از دیرباز دندانهای نامنظم، درهم و برهم و بیرون زده برای بعضی از افراد به عنوان یک مشکل مطرح بوده است و پیشینۀ تلاش برای رفع آنها دست کم به ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز می گردد. دندانهای بیرون زده و نامنظم سه نوع مشکل برای بیماران ایجاد می کنند: بروز تبعیض به خاطر ظاهر صورت؛ مشکلات مرتبط با اعمال حفرۀ دهان شامل مشکل حرکات فکی (ناهماهنگی یا درد عضلات)، اختلال مفصل گیجگاهی- فکی و مشکلات مربوط به جویدن، بلع یا تکلم؛ مشکلات مربوط به ضربه پذیری بیشتر دندان ها، تشدید بیماریهای پریودنتال و پوسیدگی دندان. دندان های مرتب و لبخند زیبا در برخوردهای اجتماعی اعتماد به نفس ایجاد می کنند؛ در حالیکه دندانهای نامنظم و بیرون زده تأثیر منفی بر جای می گذارند. به علاوه، ظاهر فرد می تواند در پیشرفت تحصیلی، پیدا کردن شغل و انتخاب همسر، مؤثر باشد. هیچ تردیدی وجود ندارد که به طور کلی، واکنش افراد نسبت به ظاهر دندان های دیگران می تواند بر روی وضعیت رفتاری آنها تأثیر بگذارد. جالب توجه است که تأثیرات روانی ناشی از ظاهر ناپسند دندان ها و صورت با شدت و ضعف مشکل از نظر آناتومیکی ارتباط مستقیم ندارد. میزان تأثیر نواقص فیزیکی افراد بر روحیۀ آنها به شدت با نحوۀ برخورد و تلقی خود فرد با آن نقیصه بستگی دارد. نتیجه این می شود که یک مشکل آناتومیکی خاص ممکن است برای یک نفر به هیچ وجه اهمیتی نداشته باشد؛ در حالیکه فرد دیگری همان نقیصه را برای خود مشکل بسیار بزرگی بداند. روشن است که دلیل اصلی روی آوردن به درمان های ارتودنسی این است که مردم می خواهند مشکلات روانی–اجتماعی را از خود دور کنند. این مشکلات تنها مشکل زیبایی نمی باشند. در تعیین میزان نیاز یک فرد به درمان ارتودنسی، باید ملاحظات روانی- اجتماعی و صورت بیمار نیز درنظر گرفته شود؛ نه اینکه فقط از روی نحوۀ روی هم قرار گرفتن دندان ها تصمیم گیری شود؛ به همین دلیل، تنها با دیدن رادیوگرافی و یا قالب مطالعه نمی توان گفت که فرد حتماً به درمان ارتودنسی نیاز دارد یا نه. بنابراین هنگام تخمین میزان نیاز جامعه به درمان ارتودنسی لازم است ملاحظات روانی اجتماعی و صورت بیمار مدنظر قرار گیرند.