از جمله درمان های دارویی رایج می توان عبادت، ماساژ درمانی، ورزش، شناخت درمانی، آرام سازی عضلانی، مراقبه، موسیقی درمانی، رایحه درمانی و تصورسازی هدایت شده را نام برد. که برای آرامش و تسکین بیماران استفاده می شوند و یکی از روش ها، استفده از محرک صوتی خوشایند یا موسیقی درمانی می باشد. تحقیقات نشان داده اند که موسیقی بر بهبود کیفیت زندگی خودکارآمدی، بر بهبود تنظیم هیجانات تاثیر بهبود دهنده دارد، موسیقی از قدیم به عنوان ابزاری در جهت ایجاد شور، انگیزه و همین طور به عنوان ابزاری درمان گر به کار می رفته است. آثار به جای مانده حاکی از این است که ایرانیان از صدای عود برای معالجه بسیاری از بیماران استفاد می کردند، در دوره زرتشتیان، پزشکان بیماران خود را با موسیقی ایرانی درمان می کردند، همین طور در هنگام زایمان زنان در دربار ساسانی موسیقی از لوازم کار یک پزشک بوده است، ابن سینا در مورد درک موسیقی می گوید: موسیقی درمانی و شنیدن موسیقی به عنوان عامل التیام بخش و شافی جان ها قدمتی به درازای تاریخ دارد. ساختار مغز به گونه ای است که به محرک های موزیکال پاسخ های مثبت و مناسب می دهد و موجبات استفاده از این روش درمانی را فراهم می سازد، تحقیقات نشانگر آن است که تالاموس محرک های موسیقایی را دریافت می کند و این علائم را به وسیله سیستم عصبی به مغز انتقال می دهد و به صورت یک کارکرد خودکار به طور اعم روی مغز و به طور اخص روی هوش، حافظه و تخیل نفوذ می کند. به علاوه غده صنوبری یا هیپوفیز از تالاموس فرمان دریافت می کند و به محرک های موزیکال، ریتم و وزن موسیقی پاسخ می دهد و موجب ترشحاتی می گردد که نقاط مختلف بدن انسان را جهت کارکرد طبیعی رهنمون می سازد، وقتی محرک های موزیکال به مغز می رسد غده هیپوفیز به آن پاسخ مثبت یا به عبارتی پاسخ آرامبخش می دهد.
field_video