چاقی بیماری مزمن و پیچیدهای است که به صورت افزایش درصد چربی بدن تعریف می گردد. امروزه چاقی به یکی از مهمترین معضلات سلامت عمومی در جهان تبدیل شده است؛ به طوریکه با افزایش شیوع چاقی، شیوع عوارض نامطلوب مرتبط با چاقی از قبیل بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، برخی از سرطان ها، پسیوریازیس، عوارض نامطلوب بارداری، مرگ و میر سالمندان و بسیاری از مشکلات سلامتی دیگر نیز افزایش می یابد. چاقی شکمی (چاقی مرکزی) که در آن بیشترین میزان چربی در ناحیۀ شکمی قرار دارد، خطرناک ترین شکل چاقی درنظر گرفته می شود. افزایش چربی بدن منجر به افزایش تودۀ کل بدن در زنان و مردان می گردد. بنابراین وزن بدن عموماً به عنوان شاخصی برای تشخیص چاقی استفاده می شود. چندین روش برای ارزیابی و یا تعیین چربی بدن یا چربی شکمی پیشنهاد شده است. این روش ها شامل نمایۀ تودۀ بدن، دور کمر، نسبت دور کمر به دور باسن، نسبت دور کمر به قد، ضخامت چین پوستی، دانسیتومتری هیدرواستاتیک و جذب انرژی اشعه ایکس می باشند. به هرحال، تعدادی از این روش ها جهت اندازه گیری منظم و روتین چربی بدن، گران و پیچیده هستند. با معرفی روش بیوالکتریک ایمپدنس گمان می رفت که بهبود قابل توجهی در ارزیابی چربی بدن رخ دهد. در حقیقت روش بیوالکتریک ایمپدنس جایگزین معتبری برای اندازه گیری چربی بدن درنظر گرفته شده است، زیرا این روش تعدادی از محدودیت های سایر روشها را ندارد و با روش های مرجع، اعتبارسنجی شده است. اگرچه این روش یکی از بهترین روش ها جهت تعیین چاقی است. اما دارای محدودیتهایی نظیر گرانی و زمان اجرای بالا می باشد. به منظور تعیین روش مناسب جهت ارزیابی چربی بدن، از آنتروپومتری بهره می گیرند. آنتروپومتری یا تن سنجی به معنای اندازه گیری بدن انسان بوده و هدف از آن یافتن تفاوتهای فیزیکی انسانها است. ویژگیهای ساده، آسان و مؤثر روش های آنتروپومتری، آنها را تبدیل به اولین انتخاب در ارزیابی های تغذیه ای کرده است. ضمن اینکه شاخص های آنتروپومتری علاوه بر پیش بینی چاقی یا چربی بدن، قادر به تعیین تجمع چربی در ناحیۀ شکم نیز هستند که در بیشتر مطالعات چربی شکمی به عنوان مهمترین عامل پیدایش بیماری درنظر گرفته می شود.