اصطلاحات به عنوان جزء اصلی ارتباطات بومي، دانش آموزان را قادر مي سازند تا افكار، عواطف، و عقيدة گويندگان زبان هدف را درك كنند. بنابراين با يادگيري و دانستن اصطلاحات زبان هدف، دانش آموزان نه تنها دانش لغوي بلكه درك خود از ارزش ها، دانش و ها، هنجارهاي فرهنگي گويشوران زبان را دوم افزايش دهند به اين دليل، آموزش و بناي دانش اصطلاحي دانش آموزان لازم است به روش نظام مند و مداوم انجام شود. معلمان زبان بايد برنامه اي منظم را براي آموزش اصطلاحات با در نظر گرفتن سن و سطح دانش آموزان طراحي كنند. معلمان، نويسندگان و طراحان برنامه درسي لازم است اصطلاحات را در آموزش از آسان به دشوار تقسيم بندي كنند. اصطلاحات بر حسب ميزان ترجمه پذيري به زبان اول و مادري دانش آموزان به سه دسته تقسيم مي شوند. نوع اول، اصطلاحات معادل ناميده مي شوند كه ترجمه كلمه به كلمه اصطلاحات به اصطلاحات زبان اول و مادري دانش آموزان هستند، مانند اصطلاح “bone and skin only is he“ كه به معني «او پوست و استخوان است» مي باشد. نوع دوم را اصطلاحات مشابه مي نامند از كه لحاظ دستوري و معنايي با اصطلاحات زبان اول يكسان ولي داراي برخي از تفاوتهاي جزيي هستند مانند اصطلاح “day rainy “كه به معني «روز مبادا» هست. نوع سوم اصطلاحات متفاوت هستند گه از نظر معنايي كاملا متفاوت از اصطلاحات معادل در زبان مادري هستند، مانند “leg his pulling “كه به معني را او« دست انداختن» است. معلما ن، نويسندگان و طراحان برنامه درسي لازم است اصطلاحات در را آموزش از آسان به دشوار تقسيم بندي كنند. بهتر است در ابتدا با اصطلاحات معادل كه داراي همتاي دقيق در زبان اول دانش آموزان هست آغاز كنند. سپس مي توانند اصطلاحات مشابه با را جلب كردن توجه دانش آموزان به تفاوتهاي بين زبان اول و زبان دوم و با آگاه كردن به اين حقيقت كه اصطلاحات مشابه لازم است به عنوان يك عبارت به خاطر سپرده شوند معرفي كنند. ا ين كار مي تواند آنها را براي اصطلاحات متفاوت كه بزرگترين چالش براي دانش آموزان به حساب می آيد، آماده كند.
field_video