درس ۱۰ اینترچنج ۱ درباره تفریحاتی است که می توان انجام داد و گرامر آن درخصوص حال کامل( ماضی نقلی) و همچنین مقایسه این زمان با گذشته ساده است. در ابتدا با کارهای تفریحی که می توان انجام داد آشنا می شویم:
رفتن به کلوپ جاز go to a jazz club
به یک تور با قایق بر روی رودخانه رفتن take a riverboat tour
سوار یک تراموای شدن ride in a streetcar
به دیدن خانه های قدیمی رفتن visit a historic home
به یک جشنواره غذا رفتن go to a food festival
مکالمه: A visit to New Orleans
Jan: It's great to see you, Todd. Have you been in New
Orleans long
جان: مدت طولانی در نیواورلند بوده ای
Todd: No, not really. Just a few days
تاد:نه، نه حقیقتاً. فقط چند روز
Jan: I can't wait to show you the city. Have you been to a jazz club yet
جان: برای نشان دادن شهر به شما نمی توانم صبر کنم. تاکنون در یک کلوپ جاز بوده ای
Todd: Yeah, I've already been to one
Jan: Oh. Well, how about a riverboat tour?
جان: خوب یک تور قایق رودخانه چطوره؟
تاد: آه، آن را هم انجام داده ام. Todd: Uh, I've already done that, too
جان: تراموای سوار شده ای؟ خیلی لذت بخش هستندJan: Have you ridden in a streetcar? They're a lot of fun.
تاد: درحقیقت امروز آن به اینجا رسیدم Todd: Actually, that's how I got here today.
جان: خوب چیزی هست که بخواهی انجام دهی؟Jan: Well, is there anything you want to do
Todd: You know, I really just want to take it easy. My feet are killing me
تاد: می دانی، من واقعاً می خواهم راحت باشم. پاهایم دارند من را می کشند!
گرامر: حال کامل (ماضی نقلی) برای مواردی به کار می رود که کاری در گذشته انجام شده است و اثر آن تا به حال باقی مانده است همچنین برای بیان تجربه انجام کاری در گذشته نامشخص به کار می روید و فرمول آن به صورت زیر است:
قسمت سوم فعل + have/has + فاعل = زمان حال کامل
قسمت سوم فعل + have/has+not + فاعل = منفی زمان حال کامل
قسمت سوم فعل + فاعل + have/has = سوالی زمان حال کامل
بخش دوم گرامر در مورد مقایسه حال کامل با گذشته ساده است که گذشته ساده در یک گذشته مشخص و معین صورت می پذیرد ولی حال کامل در یک گذشته نامعلوم صورت می گیرد به تصویر زیر دقت کنید:
حال کامل (ماضی نقلی) همراه با since از آن زمان و for به مدت می آید به مثال های زیر توجه کنید:
مکالمه:Actually, I have در واقع من خورده ام
Peter: I'm sorry I'm late. Have you been here long?
پیتر: متاسفم دیر کردم. مدت طولانی اینجا بوده ای؟
Mandy: No, only for a few minutes.
مندی: نه، فقط چند دقیقه
Peter: Have you chosen a restaurant yet?
پیتر: رستورانی انتخاب نکرده ای هنوز؟
Mandy: Ican't decide. Have you ever eaten Moroccan food?
مندی: من نمی توانم تصمیم بگیرم. تو تا حالا غذای مروکان خورده ای؟
Peter: No, I haven't. Is it good?
پیتر: نه، نخورده ام. آن خوب؟
Mandy: It's delicious. I've had it several times.
مندی: آن خوشمزه است. من چندین بار از آن خورده ام
Peter: Or how about Thai food? Have you ever had green curry?
پیتر: یا غذای تایوانی چطوره؟ تا حالا کاری سبز خورده ای
Mandy: Actually, I have. I lived in Thailand as a teenager. I ate it a lot there.
مندی: در واقع خورده ام. من وقتی نوجوان بودم در تایلند زندگی کردم . من در آنجا از آن زیاد خوردم.
Peter: I didn't know that. How long did you live there?
پیتر: من آن را نمی دانستم. چه مدت آنجا زندگی کردی؟
Mandy: I lived there for two years.
مندی: من دوسال آنجا زندگی کردم
Reading
Sports World magazine recently spoke with Josh Parker, Lisa Kim, and Alex Costas about risky sports
مجله Sports World اخیراً با جوش پارکر ، لیزا کیم و الکس کاستاس درباره ورزش های پرخطر صحبت کرده است.
SW: Wingsuit flying is a dangerous sport, Josh. What do you enjoy about it? And have you ever had an accident?
SW پرواز Wingsuit ورزش خطرناکی است جاش. از چه چیز در مورد آن لذت می بری؟ و آیا تا به حال حادثه ای برایت اتفاق افتاده است؟
Josh: No, I've never been hurt. But, yes, it is dangerous, even for experienced flyers. I've been doing it for five years, but I still get a little nervous before I jump out of the plane. That's the most dangerous thing. Once, I jumped too fast, and ۱ started to spin. That was scary! But it's amazing to be able to fly like a bird
جاش: نه ، من هرگز صدمه ندیده ام. اما ، بله ، حتی برای پرواز کننده های باتجربه نیز خطرناک است. من ۵ سال است که این کار را انجام می دهم ، اما هنوز هم قبل از پرش از هواپیما کمی عصبی می شوم. این خطرناک ترین چیز است. یک بار ، من خیلی سریع پرش کردم ، و شروع به چرخش کردم. این ترسناک بود! اما شگفت انگیز است که قادر به پرواز مانند پرنده ای هستید.
SW: Lisa, you've been kiteboarding for years now. What are some of the dangers?
SW: لیزا ، شما سالهاست که در حال تخته سواری با کایت هستید. برخی از خطرات آن چیست؟
Lisa: Oh, there are many dangers. When you're in the ocean, the conditions can be unpredictable. The wind can lift you up too fast and then drop you against something hard, like sand, or even water. You can also hit another surfer. But I like the challenge, and I like overcoming danger. That's why I do it
لیزا: اوه ، خطرات زیادی وجود دارد. وقتی در اقیانوس هستید ، شرایط می تواند غیرقابل پیش بینی باشد. باد می تواند خیلی سریع شما را بلند کند و سپس شما را بر چیزی سخت مانند شن و ماسه یا حتی آب پرتاب کند. شما همچنین می توانید به یک موج سوار دیگر برخورد کنید. اما من چالش را دوست دارم و دوست دارم بر خطر غلبه کنم. به همین دلیل من این کار را می کنم.
SW: Alex, have you ever experienced any dangers while ice climbing?
SW: الکس ، تاکنون هیچ خطری هنگام کوهنوردی در یخ را تجربه کرده اید؟
Alex; Yes, absolutely. When you're high up on a mountain, the conditions are hard on the body. The air is thin, and it's very cold. I've seen some really dangerous storms. But the great thing about it is how you feel when you're done. Your body feels good, and you have a beautiful view of the snowy mountaintops.
الکس؛ بله کاملا. وقتی در ارتفاع بالای یک کوه هستید ، شرایط برای بدن سخت است. هوا رقیق و بسیار سرد است. من طوفانهای واقعاً خطرناکی را دیده ام. اما نکته جالب در این مورد این است که وقتی آن را انجام دادید چه احساسی می کنید. بدن شما احساس خوبی دارد و منظره زیبایی از قله های کوههای برفی دارید.