پژوهش های پرشماری درباره نقش ریاضیات در آثار معماری اسلامی شده است، که هندسه پیوسته در آنها پیشتاز است. این جایگاه برتر، افزون بر نقش کلیدی هندسه در شکل گیری آثار معماری، متکی بر اشارات متعدد متون کهن بر این علم است. اما آیا به راستی کاربرد علوم ریاضی در این آثار به هندسه محدود می شود؟ با وجود نقش استوار هندسه، بررسی برخی متون کهن درباره نقش تمثیلی علوم ریاضی، دنیایی پنهان از پیوند علوم اعداد با دیگر معارف حِکمی در برابر پژوهشگران می گشاید. هر چند که این متون به دلیل مبانی و خاستگاه های مابعد طبیعی و به تعبیر امروز غیرعلمی چندان اهتمام نشده است. اما از آنجا که ورود به سنت اندیشه ریاضی معماران گذشته با هم زبانی با ایشان ممکن است، منطقی است که برای شناخت ابعاد ریاضی آثار معماری اسلامی، گام در شناخت زبانی از ریاضیات در این آثار نهاده شود، که شواهد تاریخی بر وجود این رویکرد مرسوم در فضای اندیشه قدما، از جمله اصناف معماران و بنایان گواهی می دهند.
کاربرد اعداد و حروف، از طریق حساب جُمَل یا همان حساب ابجد تا پیش از دوره پهلوی در ایران میان عوام و خواص رواج بسیار داشته است. به زبان ساده در حساب جُمَل هر حرفی متناظر با عددی خاص است که برای محاسبه ارزش عددی هر کلمه، ارزش عددی تمامی حروف آن را با یکدیگر جمع می کنند. علم حروف اعداد، و نیز حساب جُمَل، به همین میزان که امرزوه بی معنا، و غیرعلمی است برای پیشینیان و خالقان آثار معماری معنادار و قریب بود. غالب پژوهشگران نقش تمثیلی و معنادار اعداد در متون حِکمی که با عناوینی چون علم الحروف، علم اعداد و حروف و یا به تعبیری علم جفر در معماری اسلامی نامیده می شده را دست کم نادیده انگاشته اند. از این رو چنین می نماید که انحصار دانش ریاضی معماران به علم هندسه و بیرون ماندن دیگر علوم ریاضی در این حوزه، تصویری ناقص و چه بسا نادرست از سرشت اندیشه ریاضی اصحاب معماری به دست دهد.