
در سالهاي اخير تمايل زيادي به تحقيق بر روي پرنده هاي بدون سرنشين در ميان محققين هوافضا، کنترل و رباتيک به وجود آمده است. فرود پرنده بدون سرنشين به صورت دستي معمولاً با دشواري هايي از جمله عدم امکان کاهش منظم ارتفاع و عدم موقعيت يابي دقيق همراه است. استفاده از حسگرهاي دوربين مي تواند موقعيت دقيق پرنده را معين کند. بنابراين مي توان فرآيند فرود را به صورت خودکار پياده سازي کرد. خودکار بودن مراحل فرود باعث کاهش مدت زمان فرود، افزايش اطمينان از فرود ايمن، افزايش عمر مفيد پرنده در اثر کاهش ضربات وارده هنگام فرود و کاهش مصرف توان می گردد. روش های مختلفی برای فرود این وسایل در نظر گرفته شده است. بعضی با استفاده از روش های کنترل غیرخطی شبیه سازی شده فرود می آیند و برخی با استفاده از حسگر مادون قرمز فرود می آیند. روش های ذکر شده دقت و تمرکز کافی ندارند. يکي از چالشهاي اساسي در کنترل موقعيت مبتني بر تصوير يک پرنده نوسانات پرنده حول نقطه مقصد است که ناشي از اينرسي پرنده، تاخير مربوط به الگوريتم تخمين موقعيت و نيز تاخير ارسال فرمانها از ايستگاه مرکزي به پرنده مي باشد. یک الگوریتم که موسوم به روش برش حرکتی با تقسیم زمان حرکت در نزدیکی نقطه مقصد به بازه های زمانی کوچکتر به نام بازه حرکت و بازه انتظار، این مشکل را حل نموده است. زمان بازه حرکت متناسب با خطای موقعیت پرنده است و بازه انتظار تا زمانی که پرنده به وضعیت پایدار برسد و نوسانات زودگذر ناخواسته از بین برود، به طول می انجامد. نتایج آزمایش های تجربی نشان می دهد که الگوریتم روش برش حرکتی نه تنها باعث پایداری پرنده می شود بلکه زمان فرود نیز با خطایی قابل قبول در موقعیت پرنده کاهش می یابد.