دو عضو اساسی در خانواده، زن و مرد می باشند که استحکام این نهاد منوط به رضایت آنها از زندگی زناشویی می باشد. رضایت زناشویی به میزان و کیفیت بهره مندی و رضایت افراد از زندگی زناشویی اشاره دارد. رضایت زناشویی به معنی مقایسه بین انتظارات زوجین در تجارب زندگی است. رضایت زناشویی شامل ارزیابی مقایسه بین وضعیت موجود و حالت مورد انتظار است. هاوکینز بهترین تعریف را از رضایت زناشویی ارایه می دهد. وی رضایت زناشویی را به عنوان یک احساس رضایت و لذت بردن زوجین در هنگامی که تمام جنبه های زندگی مشترک آنان را در نظر می گیرند توصیف می کند. بنابراین رضایت زناشویی مفهومی تک بعدی نیست و شامل بررسی و در نظر گرفتن آگاهی نسبت به تمامی ابعاد زندگی زناشویی است. از سوی دیگر رضایت زناشویی می تواند با سایر ابعاد رضایت و به ویژه رضایت از زندگی در زوجین ارتباط داشته باشد. به بیان دیگر، این دو مولفه مهم می توانند با هم تغییر کرده و یا هر دو تحت تاثیر متغیرها عوامل تقریبا یکسان باشند. در روابط بین فردی و به ویژه روابط زناشویی، طرفین بیشتر به دنبال کنترل کردن همدیگر هستند. در واقع هر کدام از طرفین سعی می کند که طرف مقابل طبق خواسته وی عمل کند. این شیوه رفتار که به روان شناسی کنترل بیرونی معروف است نه تنها باعث تداوم زندگی عاشقانه و لذت بخش زوجین نمی شود بلکه به آن لطمه نیز می زند، چرا که یکی یا هیچکدام از طرفین در کنار کنترل بیرونی باعث بر هم خوردن توازن قدرت و آزادی و در نتیجه کاهش عشق طرفین می شود که باعث لطمه خوردن رابطه زناشویی آنها می شود. در جامعه ای که کنترل بیرونی در آن اصل است، معدود آدم هایی انتظار دارند که رابطه مشترک آنان مثل روزهای اول باقی بماند و حداکثر چیزی که اکثر آنها می توانند آرزو کنند این است که اوضاع بدتر نشود
field_video