رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۳:۲۸:۴۵ ۲۰۲۵/۱۴/۰۵     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

آیا شما هم جزء آن دسته مربیانی هستید که از حرف گوش نکردن کودکان پیش دبستانی گله مندید؟ اگر پاسختان مثبت است باید بدانید که اصلی ترین عامل ایجاد این مشکل ارتباطی، آموزشی ریشه دار است که بیشتر کودکان برای گوش نکردن دریافت می کنند. فرانکلین ارنست معتقد است که کودک در تاثیرپذیرترین سال های عمرش، آموزشی منظم از فرمان های ضد گوش کردن را از الگوهای خود (والدین و مربیان که به طور معمول شنوندگانی بد محسوب می شوند) دریافت می کند. برخی والدین و مربیان ضمن بیان اظهارات ضد گوش کردن هر روز و به دفعات با زبان بدن نیز این مسئله را بازتاب می دهند. کودک مشاهده می کند که پدر و مادرش ضمن اینکه اغلب هنگام صحبت نسبت به یکدیگر بی توجه اند، به او نیز گوش فرا نمی دهند. همچنین مربی بارها صحبت او و دوستانش را در کلاس قطع می کند و یا گفته های آنان را نشنیده می گیرد و بدین سان کودک از عنفوان کودکی مهارت گوش نکردن را می آموزد. کیفیت محتوای آموزشی نیز عملکرد ناصواب والدین و مربی را در مخالفت با رشد مهارت های گوش کردن تقویت می کند. در بسیاری از مراکز پیش دبستانی به برنامه های آموزشی برای رشد مهارت های گوش کردن به طور جدی و موثر پرداخته نمی شود. این مهم در جامعه ای که به دلیل سیطره فرهنگ شفاهی بر سپهر ارتباطی آن، کودکانش باید حداقل سه برابر زمانی را که صرف فعالیت های دیگر کنند به گوش کردن اختصاص دهند؛ نامعقول می نماید. لازم به ذکر است که ابعاد غیراستاندارد اغلب کلاس های پیش دبستانی همراه با تراکم بالای کودکان و نحوه مبلمان آموزشی نیز در عین ایجاد محدودیت در ارتباطات کلامی بین فردی، فضای یک سویه شنونده مدار فضاهای آموزشی را تشدید کرده است. وقتی کودک برای مدتی طولانی بدون هیچ حرف یا پاسخی فقط گوش دهد، کارایی گوش کردنش به طرزی چشمگیر کاهش می یابد و سرانجام ذهنش به سمت موضوع هایی متفاوت با آنچه مربی بیان می کند سوق می یابد.

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب