معماري مدرن ژاپن گام به گام به ريشه هايش بر مي گردد. معماري ژاپني، تجسم عيني بينشي است كه وراي عرصه آگاهي عمل مي كند، دستاورد فرهنگي پويا است كه هرگز از ريشه ها و مباني ثابت سنتي اش نبريده است. معماري معاصر ژاپن همچون فرهنگ امروزه آن كه مصداقي است از يك فرهنگ تركيبي سنتي، همزمان با پذيرش امكانات مدرن، ضمن حفظ ريشه ها، در ساختاري منسجم، هويت ملي و سنتي خود را تداوم بخشيده است. ريشه هاي فرهنگ سنتي ژاپني پيوندي عميق با كليت هستي دارد و مبتني بر بينشي غير دوگانه انديش، در هنر و معماري سنتي ژاپن به صورت اصولي چون طبيعت گرايي، واقعيت گرايي، كمال گرايي و نسبي نگري كه از يك عمق معنايي و مفاهيمي متفاوت با مفاهيم متعارف برخوردارند تجلي يافته و در معماري معاصر آن تداوم پيدا كرده است. رمز انسجام و تداوم سنت ژاپني و استحكام هويت ملي در هنرها و معماري آن، در پويايي فرهنگ، بينش وحدت گرا و شناخت شهودي است كه در مكتب ذن بسط يافته و هنوز در ابعاد مختلف زندگي ژاپني متجلي است. ذن در هنر که ساختاري تجربي- شهودي دارد ملموس تر است. آيين و هنر ذن هدفي مشترک را دنبال مي کنند و آن ديدن سرشت وجودي خود است و راهي به سوي آزادي و رستن از قيود،آرامش، بي ذهني و نزديک شدن به طبيعت . آيين ذن در واقع شاخه اي از آيين بوده به نام ماهايانا است که پس از ورود به چين و گذشتن از صافي ذهن چيني و تلفيق با تائوييسم چيني مبدل به چان شد و در قرن دوازدهم با ورودش به ژاپن و تلفيق شدن با ايين رسمي اين کشور، يعني شينتوئيسم، به صورت ذن درآمد. ذن هفت ويژگي براي ماهيت اثر هنري ذن و مبادي زيباي شناختي آن قائل است. اين هفت ويژگي به شرح ذيل است: عدم تقارن(ناقرينگي)، خلوص، سختگيري يا استواري، طبيعي بودن و احترام فوق العاده به طبيعت، عميق بودن، استغنا و سکوت يا آرامش.