از آنجا كه براي تشخيص دقيق علت و نوع بيمـاري در يك عضو، بدواً نياز به آشنايي با سـاختار و آنـاتومي آن عضو مي باشد، لذا در ابتدا به تشريح پوست از نگـاه مكتب طـب سـنتي ايـران مـي پـردازيم. ازلحاظ منشأ جنيني، طب ايرانـي پوسـت را بـافتي عصباني (با منشأ عصبي) ذكر مي كند و براساس منـابع طب رايج نيز لايه اپيدرم پوست و بافـت عـصبي هـردو داراي منشأ جنيني مـشترك بـوده و از خـارجي تـرين لايـه رويـاني كـه اكتـورم ناميـده مـي شـود، تكامـل مي يابند. در هر دو ديدگاه طبي ساختار پوست شامل عـروق و پايانه هاي عصبي فراوان بوده كه موجب حس لامـسه قـوي و خـون رسـاني گـسترده ايـن عـضو مـي گردد.
همچنين وجود منافذ متعددي تحـت عنـوان مـسامات پوستي، هـم در منـابع طـب ايرانـي و هـم طـب رايـج تصريح مي گردد. ضخامت پوست در كتب طـب سـنتي در تمامي نقاط بدن يكسان قلمداد نگرديده و در منابع طب رايج نيز بر تفاوت ضخامت پوست در بخـش هـاي مختلف بدن اشاره گرديده است؛ ازجمله اينكه ضخامت پوست منطقه پشت حدود چهار ميليمتر و ضـخامت پوست سر حدود يك و نيم ميليمتر درنظر گرفته شده است. از حيث عملكرد و فيزيولوژي اين عضو نيز در طـب سنتي به نقش تنظيمـي جلـد جهـت تهويـه و تنظـيم حرارت بدن، جايگاه پوست به عنوان مسير عبور برخـي گازها و بخارات متصاعد از بدن و نيز نقش اين عضو در دفع برخي فضولات و مواد زائد بدن ازطريق تعريق و غیره اشاره گرديده و همه اين مـوارد بـه عنـوان بخـشي از عملكرد و فيزيولوژي پوست در منـابع طـب رايـج نيـزمورد تأكيد قرار گرفته است. نكته قابل توجه اينكه بسياري از يافته هـاي فـوق در حالي در منابع طب سنتي ايران ذكر گرديده اسـت كه حكماي طب ايراني بـه هـيچگونـه از تجهيـزات يـا تكنولــوژي پيــشرفتهاي كــه در حــال حاضــر جهــت تشخيص و شناخت ساختار و عملكرد سـلولي و بـافتي مورد استفاده قرار مي گيرد، دسترسي نداشته اند.