رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۶:۱۱:۲۶ ۲۰۲۴/۲۶/۰۴     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

درمان بیماری های کبدی با پیدایش و تکامل پیوند کبد، پیشرفت های بسیاری کرده است. ولی چون تقاضا برای ارگان اهدایی بیش از تعداد ارگان موجوداست و نیز با توجه به مسئله رد پیوند، نیاز به درمان های جایگزین بدیهی است. طی سالهای اخیر مهندسی بافت کبد به عنوان یک روش درمانی مناسب، جایگزین پیوند کبد برای بیمارانی که در انتظار پیوند عضو به سر می برند مطرح شده است. امروزه محققان به پیوند هپاتوسیت ها جدا شده از کبد به عنوان درمان سریع تر و جایگزین پیوند کبد روی آورده اند. مزیت این روش این است که می توان از سلول های جدا شده از یک کبد اهدایی برای پیوند به چند بیمار استفاده کرد. اما از مشکلات این روش، سختی جداسازی و نگهداری سلول های هپاتوسیت، تکثیر کم آنها، واکنش سیستم ایمنی و احتمال رد سلول های پیوند شده است. به خاط توان تکثیر و تمایز بالا، سلول های بنیادی یکی از منابع سلولی مناسب برای پیوند است. از میان انواع سلول های بنیادی، سلولهای بنیادی مزانشیمی انتخاب مناسبی برای پیوند سلولی در بیماری های کبدی محسوب می شود. چون جداسازی و کار با سلولهای بنیادی مزانشیمی آسان تر از انواع دیگر سلولهای بنیادی بوده و این سلول ها می توانند به سلولهای گوناگون از جمله هپاتوسیت تمایز پیدا کنند، از دیدگاه درمانی بسیار مورد توجه است. افزون بر نوع سلول، استفاده از بسترهای بیولوژیکی سازگار با بدن فاکتورهای مهم در مهندسی بافت است. تاکنن محققان از بسترهای دوبعدی و سه بعدی مختلفی در تمایز سلول های بنیادی استفاده کرده اند که یکی از این بسترها، ماتریکس های کلاژن گلیکوزامینوگلیکان است که کاربردی وسیعی در مهندسی بافت دارد. بسترهای کلاژن گلیکوزآمینوگلیکان بیشتر شرایط را به عنوان ماتریکس در مهندسی بافت دارند. برخی از این شرایط عبارت است از سازگاری زیستی، قابلیت تخریب  در محیط زنده، تولید محصولات غیرسمی پس از تجزیه و میزان تخلخل بالا.

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب