آزادی و ابتکارشان را محدود می سازند و مقررات خشک و سختی را به آنان تحمیل می کنند، روح پرخاشگری و عصیان را در آنان تقویت می کنند، در این حالت است که کودک کینه پدر و مادر را به دل می گیرد و نه تنها به مقررات خانواده، بلکه به قراردادها و مقام های اجتماعی نیز بدبین و خرده گیر می شود و در همین دوره است که پایه های جامعه ستیزی و بزهکاری نوجوانان ریخته می شود. اختلاف بین والدین و نوجوانان در حدود ۱۴ یا ۱۵ سالگی به نقطه اوج خود می رسد که در این راستا بیشتر اختلافات در مورد مسائلی نظیر سبک لباس پوشیدن، اندازه مو و نوع موسیقی های مورد علاقه است. معمولا والدین نوجوانان خود را هنوز کودک تصور می کنند، گویی گذشت زمان تغییری در آنها نداده است، درک نکردن نوجوان باعث کشمکش بین آنان و والدین می شود. نوجوانان به خود حق می دهند که در مسائل مربوط به خانه اظهارنظر کنند و افکار و عقاید و اعمال خانواده را مورد سوال قرار دهند. نوجوان آن کودک سر به راه قبلی نیست و در مقابل تحکم و دستورات والدین مقاومت می کند. در هنگام بحران هویت، نوجوان دچار تضادها و کشمکش های ضد و نقیض است. او ضمن اینکه به پدر و مادر علاقه دارد، به دلیل امر و نهی های مکرر نیز از آنها تنفر دارد. از نظر اقتصادی هم به آنان وابسته است و هم می خواهد مستقل عمل کند و با آنها مخالفت می کند. این تضادهای درونی به رفتارهای ضد و نقیض می انجامد و باعث رفتارهای خصمانه والدین می شود. اگر والدین این بحران درونی و تضادها را درک نکنند و نتوانند با نوجوان به تفاهم برسد، این تضادها به عصیان و سرکشی تبدل می شود.

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب