کارایی و بازدهی سازه های بلند رابطه مستقیمی با مواد در دسترس، تکنولوژی ساخت و درجه پیشرفت و کارایی سرویس های مربوطه دارد. در گذشته اکثر ساختمان های بلند بااسکلت فولادی ساخته شده اند و بتن مسلح بیشتر در سازه های کوتاهتر به کار می رفت. اگرچه استفاده از بتن مسلح در اواخر قرن نوزدهم و شروع قرن بیستم متداول گردید، ولی به نظر نمی رسد تا قبل از جنگ جهانی اول در سازه های بلند از آن استفاده شده باشد. ساخت با بتن در ساختمان های بلند مرتبه صرفا به صورت جانشینی برای فولاد تلقی می شد و در عمل آنها را عینا مانند قاب های فولادی می ساختند. نوآوری جدید در صنعت ساخت و ساز، استفاده از بتن را در ساخت سازه های بلند بتنی سهولت بخشید. علاوه بر این استفاده از بتن مقاومت بالا در ساختمان پتروناس (۱۹۹۸ مالزی) و جین مائو (۱۹۹۹ در چین) و استفاده از بتن سبک در ساختمان شل پلزا (۱۹۷۱ تگزاس) اجازه داد تا اندازه عضوها کوچکتر گردد و میزان فولاد مصرفی کاهش یابد. امروزه بلندترین آسمان خراش های دنیا در حال ساخته شدن با بتن هستند. در واقع قابلیت جریان بالای بتن، و مقاومت آن در برابر آتش، خصوصا بعد از سقوط برج های دوقلوی نیویورک آن را به یک ماده مورد قبول برای ساخت و سازهای ساختمانی های بلند تبدیل کرده است. با این حال، چالش های فن آوری مرتبط با استفاده از بتن در ساختمان های فوق العاده بلند دلهره آور است. به عنوان مثال، در دبی برج خلیفه، بلندترین ساختمان جهان در سال ۲۰۱۰ به پایان رسید با ۸۲۸ متر ارتفاع و با ۱۶۳ طبقه که در بتن ریزی ارتفاع از ۵۸۰ متر با چالش هایی مواجه بود. در سال ۲۰۱۲ شهر مقدس مکه برج ساعت دومین ساختمان بلند جهان با ارتفاع ۶۱۰ متر ساخته شد. این ساختمان نیز تجربه پمپاژ بتن در ارتفاع فراتر از ۵۲۰ متر را تجربه کرده است. بتن با کارایی بالا از نقطه نظر فنی و صرفه اقتصادی در ساختمان آسمان خراش ها مورد استقبال قرار گرفته است. در این میان، بتن خودتراکم با توجه به مزایای ذاتی، از جمله پمپاژ ساده تر، قابلت جریان و پراکندگی بالا و پر کردن قالب به طور موثر در تراکم بالای آرماتورها با لرزش کم و یا بدون لرزش، برای ساختمان های فوق العاده بلند، به امری ضروری تبدیل شده است. به عنوان مثال ساختمان تایپه ۱۰۱ در ۱۰۶ طبقه و ۵۰۸ متر ارتفاع و ساختمان تجارت جهانی نیویورک از بتن خودتراکم ساخته شده است.