معنايي که محيط و ويژگي هاي کالبدي ساخته هاي انسان القا مي نمايند، آن دسته از اصول و ارزش هاي فرهنگي و جهان بيني جامعه مي باشد و شکل دهنده محيط بوده اند. به بيان ديگر محيط مصنوع با سمبل ها و تناسب و اجزا و نشانه ها و شکل و رنگ و ديگر بارزه هايش، هم بيانگر جهان بيني و فرهنگي است که باني شکل گرفتن آن شده است و هم اينکه اصول و ارزش هاي آن را به انسان القا نموده و به نوعي در تحولات فرهنگي ايفاي نقش مي نمايد. همان گونه که انسان بر اساس باورها و آئین و جهان بینی و فرهنگ خویش محیط را می سازد که بتواند ضمن آنکه آئینه اصول و ارزش هایش بوده و او را در جهت وصول به آنها یاری نماید، در دهه های اخیر به انحناء گوناگون این موضوع نیز مورد بررسی و تایید قرار گرفته که مختصات محیط تاثیری جدی بر رفتار و روان و بالنتیجه تغییرات فرهنگی انسان دارند که برخی نمونه های آن از جمله از بین رفتن تدریجی قبح برخی موضوعات و عادت جامعه به آنها و یا دگرگونی در رفتارهای جامعه، به ویژه به قهقهرا و در جهت شبیه شدن به بیگانه ذکر کرد. اجمالاً می توان گفت همانگونه که زیبایی و تناسبات و تعادل ها (در شکل و رنگ و اندازه)، دوری از طبیعت، تحت سلطه ساخته خویش و بخصوص ماشین قرار گرفتن، زندگی در محیط هایی که پاسخ گوی نیازهای انسان نیستند و بسیاری از این قبیل مسائل محیطی، تاثیر جدی بر روان انسان، بر رفتارهای فردی و اجتماعی، بر دگرگونی ارزش های فرهنگی، بر شیوه زیست، بر روابط اجتماعی، بر زمینه و امکان و حتی تمایل به تفکر و تذکر و در یک کلام بر فرهنگ او بر جای خواهند گذاشت. این تاثیرات که در ابتدا به صورت تغییرات رفتاری و فرهنگی به ظاهر ساده ونامحسوس و غیرقابل اندازه گیری بروز می نماید، به مرور هویت جامعه را دگرگون می نماید و او را با بحران مواجه می نمایند. این بحران هویت بسیاری ارزش های فرهنگی را به مقابله طلبیده و آنها را منسوخ و مطرود می نمایند.
field_video