یکی از موضوعاتی که امروزه در جامعه رواج پیدا کرده است، توجه و پیگیری سخنرانی های انگیزشی است و جامعه هدف این دسته سخنرانی ها بیشتر جوانانی هستند که وقتی در زندگی به مشکل می خورند، بیشتر به این نوع محتواها توجه می کنند؛ اما متاسفانه هیچ محتوای مناسبی در مورد آسیبهای احتمالی آن وجود ندارد. یکی از ویژگی های سخنرانی انگیزشی این است که به روش علمی ارائه نمی شوند و با مبانی علمی مطابقت ندارند. همچنین بیشتر این سخنرانان در رشته هایی مثل روانشناسی، علوم تربیتی و رشته های دیگری که مربوط است تحصیل نکرده اند و صرفا فن بیان و حرکات بدنی بسیار مناسبی دارند که شنونده را به وجد می آورد. اگر سخنرانی انگیزشی بیش از حد روی انگیزه تاکید کند یا اینکه فرد به مقدار زیاد به سخنرانی های انگیزشی گوش کند، اثر وارونه خواهد داشت. به این حالت مدل یو وارونه می گویند. این مدل بیان می کند که بین انگیختگی و عملکرد رابطه وجود دارد. زمانی که انگیزه افزایش پیدا می کند، عملکرد هم افزایش پیدا می کند، اما نکته مهم اینجاست که از نقطه ای به بعد افزایش انگیزه نه تنها موجب افزایش عمکرد نمی شود، بلکه باعث کاهش انگیزه می شود. دلیل این موضوع چیست؟ یکی از دلایل این است که انگیزه در فرد احساس مسئولیتی جهت پیشرفت و تلاش بیشتر به وجود می آورد و این احساس مسئولیت موجب فشار درونی می شود. این احساس فشار تا نقطه ای باعث عملکرد بهتر می شود ولی از نقطه ای به بعد زیر حجم کار و درخواست های زیادی که فرد از خودش پیدا می کند، غرق و دچار پریشانی می شود. نکته مهمی که مخاطبان سخنرانی انگیزشی باید به آن توجه داشته باشند این است که هدف این سخنرانی ها ارائه راه حل یا ایجاد شایستگی برای موفقیت نیست، بلکه به شما تا جایی انگیزه می دهند که به سمت هدف حرکت کنید. این سخنرانی ها شما را به پرتاب کردن تیر تشویق می کنند، ولی اینکه هدف کجاست و باید به چه شکل نشانه گیری شود را به شما آموزش نمی دهند.
field_video