شاخصه های معماری بومی مسکن گیلان شامل موارد زیر می باشد:
برون گرایی: رطوبت بسیار زیاد معماری را واداشته تا برای بهره گیری از نسیم و ایجاد کوران هوا در اطراف خانه و محوطه، شکلی برون گرا یابد. غلام گردش ها، ایوان ها به دور اتاق (تلار) و نحوه ساماندهی محوطه مسکونی، بیانگر این راهکار معماری است. از سوی دیگر نوع معیشت از نظر دسترسی سریع به مزارع و باغات و نیاز به نظارت دائم محوطه مسکونی و حفظ اموال، ارتباطی تنگاتنگ مابین محوطه و فضاهای اصلی مسکن به وجود آورده است. فرهنگ همراهی زنان و مردان در کنار یکدیگر در محیط عمومی بیرون از خانه مانند مزارع و باغات نیز اثر زیادی در کاهش محصوریت فضای مسکونی دارد. این ساختار برونگرا در نحوه استقرار ابنیه مسکونی در شهر نیز دیده میشود. چنان که آدام اولئاریوس سیاح اروپایی در قرن ۱۷ میلادی خانه های رشت را در میان درختان مستور توصیف می کند و جان بل سیاح دیگر اروپایی در قرن ۱۸ میلادی شهر رشت را دشت وسیعی می داند که خانه های پراکندهاش حالتی روستاوار به آن داده است.
ارتباط با طبیعت: حاصلخیزی منطقه، وجود کشتزارهای وسیع در جلگه ها و جنگل های انبوه در نواحی کوهپایه ای و کوهستانی، زمینه مناسبی بوده تا مسکن بومی این منطقه به خوبی از مصالح نباتی پیرامون خویش بهره برده و ارتباطی تنگاتنگ با طبیعت پیرامون برقرار سازد. به کارگیری مصالح نباتی و حتی استفاده از رنگهای شاد در مسکن بومی گیلان در جهت هماهنگی با طبیعت سرسبز، جنگل و دریا انجام می پذیرد. همچنین برون گرایی فرهنگی و ارتباط معیشت روزانه با محیط پیرامون، نیاز به برقراری پیوند با طبیعت را ایجاد می کند.
شفافیت: زندگی فرد گیلانی به مدت تقریبا نه ماه از سال بر روی تلار خانه، که فضایی نیمه باز، شفاف و در ارتباط با طبیعت پیرامون و محوطه است، انجام می پذیرد. ایوان یا تلار به عنوان آخرین لایه از نمای اصلی و فضایی با حداکثر تخلخل در خارجی ترین سطح خانه محل اصلی اکثر فعالیت های روزمره زندگی است که در عین حال ارتباط با محوطه خانه و محیط عمومی را برقرار می سازد. ساختار ایوان - اتاق که برگرفته از فرم روستایی مساکن گیلانی است در نمونه های مسکونی شهری نیز به وفور دیده می شود.
عدم تزئینات: ظاهر ساده و هم شکل مساکن هر منطقه و پرهیز از تجمل گرایی و تزئینات فراوان یکی از موارد بارز در شمایل کلی مسکن بومی گیلان برشمرده شده است. در این معماری سادگی و ظرافت به حد کمال رسیده و فرم های ساختمانی بر مبنای کاملا عملکردی و در نهایت سادگی ساخته شده اند. نمای خارجی خانه های قدیمی شهر رشت ساده و گاه آجری و بی هیچ تزئین خاصی بود. زیبایی معماری مسکن بومی گیلان در حاصل ترکیب دلنشین مصالح طبیعی است و زینت بر سطح نما نقش چندانی در آن ندارد.
