کمردرد يکي از شايعترين و پرهزينه ترين اختلالات عضلاني اسکلتي در جوامع امروزي محسوب مي گردد که بيش از ۷۰ تا ۸۰ درصد جمعيت حداقل يک بار آن را در طول زندگي خود تجربه مي کنند. رويکرد جديد توانبخشي بر اين عقيده استوار است که تنها درمانهاي مرسوم کمردرد مزمن کافي نبوده و استراتژي درماني جامع و کامل خواهد بود که هم برطرف نمودن آسيبهاي محيطي و هم بازسازي تغييرات پاتوفيزيولوژيکال سيستم عصبي مرکزي درد را مدنظر قرار دهد. از اين رو نياز به تلاش جهت يافتن روشهاي درماني مناسب که سبب تعديل در سيتم عصبي مرکزي و بهبود عملکرد مغز در جهت کنترل مرکزي و محيطي درد به دنبال کمردرد مزمن گردد, ضرورت ويژه اي در درمان اين بيماران خواهد داشت. یکي از روشهاي تعديل کننده سيستم عصبي مرکزي که در دو دههي گذشته طرفداران زيادي پيدا کرده است, استفاده از تکنيکهاي تحريکات مغزي مانند تحريک الکتريکي مستقيم مغزي (tDCS) مي باشد. از اين رو برخي از مطالعات نشان داده اند که تحريکات الکتريکي مستقيم مغزي مي تواند اثر معني داري بر بهبود عملکرد مغز, افزايش ارتباطات شبکه عصبي و برطرف نمودن فرايند پاتوفيزيولوژيک پلاستي سيتي به دنبال درد مزمن در سيستم عصبي مرکزي داشته باشد. تحقیقات نشان داده اند که تحريکات الکتريکي مغزي مي تواند اثرات مثبتي بر کنترل درد و سطح ناتواني اين بيماران داشته باشد. بطورکلی درمانهاي محيطي از جمله دارو درماني, مداخلات فيزيوتراپي و تمرين درماني, اگر چه مي توانند آسيب محيطي به وجود آمده را به دنبال اين اختلالات برطرف نمايند، اما پاسخگوي تغييرات پاتوفيزيولوژي سيستم عصبي مرکزي درد نخواهند بود، بنابراین توصیه میگردد که جهت کنترل شدت درد بیماران مبتلا به کمردرد مزمن، استفاده از تحریکات الکتریکی مستقیم مغز با مداخلات محیطی همراه گردد زیرا تحریک الکتریکی مستقیم مغزی در ترکیب با مداخلات محیطی است که اثرات مثبت و ماندگاری بر روی پارامتر شدت درد در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن دارد.