تندیس گونگی بنا: در طراحی بافت مسکونی گیلان چیزی باعث استتار چشم انداز خانه نمی شود. همچنین لزوم دسترسی سریع به زمین و مزرعه، سبب شده واحدهای مسکونی با تیپ و فرم خاص در میان مزارع و باغات بنا شوند. از این رو است که مساکن گیلان به صورتی ناهمگون در طبیعت و به مانند جزایر مسکونی در میان مزارع پراکنده اند. نوع حجم بنا و نمای آن در دل طبیعت و برون گرایی معماری موجب می شود هر بنا به تنهایی همچون اثر حجمی زیبایی به نظر آید. استفاده از اشکال ابتدایی و افلاطونی نیز به تندیس گونگی آن کمک می کند. توصیف خانه ای کنده شده از سطح زمین با شکیل ها، ستون های چوبی پیرامون اتاق ها و سقف شیبدار گالی پوش. از یک مسکن روستایی بنایی تندیس گونه را در دل طبیعت شرح می دهد. این شاخصه به علت فرم روستاوار شهرها در ابنیه مسکونی شهری نیز دیده می شود.
سبکی: قرارگیری کف طبقه همکف مسکن در ارتفاعی بالاتر از سطح زمین و وجود ایوان در لایه بیرونی نما، همچنین استفاده فراوان از چوب و عدم به کار گیری تزئینات زیاد موجب سبک حس شدن مسکن بومی گیلان می شود.
المان گونگی عناصر: در خانه های شهری، پله های ارتباطی طبقات معمولا در داخل محدوده بسته قرار داشته اما در اینجا پله خود به شکل یک المان معماری طراحی شده و هیچگاه مانند بناهای منطقه کویری ایران در درون جرزها مخفی نمی شود.
بروتالیسم: نحوه به کار گیری مصالح نباتی بدون تزئینات، فرم طبیعی، نتراشیده و خشن در بخش های مختلف بنا را می توان نوعی بروتالیسم در به کار گیری مصالح دانست.
طراحی مدولار پلان: پلان مربع پایه و اساس مسکن بومی گیلان است و با تغییر ابعاد مربع، توسعه و تکثیر آن و یا تفکیک و کوچک شدن، فضاهای معماری شکل می گیرند. معمولا یک واحد مربع مبنای طراحی یک اتاق است و با تکثیر در امتداد شرقی – غربی به همراه ایران مقابل آن پلان واحد مسکونی ایجاد می شود. این طراحی مدولار متأثر از اجبار سازه چوبی و محدودیت های حاصل از آن بوده است. بعدها و در ساختمان های آجری، محدودیت مربع گونه مدول تغییر می یابد و دست معمار بازتر می شود، هر چند که نظم خاص و مدولار طراحی پلان ها در خانه های اعیانی بسیار مشهود است.
صداقت: صداقت در معماری بومی گیلان از آن روست که شکل فضاهای خارجی و همچنین فضاهای داخلی منازل با جلوه های بدیع طبیعت و احساس های عاطفی و انسانی تلفیق یافته و حسی آرام را در انسان به وجود می آورد. برون گرایی، سادگی، عدم تزئینات و مبنای عملکردی اجزاء، حس صداقت در معماری این گونه مسکن را تقویت می کند. سادگی: در این معماری سادگی و ظرافت به حد کمال رسیده و فرم های ساختمانی بر مبنای کاملا عملکردی و در نهایت سادگی ساخته شده اند. پرهیز از تجمل گرایی و تزئینات فراوان در سادگی بناها نقشی اساسی دارد.
عملکردگرایی: هر آنچه که در فرم بناها دیده میشود، مبنای عملکردی دارد و عدم تزئینات در معماری بومی گیلان بیانگر چنین امری است.
نمادگرایی: تأثیر جهان بینی قومی و نمادهای متأثر از آن به صورتی پنهان در طراحی مسکن بومی نقش دارند. دوگانه های متضاد "چپ راست"، "پایین-بالا" و "عقب جلو" که گزینه اول در آن نمادی منفی و گزینه دوم نمادی مثبت است، محورهای مهمی در طراحی ابنیه مسکونی هستند. به طور مثال، عقب بنا فضای ناپاک و مخفی خانه است و جلوی بنا پاک و ارزشمند برای نمایش به عموم، بخش پایین خانه معادل فصل سرما و نیز دوران سردی، پیری، کهولت و سستی است. اما بخش بالای خانه معادل فصل گرم، دوران عشق، شور و جوانی، زایش و زندگی است.